تأثیرات توجه به مسئولیت اجتماعی در سازمان

جلوگیری از غفلت مدیریت سازمان نسبت به محیط

تلاش سازمان‌ها در جهت اهداف سازمانی و عدم توجه به مسئولیت اجتماعی غالباً باعث می‌شود تا مدیریت از محیط خود غافل بماند و وظیفه خود را محدود و منحصر به درون سازمان نماید .برخلاف دیدگاه سنتی، وظیفه شرکت‌ها و سازمان‌ها تنها کسب سود و سودرسانی نیست بلکه تمام شرکت‌ها و سازمان‌ها در قبال محیط و فضای کسب‌وکار خود چه در منطقه و چه جهان، مسئولیت‌هایی دارند. آن‌ها باید سعی کنند تا به توسعه همه‌جانبه اقتصادی برای خود، کشورشان و توسعه پایدار جهانی دست یابند. نباید فراموش شود که کسب‌وکار به دنبال بازسازی و توسعه محیط، رشد می‌یابد پس باید فضا و محیط کسب‌وکار خود را خوب بشناسید. محیط زیست خوب، بازار خوب و دولت خوب، شاخص‌های مهمی هستند که اگر بهینه باشند، فضا و محیط کسب‌وکار خوب نیز حاصل می‌شود .

  • ایجاد مدیریت اثربخش

مدیریت مؤثر در عصر ما، مدیریتی است که از محدود اندیشی سازمان، خود را رها ساخته و به جامعه و محیط‌های وسیع‌تری بیاندیشد و به‌عبارتی‌دیگر علاوه بر مسئولیت سازمانی، «مسئولیت اجتماعی» نیز احساس نماید .

  • افزایش عظمت، اعتبار و شهرت سازمان و بهبود چهره عمومی سازمان

سازمان باید احساس اجتماعی و ارزش‌های انسانی را به حدی گسترش دهد تا با ارزش‌های اقتصادی‌اش همراه شود، به‌نحوی‌که گویی به‌اندازه‌ای که از منطق و عقلش استفاده می‌کند، به همان اندازه از وجدان و قلبش هم استفاده می‌نماید. در بلندمدت، عظمت، اعتبار و شهرت یک سازمان به‌اندازه‌ای که به عقل و منطقش بستگی دارد، به قلب و عاطفه‌اش هم وابسته است .پاسخگویی اجتماعی، چهره عمومی سازمان را بهبود می‌بخشد و از سازمان یک سیمای مطلوب به جامعه عرضه می‌دارد و سازمان‌هایی که می‌خواهند چهره عمومی مطلوبی داشته باشند، باید عملاً نشان دهند که از هدف‌های اجتماعی حمایت می‌کنند و چهره مطلوب داشتن نیز در بازار سرمایه خیلی مهم است .

بر اساس گزارش مجله فورچون، 63 درصد مدیران عالی شرکت‌های برتر بر این باورند که رعـایت اخلاقیات، موجب افزایش تصویر مثبت و شهرت سازمان شده، منبعی برای مزیت رقابتی به شمار می‌آید .مسئولیت اجتماعی، برنامه و ابزاری است برای گفتمان . . . بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد ارتقای اعتماد عمومی به سرمایه‌گذاران و بنگاه‌های اقتصادی آنان .

  ارائه خدمت مؤثر به مردم

عدم احساس مسئولیت در قبال مردم مانع از خدمت مؤثر مدیران به ایشان می‌شود .

  مانع گریبان‌گیرشدن مشکلات جامعه به سازمان

سازمان‌ها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند، آلودگی محیط، فقر و بیماری، تبعیض و نابسامانی، محیطشان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دوراندیشی به قضیه ننگرند، این مشگلات، آخرالامر گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت. زمانی که آلودگی محیط جامعه را فراگرفت سازمان نیز به‌عنوان جزئی از آن دچار آلودگی خواهد شد .

   ایجاد توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت

مسئولیت اجتماعی روی نحوه برخورد سازمان با ارباب‌رجوع، کارکنان، سرمایه‌گذاران و سهامداران و سایر مؤسسات و شرکت‌های رقیب و به‌طورکلی جامعه، نظر دارد. .؛ و به‌طور خلاصه، مسئولیت اجتماعی، تلاشی است در جهت ایجاد تعادل و توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت .

   مانع وارد شدن خسارات جبران‌ناپذیر به جامعه و بهبود وضع جامعه

مسئولیت اجتماعی با ورود خود به سازمان، یک چهارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه می‌کند که بر اساس آن سازمان‌ها به فعالیت‌هایی اقدام می‌کنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می‌گردند، پرهیز می‌کنند .میزان توجه مدیران به مسئولیت‌های اجتماعی‌شان در زمان اتخاذ یک تصمیم می‌تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. چراکه یک تصمیم نادرست و غیرمنطقی و بدون توجه به تأثیرات اجتماعی می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری را به جامعه تحمیل کند .

 فراهم‌شدن زمینه ایجاد پاسخگویی اجتماعی در سازمان

تا زمانی که چنین مسئولیتی ؛ مسئولیت اجتماعی  در سازمان وجود نداشته باشد، هیچ پاسخگویی از سوی سازمان در برابر جامعه وجود ندارد . مسئولیت اجتماعی پیش‌فرض پاسخگویی اجتماعی است؛ یعنی مدیران، اول باید مسئولیت اجتماعی خود را بشناسد، سپس در جهت آن اقدام کنند .

 موفقیت، ادامه بقا سازمان و توسعه پایدار سازمان

ازلحاظ تاریخی سازمان‌ها با رویکرد ایجاد سود برای سهامداران خود پایدار مانده‌اند؛ اما امروزه این رویکرد به‌هیچ‌وجه برای تضمین بقا کافی نیست. در دنیای مدرن، سازمان‌ها با هراندازه و در هر بازاری، باید برای بقا خود رضایت جامعه را کسب و حفظ کنند و این رضایت فقط در صورتی حاصل می‌شود که جوامع باور داشته باشند که عملیات سازمان‌ها «تأثیر» سودمندی بر انسان و محیط زیست باقی می‌گذارد و مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها عامل اساسی بقای هر سازمانی است . سازمان‌ها برای آنکه بتوانند جایگاه خود را در جامعه حفظ نموده یا بهبود بخشند، به‌نحوی‌که باعث ادامه بقای آن‌ها و موفقیتشان در کار بشود، لازم است به مسئولیت اجتماعی‌شان توجه لازم را داشته باشند؛ چنانچه سازمان‌ها مسئولیت اجتماعی خود را نادیده انگارند، جامعه به نحوی دامنه فعالیتشان را محدود خواهد کرد .

این جامعه است که به سازمان اجازه و حق موجودیت می‌دهد. پس هرگاه احساس کند که سازمان به انتظارات و خواسته‌های او توجهی ندارد و یا در انجام آن‌ها قصور می‌ورزد، اجازه و حق فعالیت را از آن می‌گیرد . احساس مسئولیت نسبت به جامعه و هوشیاری در این خصوص می‌تواند باعث موفقیت و بقای سازمان گردد .

گرچه حاکمیت اخلاق کار بر سازمان، منافع زیادی برای سازمان از بعد داخلی از جنبه‌های بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات، افزایش تعهد و مسئولیت‌پذیری بیشتر کارکنان، افزایش چندگانگی و کاهش هزینه‌های ناشی از کنترل دارد ولی از دیدگاه مسئولیت اجتماعی نیز از راه افزایش مشروعیت سازمان و اقدامات آن، التزام اخلاقی در توجه به اهمیت ذی‌نفعان، افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی و . . .، توفیق سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد .توسعه پایدار در سازمان به توسعه‌ای اطلاق می‌شود که سازمان خود باعث نابودی خود نشود، اما توسعه ناپایدار یعنی توسعه‌ای که بدون توجه به مسئولیت‌های اجتماعی حرکت می‌کند .

    مانع از بین رفتن ارزش‌های انسانی و اخلاقی

عدم توجه به مسئولیت اجتماعی، اقداماتی را در سازمان طلب می‌کند که بعضاً غیراخلاقی است. این‌چنین فعالیت‌های غیراخلاقی باعث از بین رفتن ارزش‌های انسانی مثل محبت، عدالت، دوستی، سخاوت و سایر جنبه‌های اخلاقی افراد می‌شود .سازمان‌ها همچون سایر افراد و مؤسسات عضوی از جامعه هستند و قبول این عضویت لازمه‌اش این است که با توجه به مسئولیت فردی هر عضو، اقدامات سازمانی به نحوی انجام گیرد که نظام اخلاقی پابرجا مانده و منافع دیگر اعضاء جامعه حفظ شود، به‌عبارت‌دیگر سازمان‌ها می‌باید خوشان را به حساسیت‌های جامعه و ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی آن متعهد بدانند و اخلاقاً خود را نسبت به عملیاتشان مسئول بدانند .

    برقراری تعادل بین مسئولیت و قدرت سازمان

مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها می‌تواند عاملی برای توازن قدرت باشد. سازمان از قدرت اجتماعی زیادی برخوردار است و این قدرت می‌تواند روی محیط، مصرف‌کنندگان، اوضاع جامعه و بسیاری از بخش‌های دیگر اجتماعی تأثیر بگذارد؛ بنابراین لازم است که میزان قدرت سازمان‌ها با مقدار مسئولیتشان برابر باشد .

    بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه

مشارکت سازمان در حل مشکلات اجتماعی می‌تواند کمک زیادی در خلق کیفیت زندگی بهتر افراد باشد. به‌عنوان‌مثال، وقتی‌که سازمان‌ها به نیازهای کارکنانشان توجه داشته باشند، به‌طور غیرمستقیم روی ثبات خانواده‌ها و نحوه زندگی آن‌ها تأثیر می‌گذارند و این تأثیر باعث ایجاد زندگی بهتر برای افراد می‌گردد .

    نائل‌شدن سازمان به اهداف و منافع بلندمدت

سازمانی که در جهت بهبود کیفیت زندگی اجتماعش گام برمی‌دارد، از نتایج اقداماتش بهره‌مند می‌شود و درزمینه‌ای مناسب به فعالیت‌های کاری‌اش ادامه داده، به اهدافش نائل می‌شود .توجه سازمان‌ها به مسئولیت اجتماعی باعث خواهد شد که منافع بلندمدت آن‌ها تضمین شود. حتی وقتی‌که هزینه‌های کوتاه‌مدت مسئولیت اجتماعی بالاست، نتایج بلندمدت آن مطلوب خواهد بود. منافع بلندمدت نتیجه طبیعی سازمانی با چهره مطلوب خواهد بود که رفتاری مسئولانه از خود نشان دهد .

اگر سازمان‌ها در برخورد با مسائل اجتماعی، تعلل کنند، زمانی فرا می‌رسد که خود را در حلقه آتش جامعه می‌بینند؛ و در این صورت دیگر فرصتی برای انجام فعالیت‌ها و نائل شدن به هدف‌هایشان یعنی تولید کالا و خدمات نخواهند داشت .سازمان عاقبت از بهبود کلی جامعه سود بیشتری نصیبش می‌شود .عمل کردن به مسئولیت اجتماعی ممکن است برای مدیران و سازمان‌ها سخت بیاید ولی هرچه که هست نتیجه سودمندی برای آن‌ها خواهد داشت .

استراتژی انجام مسئولیت اجتماعی، یک استراتژی بهره‌مند از برد دوطرفه است. چراکه سازمان با کمک به حل مشکلات اجتماعی، نهایتاً به خود کمک کرده و با صرف هزینه‌های کوتاه‌مدت به منافع بلندمدت نائل گردیده است .پاسخ مثبت سازمان به ملزومات اخلاقی اجتماعی، با افزایش سود و ارزش‌افزوده در درازمدت، همراه است .کی و پاپکین باور دارند که تجزیه‌وتحلیل شکست‌های شرکت‌ها و مصیبت‌های وارده به آن‌ها نشان می‌دهد که لحاظ اخلاقیات و حساسیت‌های اجتماعی درنهایت، در فرایند تصمیم گیری و تدوین استراتژی، موجب افزایش سودآوری شرکت خواهد شد .

  کاهش دخالت‌های دولت

کارل باور دارد که بی‌توجهی به مسئولیت‌های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و درنتیجه کاهش کارایی می‌شود. اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی خود عمل کند، می‌تواند به سود موردنظر خود دست یابد .سازمان با انجام فعالیت‌هایی که حاکی از نگرانی اجتماعی سازمان است تا حدودی به خودگردانی می‌رسد. چنین کنترل‌هایی که سازمان به خود تحمیل می‌کند، باعث می‌شود که دخالت‌های دولت کاهش یابد. این مسئله به‌نوبه خود، باعث کاهش تعارضات، میان سازمان و نهادهای دولتی می‌شود .

اگر سازمان‌ها به مسئولیت اجتماعی‌شان توجه داشته باشند، از گسترش قوانین و مقررات اقتصادی که دولت‌ها تعیین می‌کنند، کاسته می‌شود. قوانین و مقررات، هم آزادی جامعه و هم آزادی بنگاه‌های اقتصادی را کاهش می‌دهد .اگر سازمان از انجام مسئولیت اجتماعی‌اش شانه خالی کند، به‌تدریج قدرت اجتماعی‌اش کاسته شده، توسط گروه‌های دیگر تصاحب می‌شود و یا دولت با استفاده از ابزارهای قانونی خود نیز فعالیت آن را محدود می‌کند .

  باعث هماهنگ‌شدن سازمان‌ها با تغییر نیاز‌ها و توقعات عمومی

چون‌که نیازهای عمومی و مالاً انتظارات جامعه از سازمان‌ها تغییر یافته است، سازمان‌ها بایستی مشارکت بیشتری با جامعه داشته باشند. انتظارات جامعه از سازمان به‌طور ناباورانه‌ای از دهه 1960 به بعد یک‌باره افزایش یافته و برای اینکه سازمان‌ها فاصله میان انتظارات جامعه و پاسخ‌دهی خود را کم کنند و خود را با جامعه هماهنگ سازند، لازم است که بر میزان مشارکت اجتماعی خود بیفزایند .تغییر توقعات عمومي است که باعث مشارکت اجتماعی سازمان‌ها می‌گردد؛ بنابراین چون انتظارات عمومی تغییر یافته است، از سازمان‌ها انتظار می‌رود که مشارکت بیشتری در مسائل اجتماعی داشته باشند. تا از این طریق، هم بهتر مورد پذیرش جامعه قرار گیرند و هم در بلندمدت به موفقیت بیشتری نائل شوند .

   حفظ منابع محدود 

با توجه به محدودیت‌های منابع موجود در کره زمین، یک سازمان یا مؤسسه بایستی در حفظ آن‌ها مسئولانه عمل کرده و در استفاده از آن‌ها عاقلانه برخورد نماید. سازمان‌ها بایستی مسئول اعمال امروز خود باشند، چراکه فردا نیز برای ادامه حیات انسانی مهیا و مساعد باشد .احساس مسئولیت اجتماعی در شرکت‌ها می‌تواند به استفاده مناسب‌تر از منابع و درنهایت اصلاح الگوی مصرف کمک زیادی کند .

   ایجاد شاخص ارزیابی مدیران

فلسفه امروز مدیریت، مسئولیت در مقابل جامعه و مردم را بخش مهمی از منشور هر سازمان دانسته و توجه به آن ضروری شناخته است. اگر مدیران تاکنون را بر اساس توفیقشان در سودآوری ارزیابی می‌کردند، ازاین‌پس آنان را با شاخصی جامع‌تر از سودآوری مورد سنجش قرار می‌دهند. مدیران برای آنکه از بوتـﮥ این ارزیابی سرافراز بیرون آیند باید جزءنگری را فراموش کرده و از مرزهای سازمان خود فراتر رفته و مسائل اجتماعی را در نظر داشته باشند . تصمیم‌گیری سازمان در مورد هدف‌هایش و سطح مشارکت آن در خصوص مسائل اجتماعی، می‌تواند معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد سازمان ارائه دهد.

منبع

اسدی،صابر(1393)، ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم اجتماعی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0