تلفیق درمان های شناختی رفتاری و ذهن آگاهی
از بین درمان های مختلف، درمان شناختی رفتاری محبوبیت زیادی را به منظور درمان سوء مصرف مواد کسب کرد و از سویی درمان بر پایۀ ذهن آگاهی هم وارد دنیای پزشکی شد. وارد شدن درمان بر پایۀ ذهن آگاهی به دنیای درمان زمینه را برای وارد شدن این درمان به منظور درمان سوء مصرف مواد مخدر آماده کرد. پایه های تئوریکی برای ترکیب ذهن آگاهی با جلوگیری از عود مصرف شناختی رفتاری سنتی مارلات، بیان می دارد که ذهن آگاهی ممکن است باعث گسستگی و رها شدن از افکار و احساسات مرتبط با مواد شود و از رشد الگوهای فکری که به عود منتهی می شوند جلوگیری کند .
زگیرسکا و همکاران ، بیان می دارند که علاقۀ فزاینده به پزشکی مکمل و جایگزین ، خصوصاً درمان هایی که جسم و ذهن را همزمان تحت تأثیر قرار می دادند باعث روی آوری به تحقیقاتی شد که ارزش اثرات مراقبه را در دامنه ای از زمینه های کلینیکی منجمله مشکلات مربوط به اعتیاد بررسی می کند. برزلین و همکاران، بیان می دارند که ترکیب درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی به خصوص در جمعیت هایی که گذشته از اعتیاد مبتلا به اختلالات عاطفی و خلقی همایند هم هستند نتیجۀ درمانی قویتری به دنبال دارد.
درمان های معروفی که از ترکیب درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی به وجود آمده اند و در درمان اعتیاد استفاده می شوند شامل : شناخت درمانی بر پایۀ ذهن آگاهی ، رفتار درمانی جدلی، درمان قبول و تعهد ، و پیشگیری از بازگشت بر پایۀ ذهن آگاهی می باشند. هیز ، بیان می دارد که درمان های رفتار درمانی جدلی، درمان شناختی بر پایۀ ذهن آگاهی، و درمان قبول و تعهد، به موج سوم درمان های شناختی معروفند که همه در خود عنصر ذهن آگاهی را دارا می باشند.
عنصر درمانی ذهن آگاهی در درمان های دیگری از قبیل درمان موریتا، درمان تجربی ، رویارویی درون نگری، آگاهی فراشناختی ؛ نوعی تمرکززدایی، و درمان هیجان- محور، عامل مهم درمانی محسوب می شود؛ این درمان ها در اعتیاد هم استفاده می شوند ، بعنوان مثال پایه تئوریکی و قوانین درمانی مرتبط به درمان موریتا اقتباس شده از زِن بودایی؛ مانند رشد من، وحدت جسم و روح، طبیعت درونی و بیرونی، و قوانین پوچی می باشد ، این محققان بیان می دارند که موسس این درمان، بهبودی بیماران را نه در رهایی از ترس بلکه در قبول درونی این ترس ها که هم راستا با اصول اساسی زِن می باشد، می داند. هافمن، در رابطه با ارتباط درمان قبول و تعهد و درمان موریتا بیان می دارد که این درمان برگرفته از درمان موریتا که 80 سال پیش در ژاپن ابداع شده است می باشد و باید از اصطلاح موج سوم برای درمان قبول و تعهد خودداری کرد.بنا به گفتۀ واتاناب و مک لیدت ، در ژاپن، درمان موریتای سنتی برای بیماران با اختلالات اضطرابی نوروتیک به خصوص با علائم فوبیا و هیپوکندریا به کار می رود که شامل یک دورۀ هفت روزۀ ایزوله و سخت (در تختخواب) و سپس شروع مرحله به مرحلۀ درمان حرفه ای می باشد.
درمان دیگری که عنصر ذهن آگاهی را در خود دارا می باشد و برای سوء مصرف مواد هم استفاده می شود، درمان شناختی رویارویی- محور است. به گفتۀ کومار و همکاران ، این درمان در اصل برای افسردگی به کار می رود و متشکل از 24-20 جلسۀ درمانی در طول دوره ای از سه فاز است، آموزش مراقبه ی ذهن آگاهی یکی از عناصر مهم این درمان ترکیبی می باشد.
گشتالت درمانی، درمان دیگری است که شاید بتوان آن را اقتباس شده از عناصر درمانی ذهن آگاهی دانست. فردریش پرلز، بانی درمان گشتالتی و استاد به کارگیری مفاهیم گشتالتی برای آگاه کردن هر چه بیشتر افراد از خود و بدنشان بود؛ پرلز می گوید «برای آزاد شدن از مایا ؛ لایۀ جعلی و خیالی وجود باید ذهن خود را رها کنیم و به حواسمان بپردازیم، این رها کردن ذهن در واقع تغییر اساسی در هوشیاری است که با این هوشیاری می توانیم با تمام حواسمان، واقعیت خود و دنیایمان را تجربه کنیم که این امر همان چیزی است که در ذهن آگاهی صورت می پذیرد. کُری ،هم در کتاب خود بیان می کند که زمان حال مهمترین زمان در درمان گشتالتی است، یکی از خدمات اصلی رویکرد گشتالت، تأکید آن بر یادگیری درک کردن و تجربه کردن کامل زمان حال است که این درست همان تأکیدی است که در آموزش های ذهن آگاهی هم وجود دارد.
منبع
صفرزاده،زیبا(1392)، اثربخشی درمان تلفیقی مدل ماتریکس وکاهش استرس برپایه ذهن آگاهی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی ،دانشگاه آزاداسلامی فارس
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید