تعاریف شخصیت نام تجاری
شخصیت برند، یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده «هویت برند»است. از این رو، محققان معمولا هویت برند و «تصویر برند»را به عنوان یک ساختار چندبعدی که در آن شخصیت برند یکی از اجزای اصلی تشکیلدهندهی هویت برند است، در نظر میگیرند. اگرچه چارچوبهای مختلفی در رابطه با هویت برند وجود دارد، اما نقطه مشترک در تمامی تحقیقات این است که هویت برند و شخصیت برند از طرف فرستنده بهتر درک میشوند و تصویر برند از طرف گیرنده.از طرفی مصرفکنندگان اغلب با اعطای ویژگیهای شخصیتی به برند برای آنها جنبههای انسانی قایل میشوند، و بازاریابان اغلب این ادراکات را با جایگاهیابی برند ایجاد یا تقویت میکنند. ویژگیهای شخصیتی برند معانی نمادین یا ارزشهای احساسی فراهم میکند که میتواند به ترجیحات برند مصرفکنندگان کمک کند، اما مصرفکنندگان اغلب تمایل به استفاده از برندهایی با شخصیت قوی دارند تا بتوانند با آن رابطه برقرار سازند و شخصیت خود را به نمایش بگذارند.
شخصیت نام تجاری عبارت است از مجموعهای از صفات انسانی که همراه با یک نام تجاری تداعی میشوند.. فرض بر این است که این ویژگیهای تداعیشده همراه با نام تجاری، پایدار، متمایز، و با ثباتاند. در تعریفی دیگر «کاتلر»شخصیت نام تجاری را به عنوان ترکیب ویژهای از ویژگیهای انسانی که ممکن است به یک برند خاص نسبت داده شده باشد، بیان نموده است. به هر روی، شخصیت نام تجاری متأثر از تعامل میان دو فاکتور اساسی است. یکی آن چیزی است که شرکت ارائهکنندهی محصول تلاش دارد که به عنوان شخصیت به نام تجاری خود منتسب کند، و دیگری ادراک مشتریان نسبت به شخصیت یک نام تجاری است که این دو لزوما همواره یکسان نیست.
پس از سالها تحقیق در حوزه ابعاد شخصیتی انسان در حال حاضر، اجماع نسبی محققان بر یک مدل پنج بعدی است که شخصیت افراد را تکمیل میکند و از آن به عنوان «پنج بزرگ»یاد میشود. این ابعاد پنجگانه عبارتند از درونگرایی/ برونگرایی، موافقت و سازگاری، باوجدانی، ثبات عاطفی، گشودگی یا باهوشی. از طرفی بررسیهای متعدد نشان داد که مشتریان مشکلی برای ارتباط دادن شخصیتهای انسانی به برند یا برقراری ارتباط با برند ندارند.
بر این اساس «آکر» ضمن الهام گرفتن از مدل «پنج بزرگ»، اقدام به ایجاد مدلی برای سنجش شخصیت برند کرد که ابعاد آن عبارتند از: صداقت، شور و هیجان، صلاحیت، مهارت و کمال و خشونت . مقیاس «آکر» گیرنده و فرستنده هویت برند را در هم ادغام کرد و ترکیبی کاملا گیجکننده از علایم مختلف هویت را به وجود آورد. در حالت کلی اشکالهای وارد شده بر مدل «آکر» عبارتند از:
- تعریف بیقاعده شخصیت برند که شامل مشخصات دیگر از جمله سن، جنسیت و … علاوه بر شخصیت میشود
- عمومیت نداشتن ساختار برای تحلیل در سطح مربوط به آن(برای یک برند مشخص یا دستهای از محصولات مشخص)
- تکرارناپذیری پنج عامل معرفی شده در فرهنگهای مختلف. با وجود این، مطالعات بسیاری با استفاده از مدل «آکر» در داخل و خارج از کشور انجام گرفته که به تعدادی از جدیدترین آنها در جدول زیراشاره شده است.
جدول: نمونهای از پژوهشهای انجام گرفته در زمینه برند با استفاده از مقیاس «آکر»
سال | محقق | عنوان تحقیق | نتایج |
2010 | لانگ- یی لین | ارتباط میان ویژگیهای شخصیتی مشتریان، شخصیت برند و وفاداری به آن | ارتباط مثبت بین ویژگیهای شخصیتی مشتریان و برند |
2007 | ژانگ منگزیا | تأثیر شخصیت برند بر ترجیحات، نگرش، وفاداری و قصد خرید | تأیید اعتبار مدل «آکر» در چین |
2005 | راجا گوپال | نقش تبلیغات در ایجاد شخصیت برای نام و نشان | نقش پررنگ ابعاد عاطفی در تبلیغات |
1389 | محمود محمدیان | ارزیابی شخصیت برند توشیبا در مقایسه با 4 برند همرسته جهانی در بازار ایران | سابقه ذهنی مصرفکنندگان از شخصیت یک کالا در انتخاب آن اثرگذار است. |
1385 | منیژه بحرینیزاده | ارزشگذاری علایم تجاری از دیدگاه مصرفکنندگان | تعیین عوامل مؤثر بر نگرش مشتریان به شخصیت برند |
1382 | سیدمهدی جلالی | تأثیر نام تجاری بر رفتار مصرفکنندگان | ارتباط بالای شخصیت مشتریان با مصرف کالا |
«جونز» و همکارانش ضمن بررسی اشکالهای وارد شده به مقیاس «آکر» ضرورت ایجاد مقیاسی جدید برای سنجش شخصیت برند را احساس کردند و پنج بعد جدید برای این کار تعریف کردند که عبارتند از:
- مسئولیتپذیری(عملگرایی، تعهد، ثبات و استواری)
- چابکی و فعال بودن(پویایی، نوآوری، فعال و حاضر به خدمت بودن)
- جسارت(پرخاشگر، بیباک و شجاع)
- سادگی(معمولی، ساده و بیتکلف)
- حساسیت(رمانتیک و خیالی، عاطفی). سه ویژگی جامعیت و تکرارپذیری، تعداد کم متغیرها و روایی و پایایی بالای این مقیاس، آن را از مدل «آکر» متمایز کرد.
از طرف دیگر، حداقل سه منبع برای بدست آوردن شخصیت برند وجود دارد:
ارتباطات بازاریاب: انتقال عمدی تصاویر نمادین به مصرفکنندگان توسط بازاریابان: آنها برندهای خود را در ارتباط با افراد خاصی(به عنوان مثال، مشهور مانند تایگر وودز)، تصاویر شخص(به عنوان مثال، گاوچران برای سیگار مارلبورو)، و یا شخصیتهای متحرک شبیه به انسان(به عنوان مثال، سرباز پیادهنظام پلیزبری) میگذاشتند. یکی از گرایشهای خرید در تبلیغ شخصیت برند نمایش یک برند و مدل انسانی با تشابه بعدی قابل توجه در کنار هم است.
مشاهده مصرفکنندگان اجتماعی: در زندگی روزمره خود، مصرفکنندگان افرادی را که از محصولات استفاده میکنند را مشاهده کرده و پس از آن، ویژگیهای کاربران برند را به برند اختصاص میدهند. بنابراین، اگر تعدادی جوانان شهر شلوار جین و لباس بابرند دیزل بپوشند، در نظر مصرفکنندگان برند دیزل شخصیت شهری و جوان بودن را بدست میآورد.
دروازهبانان فرهنگی: در هر فرهنگی تعدادی از چهرههای عمومی که تحت تأثیر تصویری از فعالیتها، ایدهها، و محصولات قرار میگیرند، وجود دارد. با اتخاذ محصول(بدون سود تجاری از بازاریاب)، نمایش آن از طریق استفاده شخصی با گرفتن جایگاهی در آن، با ستایش یا نقد آن، این دروازهبانان فرهنگی ناگزیر تصویر برند را به بقیه ما تعریف کرده و ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
راههای مختلفی برای خلق شخصیت برند وجود دارد. طبق «تمپورال» شخصیت برند باید به دقت با مصرفکننده یا شخصیتی که مصرفکنندگان دوست دارند مطابقت داده شود. به علاوه، «تمپورال» برای خلق شخصیت برند یک فرایند چهارمرحلهای پیشنهاد کرد:
- تعریف مخاطبان هدف
- یافتن چیزی که نیاز دارند، میخواهند و یا دوست دارند،
- ساخت نمایه شخصیت مصرفکننده،
- خلق شخصیت محصول مطابق(همتاکردن) با نمایه شخصیت مصرفکننده.
هدف کلی روش نمایهسازی، مستحکم کردن خود مفهومی و اشتیاق مصرفکننده میباشد. این روش؛ بخصوص مناسب است برای برندهایی که در پی درست کردن یک استراتژی خوب هستند. آن همچنین میتواند به شدت موفق باشد اگر بخشبندی بازار با درجهی بالای همگنی یکپارچه باشد.
منبع
یزدانفر ،عظیم (1393) ، نقش شخصیت خرده فروش ،تمایل به خرید مجدد و کیفیت ادراک شده بر وفاداری مشتری به خرده فروش ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد اسلامی رشت
دیدگاهی بنویسید