درگیری خانواده در امور تحصیلی
خانواده يک نظام طبيعي و اجتماعي است که افراد خواسته يا ناخواسته به آن وابسته اند و اولين کانوني است که فرد در آن احساس امنيت مي کند و مورد پذيرش و حمايت قرار مي گيرد. مطمئناً ساخت و فضاي خانواده ، نقش مهمي در عملکرد و رفتار فرد ايفا مي کند. كيفيت تعامل والدين و فرزندان، وضعيت اقتصادي – اجتماعي خانواده و تحصيلات والدين همواره به عنوان تعيينکنندههاي مهم پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و دانشجويان شناخته شده است.
الگوي روابط والد و فرزند
مطالعات اوليه در اين زمينه شديدا تحت تأثير مفهوم كودك بهعنوان لوحي سفيد بود اين امر به مبادلهاي براي مداخله شديد والدين در زندگي كودكان بدل شد. اين ديدگاه تبيينهاي پيوسته و گسسته و مسير تحول را با يكديگر همراه ميكند بدين معني كه والدين، كودك شكلپذير و منفعل را به تدريج و در طول زمان شكل ميدهند.
الگوي قديمي رابطه والد و نوجوان چنين بود كه با بالغ شدن نوجوان از والدين كنارهگيري ميكردند و وارد دنيايي مستقل و جداي از والدين ميشدند.
چون ديدگاه قديمي روابط والدين و نوجوانان بهوسيله تحقيقات جديد مورد انتقاد قرار گرفت نظريه پردازان الگوهايي ارايه كردند كه در اين الگوها نوجوانان سالم ضمن اينكه با والدين خود زندگي ميكنند بهطور همزمان به استقلال نيز دست مييابند .
يكي از الگوهاي روابط نوجوانان و والد نظريهي اتكاي متقابل يا وابستگي متقابل است. طبق اين ديدگاه روابط بين نوجوانان و والدينشان دايماً در حال تغيير است. طي دوران كودكي والدين بيشترين كنترل در تصميمگيريهاي خانوادگي را دارند. در دوران نوجواني والدين آزادي بيشتري به فرزندان ميدهند. نوجوانان بزرگتر به اين مرحله از درك ميرسند كه والدين آنها كساني نيستند كه همه چيز را بدانند. اين تغيير در رابطهي والد فرزندي ضمن حفظ احساس وابستگي در نوجوانان آنها را در كسب استقلال ياري ميكند.
سبكهاي والدين
ديانا بامريند در يك سلسله مطالعات برجسته با مشاهدهي تعاملهاي والدين با فرزندان اطلاعات فراواني در زمينهي سبكهاي فرزندپروري(سبك والدين) به دست آورد. وي دريافت كه سبك والدين انواع مختلفي دارد و طيفي از پذيرندگي- توقع را شامل ميشود . توقع داشتن يعني اينكه تا چه اندازه والدين خواستههاي خود را براي فرزندانشان وضع كرده و بر آنها اعمال ميكنند و پذيرندگي به اين معني است كه تا چه اندازه آنها با فرزندانشان گرم بوده، آنها را ميپذيرند و به آنها تعهد دارند.
تحصيلات والدين
بررسي هاي اوليه در ايران در سال 1999 نشان مي دهد که رابطه نسبي بين پيشرفت دانش آموزان در رياضي و متغيرهاي زمينه اي از قبيل سطح تحصيلات والدين، تعداد کتابهاي غير درسي در منزل، وجود فرهنگ لغت در منزل و ميز تحرير و رايانه وجود دارد. با اين حال دانش آموزان ايراني که از خانوادههاي با بالاترين سطح سواد بودند (8% دانش آموزان) و داشتن بيش از 200 جلد کتاب در خانه (9% دانش آموزان) نمره هاي پيشرفت رياضي آنها باز هم از متوسط بين المللي پايينتر بوده است .
بيسوادي والدين موجب عدم درک وظايف مدرسه، برنامه هاي آن و تداوم حضور مرتب دانشآموز در مدرسه مي گردد و مشکلاتي براي تحصيل دانش آموز و کار مدرسه فراهم مي کند. همچنين از نظر ناتواني در کمک فکري و عملي به امور برنامه درسي دانش آموزان در منزل،از پيشرفت تحصيلي فرزندان آنان مي کاهد.
والدينبا سواد علاوه بر نقش کمک رساني در آموزش فرزندان خود،الگويمنسجمي از يک فرد باسواد نيز هستند. سواد والدين در تحصيل فرزندان نقش دو جانبه ايدارد. از يک سو براي آنها جنبه کمک آموزش دارد و از سوي ديگرانگيزه اي براي درس خواندن آنها مي شود. برخي از تحقيقات نشان داده اند کودکاني کهدر امور تحصيلي موفق هستند از والديني برخوردار هستند که تحصيلات بالاتري دارند.
اندرسون در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد که خانوادههاي دانش پرور اهميت زيادي به وضع آموزشي فرزندان خود مي دهند، به اين دليل که افراد بزرگتر خانواده از تحصيلات خوبي برخوردار بوده اند در حاليکه در خانواده هاي ديگر اين سليقه وجود ندارد. البته وي بيان ميدارد که سطح تحصيلات والدين تنها يک عامل از عوامل متعدد است که ممکن است بر آرزو و تمايلات آموزشي فرزندان موثر باشد.
منبع
شکاری گیسی، ایوب (1392) ، رابطه بین شیوه های فرزندپروری و درگیری والدین در امور تحصیلی با عملکرد تحصیلی، پاياننامهی كارشناسي ارشد ، روانشناسی تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید