تعريف مهارتهاي اجتماعي
در يك برداشت كلي مهارتهاي اجتماعي، مهارتهاي هستند كه در حين تعامل بين فردي با افراد ديگر به كار ميروند. فيليپس، پس از بررسي تعدادي از رويكردهاي مربوط به تحليل مهارتهاي اجتماعي نتيجه ميگيرد، كسي داراي مهارتهاي اجتماعي است كه با ديگران به گونهاي ارتباط برقرار كند كه بتواند به حقوق، خواستهها، رضايت خاطر و ياانجام وظايف ديگر خود در حد معقولي دست يابد، بيآنكه حقوق، خواستهها، رضايت خاطر و يا وظايف ديگران را ناديده بگيرد و با اميدواري بتواند در اين موارد مبادلهاي باز و آزاد با ديگران داشته باشد اين تعريف به عناصر عمده برخوردهاي اجتماعي بر حسب عمل متقابل شركتكنندگان اهميت ميدهد و تمركز آن به جاي آنكه بر خود مهارتهاي اجتماعي باشد، بر پيامد مهارتهاست.هر چند فيليپس خاطر نشان ميكند:دانستن چگونه رفتار كردن دروضعيتهاي گوناگون بخشي ازمهارت اجتماعيست.
سگرين و ديلارد، تعريف مشابهي ارائه ميدهند: مهارت اجتماعي عبارت است از توانايي دست يابي صحيح و مناسب به اهداف. كامبز و اسلابي ، مهارتهاي اجتماعي را توانايي تعامل با ديگران در يك زمينه اجتماعي و به صورت خاصي كه مورد پذيرش و ارزش اجتماعي باشد و در همان زمان موجب فايده شخص، فايده/ دو طرفه و فايده طرف مقابل شود، تعريف كرده است. در برخي تعاريف به تقويت كنندهها يا واكنشهاي مثبت و منفي ديگران به عنوان يكي از عوامل رفتارهاي ماهرانه توجه شده است چنان كه مهارتهاي اجتماعي را تواناييهاي پيچيده جهت به حداكثر رساندن ميزان تقويتهاي مثبت و به حداقل رساندن ميزان تنبيه از ديگران تعريف كردهاند. رشا و آشر ، مهارتهاي اجتماعي را شامل رفتارهايي دانستهاند که در تعامل موفق و مناسب با ديگران به کار ميرود و اين مهارتها با داشتن پايه در شناخت اجتماعي از قبيل ادراک اجتماعي و استدلال اجتماعي ظهور مييابند.
كارتلج و ميلبرن، مهارتهاي اجتماعي را رفتارهايي كه در پاسخ به حوادث طبيعي نشانها، خواستهها يا ارتباطات ديگر كه توسط فرد يا افراد ديگر ايجاد ميشود، ميدانند. بر اساس ديدگاه گرشام، مهارتهاي اجتماعي، رفتارهاي خاصي هستند كه شخص براي عملكرد شايسته در يك فعاليت اجتماعي از خود نشان ميدهد براي مثال مهارت گوش كردن فعال، ارتباط متقابل، ناديده گرفتن ديگري وغيره.استراير،مهارتهاي اجتماعي را، به مثابه سازگاري متقابل فرد با محيط اجتماعي و در رابطه با ديگران ميداند. اسلبي و گوارا ، مهارتهاي اجتماعي را مترادف با سازگاري اجتماعي ميدانند. از نظر آنها مهارتهاي اجتماعي، عبارت است از توانايي ايجاد ارتباط متقابل با ديگران در زمينه خاص اجتماعي، بطوري كه در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد.
در كل، بررسي تعاريف مختلف از مهارتهاي اجتماعي نشان ميدهد كه علي رغم شباهتهاي زياد و نكات مشترك در بسياري از تعاريف، باز هم يك توافق كلي در اين زمينه كه حقيقتاً مهارتهاي اجتماعي چيست، وجود ندارد. برخلاف فيليپس، فارن هام، عدم توافق در تعريف مهارتهاي اجتماعي را موضوع مهمي نميداند و بر عدم وجود توافق در مورد يك اصطلاح روانشناسي اشاره ميكند كه هيچ گاه مانع پيشرفت اين رشته نبوده است از سوي ديگر تعاملات اجتماعي، موضوعي است كه بسرعت در حال تغيير وهمچنين فرايند بسيار پيچيدهايي است بطوري كه فهم حتي قسمت كوچكي از اين فرايند بسيار سخت است. به اين ترتيب تعجبآور نيست كه در ادبيات پژوهشي تعاريفي متعدد از مهارتهاي اجتماعي وجود دارد. با توجه به عوامل بالا، تعريفي كه ميتوان از مهارتهاي اجتماعي ارائه داد به شرح است:
فرایندی که بدان وسیله فرد،مجموعه ای ازرفتارهای اجتماعی معطوف به هدف ،مرتبط با یکدیگر ومتناسب با موقعیت انجام می دهد،رفتارهایی که یادگرفته شده وتحت کنترل فرد می باشند.
منبع
یزدیان اصفهانی،سمانه(1390)،اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی برسازگاری ونگرش دختران بانقص بینایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی کودکان بانیازهای خاص،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی اصفهان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید