تعریف تعهد سازمانی
در فرهنگ لغت آکسفورد تعهد الزامیاست که آزادي عمل را محدود میکند. عریضی بیان میدارد، برخی دیدگاهها شدت دل بستگی به سازمان و برخی دیگر هماهنگی میان اهداف شخصی و سازمانی با ارزشها را تعهد سازمانی میدانند. تعهد سازمانی به درجه یا میزانی اطلاق میشود که شخص سازمانش را معرف خود میداند، و از اینکه عضو آن سازمان باشد افتخار میکند. تعهد سازمانی عبارت است از حالتی که فرد سازمانی را که در آن شاغل است معرف خود میداند. مثلاً وقتی از فردي سوال میشود که شغل شما چیست؟ و او در پاسخ میگوید من در شرکت نفت کار میکنم، نشانگر تعهد سازمانی اوست، چون که ما نپرسیدیم کجا کار میکنی، اما چون او سازمانش را مهم تر از شغل خود میداند، خود را با نام سازمان معرفی نموده است. حال شاید شغل او راننده یا نگهبان در شرکت نفت بوده است .
استرون اظهار میدارد، تعهد سازمانی عبارت از نگرشهاي مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان (نه شغل) است که در آن مشغول به کارند. در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداري قوي دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرارمیدهد. تعهد عبارت است از احساس هویت و وابستگی فرد به سازمان. پایبندي یعنی اشتیاق بیشتر فرد به عنوان یک”همکار” براي پاسخگویی به خواستههایی که از شغل او دارند. تعهد به عنوان تمایل به انجام فعالیتهاي مستمر براساس تشخیص و درك فرد نسبت به هزینههاي ناشی از ترك سازمان تعریف میگردد. بر این اساس، هرقدر که فرد تصور کند در صورت ترك خدمت هزینههاي زیادي متوجه اوخواهد شد، تمایل به ماندن در سازمان و احساس تعهد، در او بیشتر خواهد شد .
یکی از معمولی ترین شیوههاي برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر میگیرند.بر اساس این روش، فردي که به شدت به سازمان خود متعهد است، هویت خود را از سازمان میگیرد، در سازمان مشارکت فعال دارد، با آن در میآمیزد و از عضویت در سازمان خود لذت میبرد. یکی از متغیرهایی که میتواند در تحقق اهداف سازمان نقش اساسیایفا کند تعهد سازمانی است. تعهد سازمانی را میتوان بطور ساده اعتقاد به ارزشها و اهداف سازمان، احساس وفاداري به سازمان،الزام اخلاقی، تمایل قلبی و احساس نیاز به ماندن در سازمان تعریف کرد. بکر، تعهد عبارتست از پیوستن به سازمان و انجام شغل بر حسب اجزا زیر:
- اطلاعات و پیروی یا سازگاري و همنوایی با سازمان از طریق مکانیزبمهاي پاداش و تنبیه.
- احساس هویت و شناسایی یا تمایل به تعلق خاطر و وابستگی و….
- درونی کردن یا تجانس ارزشهاي فرد با اهداف و ارزشهاي سازمان
سالانسیک تعهد را حالتی میداند که در آن «فرد با اعمال خویش و از طریق این اعمال اعتقاد مییابد که به فعالیتهایش تداوم بخشد و مشارکت خود را در انجام دادن آنها حفظ کند، یعنی تعهد زمانی واقعیت مییابد که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی کند. چاتمن و اریلی «تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی با اهداف و ارزشهاي یک سازمان، به خاطر خود سازمان و دوري از ارزشهاي ابزاري آن ،وسیله اي براي دستیابی به اهداف دیگر تعریف میکنند»
کانتر تعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژي و وفاداري خویش به نظام اجتماعی میداند. سالانسیک تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به عوامل و اقدامات فردي وي میداند، یعنی تعهد زمانی واقعیت پیدا میکند که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید . ماودي و همکاران،، تعهد سازمانی را با دید رفتاري و نگرشی بررسی نمودهاند. در این دید، نگرشها، که به نظر میرسند راهانداز تکامل اخلاقی هستند، شامل هویت سازمانی، میزان تعامل در کل سازمان، توجه عاطفی گرم نسبت به سازمان یا وفاداري به آن میباشند و رفتارها شامل اشتیاق بتلاش بیشتذ در سازمان، تمایل و شوق به باقیماندن در سازمان هستند.
گراسکی ماهیت رابطه ي فرد با سازمان خود را به صورت یک تعهد سازمانی عام تعریف میکند.هال و همکاران تعهد را فرایندي میدانند که از طریق آن، اهداف سازمانی و عضو سازمانی تا حدود زیادي در هم ادغام میشوند.واینر تعهد سازمانی را به عنوان یک اعتقاد و باور در رابطه با مسئولیت فرد در قبال سازمان تعریف میکند. وي تعهد سازمانی را مجموع فشارهاي هنجاري درونی شده براي انجام فعالیتها، به طریقی که اهداف و منافع سازمان حاصل شود، تعریف میکند.
تعهد سازمانی نگاه تک بعدي یا چند بعدي
پورتر تعهد را بر اساس نیروي کلی همانند سازي (تعیین هویت) و مشارکت یک فرد در سازمان تعریف میکند. در این دیدگاه تعهد ناشی از سه عامل میشود:
- قبول اهداف و ارزشهاي سازمان
- تمایل به همکاري با سازمان براي کسب اهدافش
- میل به باقی ماندن در سازمان
در این دیدگاه تعهد به عنوان یک مفهوم تک بعدي نگریسته شده است، که تنها متمرکز بر تعهد عاطفی است.در صورتیکه برخی منابع موجود در مورد تعهد سازمانی دو دیدگاه کلی درباره این مفهوم ارائه میکند که یک دیدگاه تعهد دلبستگی و علاقه قوي» سازمانی را امري نگرشی یا عاطفی میداند. بر اساس این دیدگاه تعهد سازمانی عبارت است از به سازمان و تعیین هویت با آن که از نظر مفهومیدست کم سه عامل میتوان براي آن در نظر گرفت:
- پذیرش و اعتقاد قوي به اهداف و ارزشهاي سازمان
- تمایل به تلاش زیاد براي تحقق اهداف سازمان
- تمایل شدید به باقی ماندن و عضویت در سازمان». دومین دیدگاه تعهد سازمانی را امري رفتاري تلقی میکند. این نوع تعهد که« تعهد حسابگرانه» نامیده میشود بر مبناي کارهاي نظري بکر و هومنز استوار است. در این دیدگاه افراد به دلیل مزایا و منافعی که دارند و سرمایه گذاريهایی که در سازمان کردهاند به سازمان دلبسته میشوند و به عضویت خود در سازمان ادامه میدهند.
منبع
پاک نژاد،مهدیه(1393)، ارتباط اعتماد و تعهد سازمانی و تمایل به ترک شغل در شرکتها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید