تفاوت­هاي جنسيتي و بين فرهنگي

پژوهش­ها نشان داده­اند که تفاوت­هاي جنسيتي در شيوع هراس اجتماعي بيشتر به اين اشاره دارند که هراس اجتماعي در ميان زنان شايع­تر است . استين و همکاران، گزارش داده­اند که براي زنان شيوع سرتاسر عمر 5/15 درصد و براي مردان شيوع در سرتاسر عمر 1/11 درصد است. اما رپي و اسپنس ، يادآور مي­شوند که نسبت جستجوي درمان در دو جنس برابر است هر چند مطالعاتي که با پرسشنامه­هاي غيرباليني انجام شده نشان مي­دهد که زنان ممکن است نسبت به مردان، اضطراب اجتماعي و خجالت بيشتري را احساس کنند. تفاوت­هاي بين فرهنگي ممکن است در نسبت جنسيتي اختلال اضطراب اجتماعي متجلي شود. در مطالعه­اي که با يک نمونه 87 نفري از جمعيت ترکيه انجام شد، 2/78 درصد مردان طبق ملاک­هاي DSM-III-R، تشخيص اختلال اضطراب اجتماعي را دريافت کردند .

تصوير باليني و آسيب ناشي از اضطراب اجتماعي در بين فرهنگ­ها، بسته به مقتضيات اجتماعي ممکن است متفاوت باشد. در همين راستا، اطلاعات مربوط به شيوع اختلال هراس اجتماعي نشان داده­اند که ممکن است اين اختلال در گروه­هاي نژادي و قوميت­هاي مختلف با نرخ متفاوتي رخ دهد. به­طور دقيق­تر، شيوع گزارش شده براي هراس اجتماعي در مطالعاتي که در کشورهاي جنوب شرقي آسيا (کره و تايوان) صورت گرفته نسبت به کشورهاي غربي، به­طور محسوسي پايين­تر مي­باشد . نرخ شيوع اضطراب اجتماعي در کشورهاي غربي انگليسي زبان در مقايسه با ممالک آسيايي مثل تايوان و کره جنوبي چهار برابر است. البته جاي ترديد دارد که اين مساله ناشي از تفاوت واقعي در نرخ شيوع اضطراب اجتماعي در اين فرهنگ­ها باشد. به­نظر مي­رسد که سوالات مصاحبه ممکن است فاقد اعتبار فرهنگي در کشورهاي شرقي باشد. به­علاوه شرايطي وجود دارد که مترادف و موازي اضطراب اجتماعي و خاص کشورهاي آسيايي است مثل تاي جين کيوفوشو، در ژاپن که با علائمي چون ترس فراگير و غيرمنطقي از شرمندگي و صدمه زدن به ديگران به دليل بي­کفايتي و ضعف شخصي همراه است . در فرهنگ­هاي خاص (ژاپن و کره) مبتلايان به هراس اجتماعي ممکن است به­ جاي شرمنده شدن ترس­هاي مستمر و مفرطي از آزردن ديگران در موقعيت­هاي اجتماعي بروز دهند، احتمال دارد اين ترس­ها به شکل اضطراب شديد از سرخ شدن چهره، تماس چشم به چشم،يا بوي بدن که ممکنست براي ديگران زننده وناراحت کننده باشدظاهر شود .

نشانگان  تاي جين کيوفوشو، اين احتمال را مطرح کرد که ممکن است نحوه بيان و تظاهر اضطراب اجتماعي با سيمايه­هاي بنيادي فرهنگ مرتبط باشد. از نظر تئوري باور بر آن است که دغدغه­هاي فرهنگ هاي جمع­گرا ممکن است بر ترس و ممانعت از آزردن ديگران متمرکز باشد حال آن­که در فرهنگ­هاي فردگرا حول آزردن خود است. هرچند اين مفروضه­ها هنوز آزمون نشده، مطالعاتي در خصوص ترجيح استقلال به وابستگي به ديگران انجام شده است که نشان مي­دهد تفاوت زيادي در انطباق علائم  تاي جين کيوفوشو،  و اختلال اضطراب اجتماعی با يکديگر وجود ندارد. البته هنوز کاملاً مشخص نيست که آيا عوامل فرهنگي قادر است ماهيت و ميزان ترس­هاي اجتماعي بنيادين را تغيير شکل دهد يا خير. يک تبيين ديگر آن است که اضطراب اجتماعي در فرهنگ­هاي مختلف مشابه است اما آستانه تعريف و شناسايي آن به عنوان اختلال با هم تفاوت دارد. همين مطلب در مورد ارزش­هاي جمع­گرايي و فردگرايي نيز صدق مي­کند. در جوامع فردگرا که افراد در آن از طريق اظهار وجود و بيان مطالب شخصي به امتيازات اجتماعي دست مي­يابند، حتي مقادير نسبتاً پايين ترس اجتماعي، آزارنده و مزاحم است اما در فرهنگ­هاي جمع­گرا که انطباق با ديگران و بيان فروتني يک مزيت محسوب مي­شود، درجاتي از اضطراب اجتماعي مثبت قلمداد شده و تنها به سطوح بالاي ترس اجتماعي عنوان  اختلال،  اطلاق مي­شود. براي نمونه نشان داده شده است که والدين تايلندي رفتارهاي برون­ريزي فرزندان خود را بيش از رفتارهاي درون­ريزي، مشکل­ساز تلقي مي­کنند حال آن­که والدين آمريکايي بين اين دو تفاوت زيادي قائل نيستند. از اين­رو نشانگان درون­ريزي از جمله اضطراب اجتماعي ممکن است در برخي فرهنگ­ها بيش از ساير جوامع زيان و آسيب تلقي شود. حتي در کشورهاي غربي که نرخ اضطراب اجتماعي ممکن است مشابه باشد، تظاهر باليني آن تحت تأثير عوامل فرهنگي قرار دارد. براي نمونه در مطالعه­اي که به مقايسه اضطراب اجتماعي در نمونه­هاي آمريکايي، سوئدي و استراليايي پرداخت، مشخص شد که آزمودني­هاي سوئدي به صورت معناداري بيش از سايرين از خوردن و نوشيدن در جمع، جلسات رسمي و گفتگو با مراجع قدرت مي­ترسند.

منبع

دهقان،منیره(1392)، پیش­بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مؤلفه­های حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی شاهد

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0