تعریف اخلاق
مفهوم اخلاق در دنیای جدید ایجاد نشده است. این مفهوم، در طي سالهای بسيار و در بين فرهنگ هاي زياد، محل توجه متفكرين بوده است. مفهوم خوشبختي كه در نظریات ارسطو مورد استفاده قرار گرفته است، بر يك زندگی خوب و فضايلي كه بر آن مترتب است دلالت دارد؛ در حاليكه كانت در قرن هجدهم مطلقاً آن را انجام کار درست به سبب ذات آن و نه به خاطر ارزش بیرونیش می داند. در طول زمان پيرامون فلسفه ها و ديدگاه هاي اخلاقي مباحثات بسیاری صورت گرفته است تا اجماع قانع كنندهاي در برخي مسائل حاصل شود. اخلاق، بسياري از مباني خود را مديون افكار سقراط، ارسطو و ديگر فلاسفه ميداند كه اين بحث را در طول تاريخ، زنده نگه داشته اند.
اخلاق به عنوان ابتدایی ترین و مهمترين چيزي تعریف میشود كه همه به دنبال آن بوده و اولين دركي است كه انسانها از يك زندگي خوب دارند. يك زندگي ارزشمند و خوب در اصل همان ديدگاهي است كه در پي قرار گرفتن هر عمل و هدفي در جاي خودش است و بيان ميکند كه چه عملي ارزش پرداختن به آن را دارد و چه عملي ارزش انجام دادنش را ندارد. چه چيزي به خواستن و داشتنش ميارزد و چه چيزي ارزش خواستن و داشتن را ندارد.
اخلاق میتواند نقش پراهمیتی در بهبود روند فعالیتهای سازمان ایفا کند. هیچ نهاد یا حرفهای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتار بهنجار را معین میکند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هر جامعه، معیار بایدها و نبایدهای آن را تعیین میکند و انسان اجتماعی را در مسیر زندگی آینده ی خود به سمت کمال، فضیلت و سعادت هدایت میکند.
اکثر استانداردها و قوانین اخلاقی در یک فرهنـگ با گذشت زمان با فرهنگ ها و زمانهای دیگر متفاوتند. هر فرهنگي در گزينش منش و سلوك قابل قبول خود و نيز در برخورد با نقض هنجارهاي اجتماعي، آداب و رسوم و شيوه هاي خاص خودش را دارد. هنجارهايي كه رعايت آنها و درك آنها از سوي جامعه براي افزايش و بهبود نظم اجتماعي ضروري است. پيش از كاوش عميق در كليت و تماميت يك جامعه، نميتوان راجع به هنجارهاي آن قضاوتهاي ارزشي نمود. در قضاوت پيرامون ارزشهاي گذشته بر مبناي معيارهاي كنوني نيز بايستي احتياط نمود. آنچه ممكن است امروزه در نزد ما به عنوان مشكلات اخلاقي پيشينيان در نظر آيد، در چارچوب ارزشي زمانه و جهاني كه آنها درك نموده و در آن ميزيستهاند ريشه داشته و قابل درك ميباشد. ادراك امري كه واقع ميشود، براي كسي كه تجربه آن را از سر مي گذراند امري است شگرف كه از هرگونه جنبه تجملي و غير واقعي خالي است.
اخلاق مفهوم پيچيدهاي است كه در ميان فرهنگهاي مختلف، به تبادل نظرات و عقايد افراد در خصوص نظامهاي اعتقادي و ارزشي اطلاق ميشود. ريشه هاي واژه «اخلاق» به كلمه “اتيكوس” که در يونان قديم به معني «قدرت و نفوذ رسوم و سنن» برميگردد. برخي عقیده دارند که میتوان هر دو واژه اِتیکال و مُورال را به معنای «اخلاقي» و مترادف با همديگر در نظر گرفت.همچنین میتوان گفت اخلاق از نظر لغوی جمع خلق است که در قرآن هم آمده است. واژه خلق چنان که در لغتنامه ها آوردهاند عبارت است از: عادت، رویه، سجیه و امثال آن. وقتی میگوییم: خلق من است؛ یعنی عادت کرده ام، روش من این است. اخلاق جمع خُلق و خُلق از ماده «خ ل ق» است. از ماده خَلق نیز مشتق میشود. «خَلق» بر شکل ظاهری ایشان ناظر است و «خُلق» بر شکل باطنی آن. خَلق صورت است و خُلق سیرت. انسانها همانگونه که در شکل ظاهری با یکدیگر متفاوتند و بندرت میتوان دو فرد کاملاً شبیه یکدیگر یافت،ازحیث باطنی و نفسانی نیز بسیار متنوعند. اندیشمندان، نویسندگان و محققین تعاریف مختلفی از اخلاق را ارائه کردهاند، که تعدادی از آنها به صورت اجمالی در جدول شماره زیر آورده شده است.
ردیف | تعریف اخلاق |
1 | فعل اخلاقی، آن فعلی است که هدف از آن منافع مادی و فردی نباشد، خواه انسان آن را به خاطر احساسات نوع دوستی انجام دهد، خواه به خاطر زیبایی روح خود، خواه به خاطر استقلال روح و عقل خویش و خواه به خاطر هوشیاری. همهی این نظریهها زمانی باور میشود که اعتقاد به خدا و عمل الهی در کار باشد. |
2 | اخلاقیات به انصاف، راستی و درستی مربوط میگردند، به تصمیمگیری در خصوص اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد، و به فعالیتها و قواعدی که رفتار پاسخگویانه را بین افراد و گروهها پیریزی میکند. |
3 | اخلاق عبارت است از: تمامی صفات نفسانی که منشاء کارهای پسندیده یا ناپسند باشد؛ چه آن صفات به صورت پایدار و راسخ باشد و چه ناپایدار و زودگذر. |
4 | ویلاسكوئز به نقل از سونسون و وود؛ اخلاق را به عنوان محكي براي استانداردهای ارزشي افراد جامعه و پرسش از چگونگي اعمال اين استانداردها در زندگي و نيز عقلائي يا غير عقلائي بودن آنها تعريف ميكند. |
5 | اخلاق را به مجموعهای از فرآیندهای عینی و معنوی که دخالت تام در رشد خود واقعی دارد و فرآیندی که طی آن در کارکرد واحدهای صفاتی یا ساختار معنوی تعادل ایجاد میشود، تعریف کردهاند. |
6 | اخلاق تلاشي منظم براي درك و فهم تجربههای اخلاقي فردي و اجتماعي میباشد، كه تعيينكننده اصولي براي هدایت انسان به جهت گسترش ارزشهاي رفتاري و خصايص ويژه است. |
7 | معيارها و الگوهاي سنجيده و پسنديدة حاكم بر رفتار انساني تعريف كرد كه موجبات همكاري، صلح و تداوم حيات جمعي را فراهم ميآورد. اخلاق جنبة تكليفي دارد و به ارزشها مرتبط است، به عبارت ديگر بايدها و نبايدهاي حيات جمعي را بيان ميكند. |
8 | عبارتست از قواعد ارزشی و هنجاری یک جامعه که در رفتار افراد آن انعکاس مییابد. |
9 | اخلاق به عنوان مجموعهای از اصول است که اغلب به عنوان منشوری برای تسهیل در امور و هدایت کارها استفاده میشود. |
10 | شامل معیارهایی است که به وسیله آنها میتوان در خصوص درستی یا نادرستی اعمال انسان قضاوت نمود. |
بدین ترتیب، تمامی این تعاریف به دنبال مشخص کردن حیطه های مختلف احساسات و تعاملات انسانی هستند و بدیهی است که نه تنها یک تعریف قابل قبول جهان شمول از اخلاق وجود ندارد، بلکه میان دیدگاه ها و رهیافت های مکاتب فکری نیز قرابتی دیده نمیشود. همگي مكاتب اخلاقی، مفاهيمي از قبيل نفع گرايي، وظيفه شناسي، خودمحوري، فضيلت و اصول اخلاقي را شامل می شوند، امّا تنها به اين مفاهيم محدود نميشوند و هر يك به طور مستقل در پي فهم و تبيين مفهوم اخلاق هستند.
اخلاق مشخص میکند چه کسی مسئول عملی است که به انجام آن مکلف است.اخلاقی بودن و اخلاقی عمل کردن شامل انجام دادن اقداماتی است در جهت کسب اطمینان از اینکه رفتار اخلاقی همواره در همه شرایط اعمال میگردد. اخلاق یعنی اصول معنوی و ارزشهایی که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است، مبنی بر اینکه درست چیست و نادرست کدام است، ارزشهای اخلاقی تعیین کننده معیارهایی هستند مبنی بر اینکه از نظر رفتار و تصمیم گیری چه چیز خوب یا بد است. این واژه همچنین، به حوزه عمل و رفتار اختیاری انسان مربوط میگردد و در مورد این افعال به ارزش گذاری میپردازد. مجموعه ارزش گذاری در اخلاق عبارت است از خوبی و بدی، صواب و ناصواب، بایسته و نبایسته. در این مجموعه ارزش هایی مانند زیبایی که مربوط به حوزه های دیگر می باشد، قرار نمی گیرد.
منبع
عباسی، نریمان(1397)، طراحی و تببین مولفه های اخلاق حرفه ای(مورد مطالعه: دبیران آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی)، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید