حساسیت بین فردی

حساسیت در روابط بین فرد، فرد احساس عدم کفایت، خود کم بینی و احساس ناراحتی در ارتباط با دی دیگران می کند.

افسردگی

از جمله نشانه­های بارز افسردگی عمده می­توان به روحیه بد ادامه دار، اعتماد به نفس اندک و کاهش توان جسم وذهن اشاره کرد. این اختلال بی علاقگی فعّالیت­های را درپی دارد که شخص مورد نظر قبلاً از انجام آن لذّت می­برد. یکی از سرنخ­های مهّم پیدایش افسردگی را بیمارانی به دست داده‌اند که با مصرف دارویی به نام رسرپین، برای درمان فشار خون تحت معالجه قرار گرفتند.

پزشکانی که این دارو را تجویز می کردنددریافتند که بعضی ازبیماران پس از مصرف آن افسرده می شوند.غده تیروئید به اندازه کافی به خون سرازیر نشود، شرایطی که اصطلاحاً به آن کم کاری تیروئید گفته می­شود فراهم می­گردد. کم کاری تیروئید در بسیاری از موارد افسردگی در پی دارد.

اضطراب

اضطراب نوعی ناراحتی و بیمناکی است که گاهی اوقات نشانه های آزارنده و ناخوشایند بدنی دارد. این نشانه ها عبارت از سفت شدن عضلات، افزایش ضربان قلب وتند شدن تنفس، خشک شدن دهان، معده درد، عرق کردن و لرزش. وقتی اضطراب شدید است، سر گیجه، ضعف، درد ناحیه سینه، تار شدن دید، احساس خفگی، داغ شدن، یا سرد شدن پوست، حالت تهوع،تکرارادرار واسهال نیز جزء علائم آن می‌باشد.

اضطراب خود انگاره هیجانی است که به دنبال به خطر افتادن خود با ارزشمندی انسان ایجاد می شود. این اضطراب وقتی ایجاد می شود که می ترسد در فلان کار شکست بخورید، احمقانه عمل کنید یا دیگران شما را تایید نکنند. به این ترتیب هیجانات ناخوشایندی مثل احساس کناه با شرم در شما ایجاد می شود وبه رفتار اجتناب رو می آورید.

اضطراب شدیدازموجی بودن خطوط،بزرگتربودن نقطه ها وتبدیل نقطه هاوتبدیل شکل او 3و5 به دودایره کوچک استنباط کرد.

هسته مرکزی حالت روان نژندی یا نورتیک،اضطراب است واضطراب مرحله اوّل نورز بشمار می روددر مکتب فروید،اضطراب یک ترس درونی شده است، ترس از اینکه مبادا تجارب درد آور گذشته یا د آوری شوند.اضطراب با ترس مترادف است.بااین تفاوت که ترس منشاء خارجی دارد، ولی اضطراب منشاءدرونی دارد. فروید اضطراب را به سه دسته تقسیم می کنند. اوّل اضطراب ناشی از واقعیّت دنیای خارجی یا اضطراب عینی، که درآن منشاء خطر در دنیای خارج قراردارد و ادراک این خطر موجب حالت رنج آور عاطفی می شود. دوم اضطراب روان نژندی است، که که منشاءآن ادراک خطری است که از غرایز ناشی می شود. سوم اضطراب اخلاقی به صورت احساس گناه یا شرمساری بروز می کندوناشی از ادراک خطر از ناحیه وجدان اخلاقی است.

الیس ،اضطراب واختلال عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیر منطقی وغیر عقلانی می­داند. به اعثقاد راجز خویشتن پندار فرد مضطرب یا روان نژند با تجربه ارگانیزمی او ناهماهنگ و در تضاد است .

اضطراب فاصله وشکاف میان حال وآینده است. انسان بدان دلیل مضطرب می­شود که وضعیت موجود را رها می­کند و درباره آینده و نقش­های احتمالی که ایفا خواهد به تفکر می پردازد / اگر فرد در زمان حال به سر برد مضطرب نخواهد شد، زیرا هیجان و تحریک به فوریت در فعالیّت خود به خودی او جریان می یابد و خلاّق و مبدع می­شود.

منبع

آروند،هدایت اله(1393)، نقاشی درمانی برسلامت روان دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی مشاوره وراهنمایی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0