تسهيم دانش
مفهوم دانش و انواع آن
اهميت مقوله دانش در دهه هاي اخير رشد روزافزوني داشته است . که اين امر ناشي از تمرکز بر دانش به عنوان يکي از منابع استراتژيک سازمان مي باشد . امروزه سازمان ها يکي از راه هاي تمايز خود از سازمان هاي ديگر را در افزايش ميزان دانش بنياني سازمان خود جست و جو مي کنند تا بتوانند از طريق آن به سطوح بالاتري از کارايي و نوآوري دست يابند.شناخت و آشنايي با مفهوم دانش در چارچوب سازمان ها بيش ازاندازه لازم و ضروري به نظر ميرسد .
پژوهشگران معتقدند که شناخت مفهوم دانش مستلزم درک تفاوت و تمايز بين سه مفهوم داه ، اطلاعات و دانش مي باشد . تمايز بين سه مفهوم داده ، اطلاعات و دانش به اختصار در ذيل آمده است :
- داده : داده ها حقايق اصولي و پايه اي هستند که به شکل خام بوده و در ساخت دانش و اطلاعات به کار مي روند .
- اطلاعات : داده اي است که از طريقي که براي افراد با معني و با مفهوم باشد تحت يک فرآيند قرار گرفته و براي هر کسي که بخواهد در دسترسي او قرار مي گيرد . در واقع اطلاعات داده اي است معني دار و هدفمند .
- فراداده : داده هايي درباره اطلاعات هستند . فراداده شامل خلاصه هاي توصيفي و طبقه بندي هاي پيشرفته اي از داده و اطلاعات مي باشد . يعني فراداده شناخت حوزه يا زمينه اي است که اطلاعات درآن حوزه يازمينه بکار گرفته مي شوند .
- دانش : اطلاعاتي است که در استفاده جهت توليد به کار گرفته شود . دانش ترکيب سازمان يافته اي است که از داده و اطلاعات که از طريق قوانين ، فرآيندها و عملکردها و تجربه حاصل شده است
- فهم افزاري : درک کامل و روشني از ماهيت و اهميت موضوعي خاص است . فهم ابزاري يک قدرت شخصي و دروني است که تجربيات قابل فهم را از طريق ارتباط دانش ويژه با مفاهيم کلي منتقل مي کند . اين فهم ابزاري به عنوان خرد يا فرزانگي مي تواند نام گذاري شود.
پژوهشگران از جهات مختلف نحوه شکل گيري دانش را مورد بررسي قرار داده اند . با توجه به پيچيدگي هاي موجود در دانش ، تعاريف متعددي در زمينه دانش توسط صاحب نظران ارائه شده است . براي نمونه داونپورت و پروساک،از انديشمندان مشهور حوزه دانش ،دانش را ترکيب منعطف و قابل تبديل از تجارب ،ارزش ها ،اطلاعات معني دار و بينش هاي متخصصان که چارچوبي را براي ارزيابي و انسجام اطلاعات و تجارب جديد ارائه مي دهد تعريف کرده اند.
طبق گفته هيوسمان و گودمن، دانش عبارت است از اطلاعات همراه با تجربه ، حقيقت ، قضاوت ، شهود و ارزش ها که ترکيب منحصر به فردي را تشکيل مي دهد و به سازمان ها و افراد کمک مي کند تا موقعيت هاي جديد را ارزيابي و تغييرات را مديريت کند .پولاني، دانش را قدرت اقدام و اخذ تصميمات ارزش آفرين تعريف کرده است و از طرفي ديگر دانش را يک نوع فرآيند دانستن توصيف مي کند .هريک از تعاريف ارائه شده بعدي از ابعاد دانش را نشان مي دهد .اکنون مي توان بيان کردکه بر طبق عدلي ، دانش مفهومي است پيچيده ،سيال و انعطاف پذير که توانايي منحصر به فرد بشري را نشان ميدهدونتيجه درک جامع وتحليل اطلاعات است .
يکي از مهمترين طبقه بندي ها در مورد دانش ، توسط پولاني، ارائه شده است . او بين دو نوع دانش پنهان و آشکار تمايز قائل شد . بعد از او نوناکا و تاکوچي، معتقد بودند بسته به اينکه دانش ، از لحاظ فيزيکي در کجا قرار دارد ، به دونوع تقسيم مي شود:دانش پنهان(ضمني)؛دانش آشکار(صريح).اين طبقه بندي دانش مشهورترين طبقه بندي در زمينه دانش مي باشد که مبناي کار بسياري از پژوهش ها و بررسي ها قرار گرفته و پژوهشگران بسياري اين نوع طبقه بندي را در پژوهش هاي خود استفاده کرده اند .
برطبق گفته نوناکا، دانشي که بتواند : به صورت رسمي در آيد ، مستند شود ، بايگاني شود ، کدگذاري شود و به آساني در بين افراد انتقال داده شود دانش آشکار نام دارد . اين دانش شامل رويکردهاي نظري ، کتاب ها ، پايگاه داده و غيره مي باشد . در مقابل به دانشي که به آساني منتقل و بيان نمي شود و معمولاً در حيطه دانش شخصي و تجربي قرار مي گيرد دانش ضمني گفته مي شود . اين دانش در چارچوب ارتباطات بالاي انساني ، مشارکت در دانش ، تدريس ، برقراري روابط استاد-شاگردي در فضاي صميمي و روابط کاري ، از طريق کنفرانس ها و انجمن هاي علمي قابل انتقال است.
بدليل اهميت ويژه دانش پنهان در کسب مزيت رقابتي ، سازمان ها تلاش مي کنند تا دانش پنهان موجود در سازمان را به دانش آشکار تبديل کنند و چه بسا ممکن است اين امر يعني تبديل دانش پنهان به آشکار را در برنامه هاي استراتژيک مديريت دانش قرار دهند.
منبع
رجایی آذرخوارانی،عباس(1391)، رابطه تسهيم دانش و قابليت جذب دانش با بهبود کيفيت علمي از ديدگاه اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي اصفهان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید