تاریخچه الگوهای ارتباطات خانواده

با مطالعه ارتباطات خانواده، چفی و همکارانش ،با ابتکار خودنظریه­ی را مطرح کردند که بیان می­کرد الگوهای ارتباطات خانواده شیوه­هایی را منعکس می­کنند که به وسیله آنها خانواده واقعیت اجتماعی را تعبیر و تفسیر کرده، اعضایش را در آن تعبیر و تفسیر سهیم می­سازد. چفی و همکارانش، بعدها استدلال کردند برای رسیدن به یک واقعیت مشترک در بین اعضای خانواده، یک راه مورد بحث قراردادن باورها و مفاهیم به منظور رسیدن به معنایی مشترک است. آنها این شیوه را جهت­گیری مفهومی  نامیدند. راه دیگر، روآوردن به والدین برای راهنمایی گرفتن است، که آن را جهت­گیری اجتماعی  نامیدند. برحسب ارتباطات خانواده، جهت­گیری مفهومی بوسیله بیان راحت عقاید و درگیری فعالانه در بحث و تبادل­نظر مشخص می­شد. در حالی که ویژگی جهت­گیری اجتماعی تلاش برای حفظ و نگهداری روابط همگون  و همساز والد- فرزندی بود .

خانواده­ای که در جهت­گیری اجتماعی نمره بالایی داشت، روابط همساز والد-فرزندی را در مورد عقاید ترجیح می­داد؛ در حالی که خانواده­ای که از جهت­گیری مفهومی زیادی برخوردار بود، عقاید موجود در رابطه را ترجیح می­داد. در خانواده­هایی که دارای گرایش مفهومی بودند، والدین به در نظر گرفتن همه جوانب یک مطلب قبل از اتخاذ یک جنبه و بیان عقیده فرد حتی اگر مغایر با عقاید دیگران باشد، تأکید داشتند. برعکس، در خانواده­های دارای گرایش اجتماعی، والدین تأکید داشتند که فرزندان آنها باید از تعارض و مغایرت با جمع اجتناب کنند؛ وقتی در بحثی با دیگران اختلاف­نظر دارند، تسلیم آنها شوند؛ به بزرگترها احترام بگذارند و به طورکلی جلوی مسایل بین فردی را بگیرند .

چفی و همکاران، بر اساس ابعاد جهت­گیری مفهومی و جهت­گیری اجتماعی، چهارنوع الگوی ارتباطات خانواده یا چهارنوع خانواده را معرفی کردند: خانواده توافق­کننده، خانواده کثرت­گرا، خانواده حفظ­کننده و خانواده به حال خود واگذارنده. خانواده توافق­کننده، هم جهت­گیری مفهومی و هم جهت­گیری اجتماعی زیادی داشت. خانواده کثرت­گرا، جهت­گیری مفهومی زیادی داشت اما جهت­گیری اجتماعی آن کم بود.

خانواده حفظ­کننده، جهت­گیری مفهومی کمی داشت اما جهت­گیری اجتماعی آن زیاد بود. بالاخره، خانواده به حال خود واگذارنده ، هم­ جهت­گیری مفهومی کمی داشت و هم جهت­گیری اجتماعی کمی. چفی و همکارانش بر این باور بودند که این نوع­شناسی بیشتر مربوط به ساختار ارتباطات خانواده است تا محتوای آن. ابعاد جهت­گیری مفهومی و جهت­گیری اجتماعی و ابزار معروف الگوی ارتباطات خانواده برای سالهای زیادی در دهه­های 1970 و 1980 مطالعه خانواده و تأثیرپذیری از رسانه­ها را تحت­الشعاع خود قرار داد .

ابعاد جهت­گیری مفهومی و جهت­گیری اجتماعی بعدها توسط دیوید ریچی توضیح داده شدند و دوباره روی آنها کار شد. چندین یافته تحقیقاتی ناهمخوان با چهارچوبی که توسط مک­لئود و چفی ، بیان شده بود، را متذکر شد و دوبعد زیربنایی این الگوها را به این منظور که ویژگیهای رفتاری خود را بهتر به دست آوردند، از نو نامگذاری کرد. از آنجا که جهت­گیری مفهومی بر اهمیت عقاید تأکید داشت، جهت­گیری گفت­وشنود نامیده شد تا توجه به بحث و تبادل­نظرباز و پذیرنده عقاید بین والدین و فرزندان را منعکس کرده باشد و از آنجا که جهت­گیری اجتماعی بر پیروی تأکید داشت، جهت­گیری همنوایی نامیده شد.

 علاوه بر نامگذاری مجدد این دو بعد زیربنایی، ریچی و فیتزپاتریک، در ابزار الگوهای ارتباطات خانواده نیز با افزودن چندگویه برای افزایش، روایی و پایایی آن را تجدیدنظر کردند. این ابزار، ابزار تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطات خانواده خوانده شد.

منبع

توتونچی،لیلا(1389)، نقش واسطه‌ای باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه بین الملل شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0