جمعیت (دموگرافیک) چیست ؟
پس از اولین مقالهی رابرتز درباره ویژگیهای فردی کارآفرینان پیشرفته، چندین مقاله، به منظور شناسایی عوامل مسئول در قبال شکلگیری قصد کارآفرینی، جمعیت را مورد بررسی قراردادهاند. بسیاری از آنها سن و جنسیت را مورد بررسی قراردادهاند.در رابطه با جنسیت بیان داشتند که در ایالات متحده مردان دو برابر زنان احتمال دارد که در فرآیند شروع یک کسبوکار جدید قرار گیرند. بهعلاوه تحقیق در زمینه علایق شغلی نوجوانان که کارآفرینان بالقوهی نسل بعد هستند، نشان داده است که در بین دختران نسبت به پسران مقاصد کمتری جهت اشتغال به حرفههای کارآفرینانه وجود دارد.در رابطه با سن بوید نشان میدهد که این موضوع با قصد کارآفرینی در رابطه است. قصد و در نتیجه احتمال کارآفرین شدن، با سن افزایش یافته و با رسیدن فرد به سن 40 سالگی به اوج خود میرسد و سپس یکنواخت میشود .وضعیت تأهل نیز بهعنوان پیشینه قصد کارآفرینی مورد مطالعه قرار گرفته است. دانشمندان در مطالعه خود روی نژاد و قومیت نشاندادند احتمال اینکه افراد متأهل درگیر فعالیتهای کارآفرینی شوند بیشتر است.وضعیت اشتغال یکی دیگر از ویژگیهایی است که مورد توجه قرار گرفتهاست. بیکاری شخص بر روی قصد وی جهت اشتغال به فعالیتهای کارآفرینی، اثری مثبت دارد . بهویژه بیکاری و ناامنی شغلی بهعنوان دو عاملی که مستقیما قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهند مشخص شدهاند.صفات شخصی: در رابطه با مجموعهای از ویژگیهای ثابت و متعارف شخصیتی محققان بر این باورند که:
اطمینان بیش از حد- خوشبینی- سرسختی- اشتیاق شدید
ممکن است قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار دهند. مطابق با این رویکرد بسیاری از صفات را در مطالعات مربوط به کارآفرینی بهطور گسترده گنجاندهاند، ولی با وجود استدلال نظری آنها به قدرت توضیحی کم که در پیشبینی کارآفرینی ناکام است، منجر شده اند.ویژگیهای روانشناختی: ویژگیهای روانشناختی متعددی مطرح شدهاند که قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهند. اولین تلاش برای بررسی تمایل و تلاش افراد جهت اشتغال به فعالیتهای کارآفرینی به مطالعات روانشناختی برمیگردد. بهمنظور ارائه بهتر ویژگیهای کارآفرینها، مکللندمفهوم نیاز به موفقیت را مطرح کرد. او بر این عقیده است که افرادی با سطح بالای “نیاز برای موفقیت”، تمایل بیشتری جهت اشتغال به فعالیتهای کارآفرینی نشان میدهند. با این حال، مفهوم “نیاز برای موفقیت” تنها بعد روانشناختی نیست که محققان در ارتباط با قصد کارآفرینی بررسی کردهاند. علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهند که قصد کارآفرینی افراد، به واسطه:
تمایل به ریسکپذیری- تحمل ابهام- مرکز کنترل- خودکارآمدی- تنظیم هدف- تحت تأثیر قرار میگیرند.
دو بعدی که همواره مقاصد کارآفرینی را پیشبینی میکنند، خودکارآمدی و تمایل به ریسکپذیری هستند. در حالیکه سایر آنها در پیشبینی کارآفرین ناکام ماندهاند .مهارتهای فردی: مقاصد و حرکتهای کارآفرینانه میتوانند بهعنوان توابعی از تواناییهای شخصی کارآفرینان تصور شوند.پیشینه و مهارتهای هر کارآفرین، در واقع پیشبینی کننده فعالیتهای کارآفرینانه هستند. برای افراد مشغول در شرکتهای پیشرفته، سطح بالایی از مهارتهای مدیریتی مورد نیاز است. مهارتهای فنی و عملکردی در محیطهای کارآفرینی که به دانش وسیعی نیاز دارند، اساسی هستند.باومو همکارانش بهطور تجربی نشان میدهند که مهارتهای مدیریتی، عملکردی و فنی، کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهند. دانش اولیه نیز که توسط شین بهعنوان موجودی اطلاعات تولید شده از طریق تجارب ویژه زندگی مردم تعریف شدهاست، قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهد. بهویژه ثابت شده که دانش تولید شده از طریق تجربه شغلی کارآفرینی سریالی (زنجیرهای) و ثبت کردن اختراع فعالیتهای کارآفرینی را ترویج میدهند. شبکه (ارتباطی) و روابط اجتماعی: شبکههای ارتباطی با ساختن چهارچوبی که کارآفرینان باید در قالب آن عمل کنند، مقاصد کارآفرینی را تحت تاثیر قرار میدهند.حوزه زمینهایحمایت محیطی: فعالیتهای کارآفرینی نیز ممکن است به واسطه اثرات محیط کاری اطراف شرح داده شوند. محققان تاکید کردهاند که سیاستهای دولت، ویژگیهای بافت محلی (مثل دسترسی به زیرساختهای لجستیکی، سرمایهگذاران مالی و اثرات جانبی)، و بهطور خاصتر مکانیزمهای حمایتی دانشگاه فعالیتهای کارآفرینی را تحت تاثیر قرار میدهد.تاثیر محیطی: مقالات متعددی بر روی قدرت پیشبینی که محیط درباره مقاصد و حرکتهای کارآفرینی دارد متمرکز هستند. محققان با توجه خاص به ایجاد سرمایهگذاریهای جدید و مستقل نشان دادهاند که شرکتهای تازه تاسیس در تمام صنایع پیشرفته با تکنولوژی بالا بهطور مساوی توزیع نمیشوند. ویژگیهای صنعت ممکن است محرک مقاصد کارآفرینی افراد باشد.علاوه بر این هرچه محیط پویاتر و رقابتیتر باشد، نیاز به نوآوری افزایش یافته و احتمال اینکه شرکتها، نوآورانه شوند بیشتر میشود.احتمال اینکه شرکتهای فعال در بازارهای مختلف از تجربه گسترده خود با مشتریان و رقبا چیزهایی را بیاموزند، وجود دارد. آنها تمایل به کسب ایدههای یک بازار و بهکارگیری آنها در بازارهای دیگر خواهند داشت. این نوع گوناگونی در بازار، تنوع سازمانی، پرسنل، روشها، فنآوریها و شیوههای اداری (اجرایی) را تحت تأثیر قرارداده و هرچه این تنوع بیشتر شود، احتمال اینکه اعضای سازمان کارآفرینتر شده و در نتیجه ایدههای ابتکاری جدید را درک کنند بیشتر خواهد شد.عوامل سازمانی: همراه با ابعاد بررسی شده، ابعاد سازمانی نیز دلیلی بر شکلگیری مقاصد کارآفرینی هستند. این عوامل بهطور ویژه برای افرادی که تمایل به ترویج کارآفرینی از طریق ارزشگزاری در شرکتهای موجود دارند، مهم هستند. کاوین و اسلوین تأثیر ساختار سازمانی را بر روی مقاصد کارآفرینانه مدیر ارشد بررسی کردهاند. آنها شرکتهای دارای ساختار ارگانیکی را با شرکتهای دارای ساختار مکانیکی مقایسه کرده و ارتباطی مثبت و مستقیم بین سازمانهای ارگانیک و قصد کارآفرینی مدیر ارشد یافتند. در رأس ساختار سازمانی، عوامل سازمانی دیگری وجود دارند که ممکن است بهطور ویژه حامی کارآفرینی باشند. رویکردهای جدید مدیریتی و سازمانی و نیز اداری نوآورانه جهت تسهیل همکاری بین سهامداران کارآفرین و سازمانهایی که آنها در آن فعال هستند، مورد نیاز است .ویژگیهای روانشناختی (مانند: تمایل به ریسکپذیری و خودکارآمدی در حوزه کارآفرینی) همراه با مهارتها و تواناییهای پیشرفته، مقاصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهند.سایر محققان با مطالعه نقش ابعاد زمینهای ثابت میکنند که تأثیرات محیطی مانند فرصتهای شغلی، ناهمگونی بازار و حمایت محیطی مانند حمایت مالی، سیاسی و زیربنایی مقاصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار میدهند. بههرحال با وجود ده سال پژوهش، محققان در حال حاضر نسبت به عوامل یا فرآیندهایی که مقاصد کارآفرینی را ایجاد کرده یا توسعه میدهند، درک محدودی دارند.تحقیقات قبلی در این زمینه عمدتاً دارای یک سیر تجربی بوده و بخش نظری آن محدود است. بسیاری از مطالعات متغیرهای جدا را که اغلب فاقد منطق نظری روشن هستند بهعنوان عوامل محرک مقاصد کارآفرینی در نظر گرفتهاند.در این خصوص هم حوزه فردی و هم زمینهای از نقطه نظر تجربی پیشبینی کنندههای ضعیفی هستند. پیشبینی مقاصد کارآفرینی از طریق مدلسازی عوامل فردی یا زمینهای بهعنوان حوزههای جدا معمولا منجر به کاهش قدرت توضیحی و کاهش صحت و اعتبار پیشبینی میشود.
منبع
رحمانی ، سارا (1391) ، بررسی تاثیر خود کارآمدی کار آفرینانه بر تقویت قصد کار آفرینی دانشجویان دانشگاه مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی ،پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری و مدیریت ، دانشگاه علاهمه طباطبایی
دیدگاهی بنویسید