حمایت سرپرست
ارتباط کارکنان با سرپرست به شدت نظر کارکنان را در مورد سازمان تحت تاثیر قرار میدهد.یکی از مهم ترین عوامل موثر بر حفظ کارکنان، ارتباط بین کارمند و سرپرست است. سرپرستان “چهره انسانی”یک سازمان هستند.آیزنبرگر و همکاران بیان میدارند، برداشت یک کارمند از سازمان به شدت تحت تاثیر رابطه او با سرپرستش میباشد. کارمندان با برخورداري از حمایت سرپرستان، تمایل کمتر به ترك سازمان دارند و با داشتن روابط خوب و ارتباطات باز با سرپرست بیشتر درگیر با سازمان میشوند ،حمایت سرپرست یک عامل ضروري براي تغییر گرایش کارگران به ترك است و موجب درگیري بیشتر درشغل از طریقایجاد ارتباط قوي و تعامل آزاد با سرپرست میشود .
انتاریو بیان میدارد: “حمایت سرپرست براي نگهداشت بسیار ضروري است بطوري که میتوان گفت کارکنان رئیسشان را ترك میکنند نه شغلشان را” .وظیفه مدیران این است که افراد را در جهت مشارکت موثر براي رسیدن به اهداف سازمان و نیازها و آرزوهایشان تشویق کنند. مدیران باید نقش افرادشان، اصالت فردي و شخصیت آنها را درك کنند. وظیفه مدیران این است که افراد را در جهت مشارکت کارکنان یک سازمان که اعضاي یک سیستم اجتماعی هستند مورد حمایت و احترام قرار دهند. در واقع مدیران و کارکنانشان اعضاي یک سیستم وسیع هستند که با هم روابط دو طرفه دارند .
از آنجا که ادراك افراد و گروهها از رفتار مدیر نقش تعیین کننده اي در برقراري روابط سالم و سازنده میان آنان دارد، لذا مدیر موثر نه تنها میتواند افرادش را رشد دهد و برایشان استقلال به ارمغان آورد بلکه قادر است مراقب لغزشهاي آنان باشد و به موقع اقدام کند تا مانع انحرافشان گردد . برگ و همکاران در پژوهش خود دریافتند که درك کردن افراد توسط سرپرستان تاثیر مثبت روي ادراك کارکنان میگذارد به این واسطه که شرکت در رسیدن آنها به تعادل بین کار و خانواده کمک میکند .
یک سرپرست حمایت کننده فرصتهایی را براي یادگیري، چالشها و رشد در شغل کارکنان مطابق با تواناییها و سخت کوشی آنها به وجود میآورد. سرپرست از کارکنان به منظور توسعه وظیفه شان متناسب با قابلیتهاي آنان حمایت میکند و آنان تخصص شان را به روز رسانی میکنند.کالیاس و بک دریافتند که حمایت سرپرست میتواند فرسودگی و افسردگی کارکنان را به شدت کاسته و، تمایل کارکنان به ترك شغلشان را کاهش دهد. در عین حال، حمایت سرپرست، میتواند باعث شود که کارکنان احساس کنند، توسط سازمان مراقبت میشوند و داراي ارزش در سازمان هستند، که این امر خود موجبایجاد احساس تعلق در آنها خواهد کرد.
در بررسی رملال پاسخ دهندگان سه شکل متفاوت پاداش و به رسمیت شناختن را عنوان کردهاند که بطور کلی تحسین کلامیاز طرف رئیس و دیگر مدیران، افزایش حقوق و کارت هدیه را میتوان نام برد ،کارمندانی که احساس میکنند مورد احترام قرار میگیرند بطور فعال با اهداف سازمان درگیر میشوند، رفتارهاي کاري خوبی را به نمایش میگذارند، مانند: افزایش درگیري شغلی، کاهش غیبت و کاهش میزان گردش شغلی ، بنابراین زمانیکه افراد تحسین میشوند احساسات نیرومندي در حیطه وفاداري نسبت سازمان ممکن است در آنها توسعه یابد. پاري و همکاران نشان دادند که حمایت شدن از طرف سرپرست با تعهد عاطفی رابطه دارد اما بر تعهد مستمر تاثیري ندارد.
همچنین پس از دو سال تحقیق بر روي بیش از دو هزار کارمند در فعالیتهاي شغلی و صنایع مختلف نشان داده شد که مدیر و روسا و رهبران گروه یا کسی که بطور مستقیم با کارگران کار میکند در رضایت یا عدم رضایت کارکنان با شغلشان تاثیر زیادي دارد. یا بطور مختصر میتوان گفت: کارکنان نتیجه جستجوي فرصتهاي دیگر در جاهایی دیگر را “مشکلات با رئیس” میدانند. مسائل مربوط به اعمال وایجاد رضایت و تعهد کارکنان بطور قوي تحت سیطره مدیر، سرپرست یا رهبر تیم میباشد . استرون نیز تاکید میکند که هرچه کارکنان از سرپرستان خود و عدالت در ارزیابی بازده کاري خویش رضایت بیشتري داشته باشند، سطح تعهد آنها بالاتر میرود.
منبع
پاک نژاد،مهدیه(1393)، ارتباط اعتماد و تعهد سازمانی و تمایل به ترک شغل در شرکتها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید