تبین واژه رجاء

رجاء” در لغت به معنای گمان به وقوع چیزی است که موجب خوشحالی باشد که در فارسی از آن به امید، تعبیر می گردد.”رجا، ” امیدواری و مظنه رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد را گویند و این سرور، وقتی رجا است که بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب محبوب را مهیا نکرده آن را رجا نگویند، بلکه غرور و حماقت گویند. همانند کسی که انتظار گندم بکشد در حالی که تخم آن را در زمین شوره‌زاری که بی‌آب است افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل نکرده که رسیدن به محبوب نزدیک باشد آرزو و تمنی گویند. مثل آن که دانه را در زمین مستعدی افکنده باشد اما در آب دادن کوتاهی کند.بنابراين سزاوار است كه بنده در قلب خويش، بذر ايمان پاشيده و با آب طاعات، سيرابش كند، و كشت خويش را از خار اخلاق پاك كند؛ و آنگاه از فضل خداي، اميد ،ثبات قدم و خير عاقبتي كه منتهي به مغفرت شود، داشته باشد.چنين انتظاري «رجاء» ناميده مي‌شود و پسنديده است.

خوف و رجاء

از جمله شناختهای انسان به خدا معرفت این حقیقت است که خدا نعمت هایی که به مادر این دنیا داده مانند عمر و صحت و سلامتی -دوستان-اولاد –اموال و غیره از وی پس می گیرد. و به عبارتی این نعمت ها را از او سلب می کند و نیز معرفت به این که وی قادر است در جهان ابدی اوراازنعمت ها محروم و به عذاب و رنج ابدی مبتلا و به دوری از بهشت و نعمت هایش و از همه بدتر به دوری از خداو رحمت خداگرفتارسازد ودر مقابل هم می تواندبه ادامه بارش رحمت ادامه و به آن بیافزاید .توجه به این معنی و شناخت به خدا دوحالت نفسانی خوف و رجاءرا بر ما برمی انگیزد. بنابراین خوف و رجاءبه آینده انسان مربوط می شود . برخلاف شکر که در مقابل نعمتهایی است که خدا قبلا به انسان داده است خووف حالتی است ناشی از شناخت به خدابه این لحاظ که اوقادر است نعمت هارا از ماسلب کند و از نعمتهای اخروی محروممان سازد ورجاءحالتی است ناشی از شناخت خدابه این لحاظ که قادر است در آینده به اعطاءنعمتها ی دنیوی ادامه دهد و از نظر کمی وکیفی بر آن بیفزاید . خوف از محرومیت رحمت خدا و امید به آینده بهتر در فطرت انسان ریشه دارد و عامل نیرومندی برای حرکت انسان به شمار می آید .

خوف و رجاء یا “بیم و امید” در آیات و روایات دو صفت از صفات خوب مؤمنان راستین است. اهل ایمان نه از غضب و عذاب خداوند ایمن می شوند و نه از رحمتش مأیوس و ناامید می گردند. توازن این بیم و امید که ضامن تکامل و پیشروی آنها در راه خدا است همواره در وجودشان حکمفرماست چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستی می کشاند و غلبه رجاء  و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا می دارد و این هر دو دشمن حرکت تکاملی انسان در مسیر او به سوی خدا است. به وسیله دو بال خوف و امید انسان می تواند به اوج آسمان سعادت پرواز کند و مسیر تکامل را طی نماید.

اجتماع خوف و رجا

منظور از اجتماع “خوف و رجا ء”بهره مندی آدمی از این دو ویژگی درونی است. به طوری که تعادل درونی خود را به طور مداوم حفظ کند و هرگاه غرور و غفلت دامنگیر او شد “خوف و ترس ” سراسر وجودش را فرا گیرد وهرگاه ناامیدی و افسردگی دامنگیر او شد رجاء و امید به رحمت دل او را لبریز کند لذا این دو باید در هر زمان در قلب انسان باشد تا آن تعادل مطلوب حاصل گردد و زمینه برای تکامل و صعود انسان به سوی سعادت ابدی و کمال فراهم گردد مانند کوهنوردی که در حال صعود از کوه باید هم بیم از سقوط داشته باشد و احتیاط کند و هم امیدوار به صعود با توانمندی و سلامتی باشد که از راه باز نایستد .

طبق فرامین دینی ماترس و امید همراه هم هستند و انسان باید بین آنها تعادل را حفظ کند . خوف  و رجاءمثل دوبال پرنده هستند که نقص در یکی،دیگری رانیز ناقص می کند . يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّه.از آخرت می ترسد وبه رحمت پروردگارش امیدوار است .حضرت على علیه السلام فرمودند: «خیرُ الاعمال اعتدال الرجاء والخوف؛ بهترین كارها، تساوی بین خوف و رجانسبت به خداوند است. در امور معنوى توازن ترس و امید، ضامن رشد و تكامل به سوى كردگار است. غلبه ترس بر امید، آدمى را به نومیدى و نیستى مى كشاند چنان كه سنگینى امید بر ترس از پروردگار نیز او را به غرور و غفلت مى كشاند؛ در نتیجه سبب در جا زدن و مانع سیر تكاملى آدمى خواهد شد. بندگان خاص بیم و امید را در كنار هم دارند و خدا را با خوف وطمع مى خوانند.

امام صادق علیه‌السلام در بخشى از وصیتنامه خود به ابن ‌جندب، نجات یافتگان از عذاب الهى را كسانى معرفى مى كند كه خوف و رجاء حقیقى متعادل در دل هایشان وجود دارد: یهلك المتكل على عمله… قلت فمن ینجو؟ قال الذینهم بین الرجاء والخوف…؛ كسى كه به اعمال خود (اعمال خوب) تکیه نموده است به هلاكت مى رسد و كسى هم كه به امید رحمت خداوند بر انجام گناهان جرات پیدا مى كند نجات نخواهد یافت. (ابن جندب) سؤال كرد پس چه كسى نجات پیدا مى كند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه حالشان میان خوف و رجاء باشد.

خوف و رجاء امرى نسبی و دارای مراتبی است و حد نصابى دارد كه حداقل مرتبه آن را باید مؤمن داشته باشد. اگر امید انسان به رحمت خداوند به گونه اى باشد كه فكر كند آن قدر رحمت خدا واسع است كه همه را کارهای ناپسند او رامى آمرزد، باعث مى شود تا انسان گستاخ شود و از ارتكاب گناهان باكى نداشته باشد. در واقع  خداوند از روى اعمال افراد، آن ها را مى آمرزد و به بهشت مى برد و یا عذاب نموده و به جهنم مى برد.عبادتي كه از رجاء ناشي شود بهتر از عبادتي است كه از” خوف ” سرچشمه مي‌گيرد؛ چه اين كه نزديكترين بندگان به خدا، محبوب‌ترين آنهاست، همچنین  محبّت موجب غلبه رجاء بر قلب مي‌شود. و به همين خاطر است كه در شرع مقدّس به حسن ظن و رجاء تشويق و ترغيب‌ها شده است، مخصوصاً به هنگام رسيدن مرگ.

حضرت امام علي (ع) در خطبه‌182 مي‌فرمايند:نَسْتَعِينُ بِهِ اسْتِعَانَةَ رَاجٍ لِفَضْلِهِ، …. ، وَنُؤْمِنُ بِهِ إيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً از خدا استعانت مي‌جويم، همچون كسي كه به فضل و رحمت خدا اميد بسته است …، و بسان كسي كه با يقين كامل به او اميدوار است، ايمان دارم.

و در جاي ديگر مي‌فرمايند:اللَّهُمَّ …. فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ خدايا… فقط تو، ماية اميد هر بيچاره‌اي

و نيز مي‌فرمايند:وَ كُلُّ رَجاءٍ الّا رَجاءَاللهِ تَعالي ـ فَإنَّهُ مَدخُولٌ هر اميدي، نا به جاست جز اميد به خداي متعال

هرچند كه انسان از يك طرف به “رجاء”  تشويق و ترغيب‌ها شده است؛ امّا نبايستي، از جهت ديگر، انسان، از رحمت خداوند متعال نا اميد و مأيوس بشود.زیرا قرآن كريم در اين زمينه مي‌فرمايد : قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ اَسْرَفُوا عَلـي اَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ .بگو: اي بندگان من كه برخود اسراف و ستم كرده‌ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همة گناهان را مي‌آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است .

حضرت امام علي (ع) نيز مي‌فرمايند:وَلَاتَيْأسَنَّ لِشَرِّ هذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللهِ لِقَولِهِ: إنَّهُ لَايَيْأسُ مِنْ رُوْحِ اللهِ اِلّا الْقَوْمِ الْكَافِرُونَ.حتّي بدترين فرد نيز نبايد از رحمت خدا مأيوس باشد ـ زيرا خداوند فرمود: جز كافران نبايد از رحمت خدا مأيوس باشند.

امید و ترس افراد به میزان شناخت و نیازهایى كه درك مى كنند، بستگى دارد. مثلاً ترس و امید یك كودك دو سه ساله فقط در محدوده خواسته هایى كه دارد شكل مى گیرد. او هیچ وقت نسبت به مسائل بین المللى، مسائل اجتماعى، مسائل معنوى و اخروى و… ترس و امیدى ندارد زیرا هیچ تصورى از آن‌ها ندارد و یا مثلاً از یك سو، افراد عادى از بیمارى، فقر، گرفتارى هاى زندگى و… ترس دارند و از سوى دیگر، امید دارند كه پول دار بشوند و همسر خوب، خانه خوب و موقعیت اجتماعى خوبى بدست آورند. افرادى كه یك مقدار معرفت شان بیشتر است مسائل معنوى را هم در نظر مى گیرند. براى مثال از این كه عقل و ایمان شان از بین برود، مى ترسند و امید دارند كه بر معرفت و ایمان شان افزوده شود.آنها كسانى هستند كه به آخرت ایمان دارند به ثواب هاى اخروى امید دارند و از عذاب هاى اخروى مى ترسند.

امید انسان به رحمت خدا  ،باید مثل زراعت یک زارع باشد که بذر سالم در زمین مناسب می کارد و تمام مراقبتهای لازم را انجام می دهد و به انتظار محصول می نشیند و نه اینکه بذر را در شوره زار بکارد یا بذر سالم نباشد ،چنین چیزی حماقت است پس انسان باید عمل همراه تقواداشته باشد و رعایت اخلاقیات نماید تا امیدرحمت داشته باشد نه این که کامرانی و شهوت رانی کند و امید رحمت و عفو داشته باشد . که مصداق آیه 169سوره اعراف می شوند ،که در مقام توبیخ گفتار کسانی است که توجه به متاع دنیا دارند و انتظار مغفرت دارند .امام علی (ع) حد میانه واعتدال هر امری را توصیه می کند و از افراط و تفریط نهی میکند . امید زیاد را باعث ایجاد حرص و طمع ونا امیدی را باعث تاسف و هلاکت میداند . بی صبری ، رسوایی، غفلت را به دنبال دارد در نتیجه افراط و تفریط در هر امری زیانبار و مایع فساد است و انسان همواره باید میان خوف و رجا باشد و حد عتدال را رعایت کند.

مرعوب بودن از چیزی که وحشت زا و رعب آور است و امیدوار بودن او به چیزی که زمینه رفاه را فراهم میکند در هر کسی هست ولی همین امید و ترس یا وعده و وعید به دو قسم تقسیم می شود ، وعده و وعید های دروغ ، وعده و وعید های درست . اولی سراب گونه است و انسان را به سوی خود فرا می خواند و دومی مانند چشمه ایی زلال انسان را به سمت خود دعوت می کند که در قرآن از هر دو سخن رفته است. شیطان از بیرون و نفس اماره از دروون انسان را به سوی سرآب وعده می دهند و از اموری که واقعیّت ندارند می ترسانند امّا خداوند از راه وحی به انبیا ، فرشته ها و عقل وعده های درست را به سوی انسان سالک باز می کند.

منبع

می بتی ،اکرم (1393)، تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان، پایان نامه کارشناسی ارشد، تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0