تعریف غریزه جنسی
موجود انسانی دارای مجموعه ای از غرایز و نیازهای متفاوت هست که در حقیقت ستونهای شخصیتی او را می سازند ؛ بنابراین عدم ارضاء را نقص در ارضاء هرکدام از این غرایز و نیازها باعث ایجاد تزلزل در شخصیت فرد میشود.یکی از این نیازها نیاز جنسی هست که با تغییر و تحولات جسمانی در دوران بلوغ خود را ظاهر میسازد و باید مانند تمام غرایز دیگر به شکل مناسبی ارضاء شود. البته ما نباید این مسئله را از جنبۀ مادی و جسمانی آن نگریم، چرا که در این تحولات فکری و اخلاقی روانی هم دخیل هستند. بدین معنی که با ارضاء شدن علاوه بر نیاز جسمــانی فرد از لحـــاظ روانی و فکری و اخلاقی هم به آرامش میرسد.بنابراین فرد پس از ازدواج میتواند این غریزه را با روش معقول و پسندیده ارضاء نموده و در سایه ارضاء آن که آرامش است یابد و با توجه به ارتباط آن با دیگر جنبههای وجودی انسان موجبات رشد و شکوفایی را فراهم آورد.باید بخاطر داشت که وجود غرایز جنسی به تنهایی کافی نمیباشد از طرفی دوره تحریک جنسی در بلوغ این غرایز و تحرکها تحت تأثیر فشارها و محدودیتها واقع شده است؛ بنابراین بازگشت به اصلیت جنسی نیازمند تحرک محدود و کسب آگاهی بیشتر هست. به علاوه ، اگر بدون مهارت و اصلاح، اقدام به این کار شود بهصورت تعیین مشکلات و ناراحتی هایی به وجود خواهد آمد. پس باید گفت که عمل جنسی باید از طریق آموزش، فراگیری شود نه از روی غریزه یا طبیعت انسان .محققی به نام پارسلی در کتابی به نام «تولید مثل در انسان» یادآور شده است، در بسیاری از حیوانات عمل جنسی بهصورت غریزی صورت میگیرد. بعضی احتیاج به تعلیم و آموزش ندارد. حتی اگر حیوانی دور از اجتماع حیوانی و طبیعت باشد. بعد از بلوغ مانند سایر حیوانات انتخاب جفت کرده و با آن رقابت میکند؛ اما این مسئله در موجودات عالی فرق میکند. انسان و میمون برای برقراری رابطۀ جنسی لازم است که با تقلید یا آموزش این عمل را انجام دهند. از این مطلب این نکته استنباط میشود که برقراری رابطۀ جنسی لازم است که طرفین تحت آموزش قرار گیرند.فروید می گوید :غریزه جنسی تنها انگیزه تشکیل خانواده و یگانه ضرورت ایجاد رابطه میان زن و مرد است، به حقیقت مسئله رابطه جنسی هرگز نباید جدا از عشق و محبت زناشویی باشد، این را نیز قبول داریم.«زندگی های فاقد احساس جنسی شروع» هیچگاه به نیک بختی نینجامیده است؛ و خوشبخت زنان و مردانی که میتوانند در تمام دوران زندگی خود احساس جنسی مشروع، نشان دهند و آنرا عاملی بس پر اهمیتی سالی بر سال های زندگی مشترکشان به شمار آورند.غریزه ذات جانداران است و باید ارضاء شود. منتها در انسان به شکل مطلوب پس غریزه نفسانی تنها بد نیست بلکه هیچ کس نمیتواند معترض آن باشد، هیچ کس نمیتواند به اصل آن با بی اعتنایی حتی با بی احترامی بنگرد، بنابراین موضوع غریزه برای هر یک از زن و شوهر هم حق است و هم وظیفه و در این رهگذر، زیور و آرایش (جلوه نما) زن و محبت و عشق ورزی (نیاز و طلب) شوهر از عملیات دل انگیز دنیای زناشویی است. مگر نه باید حق خود را بشناسیم و به اندازۀ آن بهره مند باشیم ؟مگر نه اینکه باید حق دیگری را شناخته وظیفه خود را هر چه کاملتر نیکوتر انجام بدهیم؟ شنیدنی است که بدانیم : درتاریخ بشریت، کار غرایز جنسی اشکال مختلف به خود گرفته، مثلاً مذاهب بدون امور جنسی را به یک عمل آسمانی تلقی می کردند، بعدها امور جنسی را بهعنوان وسیله ای در اختیار شیطان دانستند و آنوقت با ریاضت و امساک را تبلیغ کردند.قرآن کریم به ما یادآوری میکند و چنین تعلیم میدهد :«خداوند از جنس خودتان برای شما همسرانی قرار داده، برای شما از همسرانتان، فرزندان و نوه ها و از طیبات به شما روزی داده، آیا به باطل ایمان میآورند و نعمت خدا را انکار میکنند.»امام صادق (ع) می فرماید : «از لذیذترین کارها همبستر شدن با زنان است. منتها ازنظر دور نمی داریم که این قلب انسان است نه بدن او که افکار تزلزل ناپذیر ایجاد میکند»این زیبایی و لذت معنوی آنگاه دقیق تر از همه میشود که با این حکمت، شرع مقدس اسلام بیشتر توجه کنیم در زندگی همسران، روزهای معذوریت زنان، ممنوع است، چرا؟زیرا اگر این دستور رعایت نشود لذت صرفاً محدودۀ غرایز خواهد بو دو بعداً به زجرها و زشتی های ندامت بار و غیر قابل جبران تبدیل خواهد شد.یکی از خواستههای تعیین کننده در رضایت زناشویی انگیزه جنسی است . هرچه رضایت جنسی افزایش یابد،خشنودی زناشویی بیشتر میشود.به نظر میرسد که انگیزۀ جنس تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی و معنویات مربوط به نظامهای ارزش جوامع قرار میگیرد. جوامع غربی و نظامهای ارزش فردگرا به این انگیزه در امر مبادرت به ازدواج اولویت بیشتر می دهند، از سوی دیگر عامل جنسیت نیز در این امر دخالت دارد، یعنی رضایت جنس زن بستگی بیشتری به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و خصایص سنی شوهر دارد.ظاهراً هر چه رضایت جنسی مرد بیشتر باشد جامعه پذیری وی نیز افزایش می یابد، در هر حال زن و شوهر با ارضای انگیزه مزبور بر عزتنفس و احساس معمولی نیز نایل میشوند. وی بر حسب ظاهر نیز معمولی و خودشکوفایی برای رضایت زناشویی مرد مؤثر و مهمتر هستند.شاید بر اساس معین دلایل اصولاً رضایت شوهران از پیوند زناشویی بیشتر است و سازش یافتگی آنها در زندگی مشترک برجستگی افزونتری به انسان میدهد؛ یعنی معمولی، خودشکوفایی و رضایت جنسی آنها بیشتر تأمین شده است.
منبع
جلیلی راد ، سید احمد (1393 ) ، بررسی رابطه بین ارضا نیازهای بنیادین روان شناختی و خود شناسی انسجامی با رضایت زناشویی در فرهنگسان سبزوار ،پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره ، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید