حواسپرتی شناختی
حواسپرتی شناختی اشاره به تمرکز حواس بر محرکی غیرجنسی در موقعیتی جنسی دارد .باسون ، ثابت کرد که زنان مستعد حواسپرتی شناختی بهوسیله موضوعات غیرجنسی هستند. بهطور مثال زمانی که یک زن به مسائل مربوط به کار، نیاز فرزندانش و خانهداری فکر میکند و خسته است، با همسرش هم درگیر ارتباط جنسی باشد. حواسپرتی شناختی، از تحریک سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک و ایجاد حالت عاطفی منفی به وجود میآید که برای تحریک و میل جنسی، مساعد نیست .برخی تحقیقات ثابت کردهاند همبستگی مثبت میان حواسپرتی شناختی و تحریک و اختلال کمکاری میل جنسی وجود دارد . داو و ویدرمن، دریافتند حواسپرتی شناختی در حین فعالیت جنسی بهطور منفی با عزتنفس، رضایت جنسی و اʾرگاسم زن ارتباط دارد و به شکل مثبت با تعداد وانمود کردن به اʾرگاسم. مفهوم تماشاگر، -یک نوع خاص از حواسپرتی شناختی، ابتدا توسط مسترز و جانسون ، معرفی شد. تماشاگران جنسی از طریق افکار و قضاوتها در اجرای رابطه جنسی خودشان دچار حواسپرتی میشوند، بهموجب آن ترتیب عادی عملکرد جنسی را برهم میزنند و مانع تحریک جنسی میشوند. مثالی از تماشاگری، زنی است که فکر میکند چطور میتواند شریک جنسیاش را خشنود کندو یا آیا بهاندازه کافی خوب هست یانه که مثال عینی از حواسپرتی درحین رابطة جنسی میباشد.
محققان، روانشناسان و نظریهپردازان اختلال کمکاری در میل جنسی زنان، بر سر پیچیدگی اختلال کمکاری میل جنسی زنان (HSDD) توافق دارند. علیرغم اینکه کارشناسان مسائل جنسی نقش بیولوژی هورمونها، فیزیولوژی، مسائل فرهنگی و اجتماعی و ابعاد روانشناختی را در شکلگیری میل جنسی تصدیق میکنند، اکثریت موافقاند که بیشترین سببشناسی اختلال کمکاری میل جنسی که رایجترین مشکل جنسی زنان است، در حوزة روانشناختی میگنجد . فقدان درمان مؤثر برای این اختلال موجب توجه روانشناسان شده است. نظریهپردازان و روانشناسان روشهای متعددی برای مفهومسازی و درمان کمکاری میل جنسی دارند. هلن کاپلان روانپزشک، از دیدگاه روانپویشی سایکودینامیک،نگاهی به HSDD دارد و میل جنسی پایین را در چارچوبی روانکاوی مفهومسازی کرد.
باسون، تجربه ذهنی میل جنسی را بهعنوان یک نیرویی که مرد و زن را وادار میکند به جستجو، آغاز و/یا پاسخ به تحریک جنسی میداند. او میل جنسی را انگیزه و سائقی شبیه سایر سائقها بهطور مثال، گرسنگی و تشنگی تعریف میکند که بقا بشر را تضمین میکند. بنا بر عقیده باسون، ساختار هیپوتالاموس و لیمبیک مغز بهعنوان مراکز عصبی تنظیمکننده فعالیتهای جنسی عمل میکنند.این مراکز جنسی تحت کنترل تحریککنندهها و فرونشانندههای جنسی هستند؛ یعنی محرک و موانعی که احساسات جنسی را هدایت میکنند. میل جنسی عادی تعادل معین میان محرک شهوانی است که میل ما به فعالیت جنسی را زیاد میکند و موانع جنسی که انگیزههایی را برای پیشگیری از عواقب منفی رفتار جنسی برمیانگیزد. اگر مکانیسمهای کنترل نرمال میل جنسی نامنظم شود، میل جنسی، مختل شده و کم یا زیاد خواهد شد. باسون ثابت کرد که کمکاری میل جنسی نتیجه اختلال عملکرد مکانیسم تنظیمکننده جنسی است که بهطور عادی میل جنسی را تعدیل میکند .
عوامل دارویی مؤثر در کژکاری جنسی
تقریباً هر عامل دارویی، بخصوص داروهای مورد مصرف در روانپزشکی، روی تمایلات جنسی تأثیر دارند. در مردها این تأثیرات عبارتاند از: کاهش سائق جنسی، اختلال نعوظ ناتوانی ، کاهش حجم انزال و تأخیر در انزال یا انزال واپسگرا، در زنان کاهش سائق جنسی، کاهش لیز شدن مهبلی، مهار یا تأخیر ارگاسم و کاهش یا فقدان انقباضات مهبلی ممکن است روی دهد. داروها ممکن است همچنین پاسخهای جنسی را تقویت و سائق جنسی را افزایش دهند، ولی این امر کمتر از اثرات معکوس آن ،کاهش میل جنسی و پاسخهای جنسی شایع است تأثیر منفی برخ.ی داروها بر میل جنسی و کاهش آن در مطالعات زیادی بررسیشده و به اثبات رسیده است بهطوریکه این مسئله جزو عوارض جانبی این داروها بهحساب میآید .
ارتباط متقابل کژکاری جنسی زنان و عوامل دارویی کمتر از واکنشهای مردها ارزیابیشده است. گزارششده است که قرصهای ضدبارداری خوراکی در برخی زنان میل جنسی را کاهش میدهند و برخی داروهای دارای عوارض جانبی آنتیکولینرژیک ممکن است انگیختگی و نیز ارگاسم را مختل کنند. گزارشهایی وجود دارد که بنزودیازپینها میل جنسی را کاهش میدهند ولی در برخی بیماران کاهش اضطراب ناشی از این داروها کارکرد جنسی را تقویت میکند. هم کاهش و هم افزایش میل جنسی با عوامل روانگردان گزارششده است. تفکیک این اثرات از اختلال زمینهای یا بهبودی از آن مشکل است کژکاری جنسی ناشی از مصرف یک دارو با قطع آن برطرف میشود. در ادامه به تأثیرات خاص داروها اشاره میشود .
داروهای ضدافسردگی
داروهای ضدافسردگی سه حلقهای و چهار حلقهای اثرات آنتیکلینرژیکی دارند که سبب اختلال نعوظ و تأخیر انزال میشود. ازآنجاکه تأثیرات آنتیکلینرژیک ضدافسردگیهای حلقوی متفاوت است، داروهایی که کمترین اثرات مزبور را دارند : مانند دزی پرامین Norpraamin حداقل عوارض جانبی جنسی را ایجاد میکنند. تأثیرات داروهای سه حلقهای و چهار حلقهای در زنان به حد کافی اثباتشده است، بااینحال به نظر میرسد معدودی از زنان از چنین تأثیراتی شاکی هستند برخی مردها اظهار میکنند که با مصرف این داروها دچار افزایش حساسیتی در سر آلت شدهاند که خوشایند بوده و مانع نعوظ نمیشود، هرچند سبب تأخیر انزال میشود. ولی در برخی موارد داروهای سه حلقهای احتمالاً در اثر اختلال در رانش مایع منی که درنتیجه اختلال در انقباض عضلات صاف پیشابراه، پروستات، مجرای ترشحی و اپیدیدم ایجاد میشود، سبب انزال دردناک میشوند .
گزارششده است که کلومیپرامین (anafranil) در برخی افراد سائق جنسی را افزایش میدهد. دپرنیل (selegiline) که مهارکننده انتخابیMAO نوع B (MAOB) است وبوپروپیون (wellburtrin) نیز احتمالاً با افزایش تولید نوراپینفرین و افزایش فعالیت دوپامینرژیک، سائق جنس را افزایش میدهند ونلافاکسین (Effexor) و SSRIs اغلب به دلیل افزایش سطح سروتونین اثرات ناخواستهای دارند و در هر دو جنس سبب کاهش سائق جنسی و مشکلاتی در دستیابی به ارگاسم میشوند.این اثرات منفی با تجویز سیپروهپتادین (periactin) که آنتیهیستامینی با اثرات آنتی سروتونرژیک است ونیز متیل فنیدیت (ریتالین) که اثرات آدرنرژیک دارد برطرف شده است. ترازودون (desyrel) بندرت سبب پریاپیسم میشود که علامتی از نعوظ طولانی بدون محرک جنسی است. به نظر میرسد این علامت در اثر خاصیت آنتاگونیست –آدرنرژیک ترازودون ایجاد میشود.
MAOIs بهطور وسیعی بر آمینهای بیوژنیک تأثیر میگذارند و بنابراین سبب اختلال نعوظ، انزال تأخیری یا واپسگرا، خشکی مهبل و مهار ارگاسم میشوند.ترانیل سیپرومین (parnae) بهطور متناقضی در برخی افراد سبب تحریک جنسی میشود که احتمالاً در اثر مکانیسم تعادلی آمین بیوژنیک،این عوارض جانبی با گذشت زمان برطرف میشود.
لیتیوم: لیتیوم (eskalith) خلق را تنظیم و در حالت مانیا ممکن است پرکاری جنسی را کاهش دهد که احتمالاً براثر فعالیت آنتاگونیست دوپامینی آن روی میدهد. در برخی بیماران اختلال نعوظ گزارششده است. مقلدهای سمپاتیک: گاهی در درمان افسردگی از محرکهای روانی نظیر آمفتامینها، متیل فنیدیت و پمولین (cylert) استفاده میشود که سبب افزایش سطح پلاسمایی نوراپینفرین و دوپامین میشود. لیبیدو افزایش مییابد ولی با استفاده طولانیمدت مردها ممکن است دچار کاهش میل جنسی و نعوظ شوند .
آنتاگونیستهای گیرنده آلفا – آدرنرژیک و بتا – آدرنرژیک:
آنتاگونیستهای گیرنده آلفا آدرنرژیک و بتاآدرنرژیک در درمان فشارخون، درد قفسه صدری ، آنژین و برخی آریتمیهای قلبی به کار میروند.این داروها برون ده موزون اعصاب سمپاتیک از مراکز وازوموتور مغز را کاهش میدهند و درنتیجه ممکن است سبب ناتوانی جنسی، کاهش حجم انزال و انزال واپسگرا شوند. در هر دو جنس تغییراتی در میل جنسی گزارششده است.پیشنهادشده است که از اثرات جانبی داروها استفاده درمانی به عمل آید؛ بنابراین دارویی که سبب تأخیر انزال یا اختلال آن میشود : مانند فلوکستین (Prozac) ممکن است برای درمان انزال زودرس به کار رود .
آنتیکلینرژیکها:
داروهای آنتیکلینرژیک گیرندههای کولینرژیک را مسدود میکنند و شامل داروهایی نظیر آمانتادین (symmetrel) و بنزتروپین (Cogentin) هستند.این داروها سبب خشکی مخاط و ازجمله مخاط مهبل و ناتوانی جنسی میشوند. البته آمانتادین ممکن است کژکاری جنسی ناشی از داروهای SSRI را از طریق اثرات دوپامینرژیک برطرف کند .
آنتیهیستامینها:
داروهایی نظیر دیفن هیدرامین (Benadryl) فعالیت آنتی کلینرژیک دارند و خوابآورهای ملایمی هستند. درنتیجه این داروها ممکن است کارکرد جنسی را مهار کنند. سیپروهپتادین هرچند یک آنتیهیستامین است، یک آنتاگونیست قوی سروتونین نیز هست و برای سرکوب عوارض جانبی سروتونرژیک SSRI نظیر تأخیر ارگاسم و ناتوانی (impotence) به کار میرود .
داروهای ضد اضطراب:
خانواده دارویی عمده ضد اضطرابی، بنزدویازیینها ؛ نظیر دیازپام یا والیوم هستند که بر گیرندههای گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) تأثیر میگذارند که تصور بر این است که در کنترل حافظه، شناخت و حرکت دخالت دارند. ازآنجاکه این داروها غلظت پلاسمایی اپینفرین را کاهش میدهند، اضطراب را تخفیف داده و درنتیجه سبب بهبود کارکرد جنسی در افرادی میشوند که فعالیت جنسیشان براثر اضطراب مهارشده است .
الکل: الکل بهطورکلی فعالیت دستگاه عصبی مرکزی را تضعیف میکند و درنتیجه در مردان سبب اختلال نعوظ میشود. الکل بهطور مستقیم بر غدد جنسی تأثیر میگذارد و در مردان سطح تستوسترون خون را کاهش میدهد؛ شگفت اینکه این دارو در زنان ممکن است سبب افزایش مختصری در میزان تستوسترون شود.این یافته ممکن است توضیح دهد که چرا برخی زنان با نوشیدن مقادیر کمی الکل دچار افزایش لیبیدو میشوند. مصرف طولانیمدت الکل توانایی کبد برای متابولیسم ترکیبات استروژنی را کاهش میدهد که این امر در مردان سبب علائم زنانگی ؛نظیر بزرگی پستانها به علت آتروفی بیضهها میشود.
مواد شبه افیونی: مواد شبه افیونی ؛ اپیوئیدها: نظیر هروئین عوارض جانبی جنسی نظیر اختلال نعوظ و کاهش لیبیدو دارند. در مصرفکنندگان اتفاقی تغییر هشیاری ممکن است تجربه جنسی را تقویت کند .
توهمزاها: توهمزاها عبارتاند از: لیسرژیک اسیددیاتیلامید (LSD)، فنسیکلیدین (PCP)، پسیلوسیبین (psilocybin) از برخی قارچها و مسکالین ؛ از کاکتوس مکزیکی،این داروها علاوه بر القاء توهمات سبب کاهش تماس با واقعیت و توسعه و بالا بردن هشیاری میشوند. برخی مصرفکنندگان گزارش میکنند که تجربه جنسی هم تقویت میشود ولی برخی دیگر با مصرف این داروها دچار اضطراب، روانآشفتگی ؛ دلیریوم یا روانپریشی میشوند که واضحاً مانع کارکرد جنسی میشود.
حشیش: حالت تغییریافته هوشیاری که با مصرف حشیش ایجاد میشود، ممکن است در برخی افراد لذت جنسی را تقویت کند؛ اما مصرف طولانیمدت آن سطوح تستوسترون را کاهش میدهد .
باربیتوراتها و داروهای با فعالیت مشابه: باربیتوراتها و داروهای رخوتزا – خوابآور (sedative-hypnotic) که فعالیت مشابه دارند ممکن است در افرادی که به دلیل اضطراب پاسخدهی جنسی ضعیفی دارند.این پاسخدهی را تقویت کنند.این داروها هیچ اثر مستقیمی بر اعضاء جنسی ندارند ولی سبب تغییری در هوشیاری میشوند که در برخی افراد لذتبخش است.این داروها ممکن است مورد سوءاستفاده واقع شوند و اگر همراه با الکل و سایر ضعیف کنندههای CNS مصرف شوند ممکن است کشنده باشند.(Quaalude) methaqualone بهعنوان یک تقویتکننده جنسی شهرت یافت ولی این شهرت درواقع هیچ پایه زیستی نداشت و در حال حاضر در ایالاتمتحده دیگر به فروش نمیرسد.
منبع
امیدبیگی،مریم(1394)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش میل جنسی، افزایش احقاق جنسی و کاهش تعارضات زناشویی زنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید