بررسی سير اختلال اضطراب فراگير در DSM

اصطلاح GAD در DSM-III مطرح شد. طبق ملاك هاي تشخيصي GAD,DSM-III طيف تشخيصي باقيمانده محسوب مي شود . اين ملاك ها را براي تشخيص GAD در نظر گرفته بودند:

  • اضطراب مداوم در يك دوره حداقل يك ماهه ،
  • وجود سه يا چهار دست از علايم (تنش حركتي (مثل گرفتگي عضلاني ، بي قراري)، بيش فعاليتي اتونوميك (مثل سرگيجه ، افزايش  ضربان قلب ، عرق) ، انتظار بيمناكي(مثل اضطراب ، نگراني و ترس)، گوش به زنگي (مثل مشكل در تمركز))

با اين وجود ، شواهد بعدي نشان داد تنش و اضطرابي كه از نگراني ناشي مي شوند به ساير اختلالات هيجاني ربطي ندارند.به همين دليل در DSM-III-R ، تغيير هاي مهمي در ملاك هاي تشخيصي به وجود آمد.

در DSM-III-R ، اين ملاك ها براي تشخيص GAD لحاظ گرديد.

  • نگراني افراطي و غير واقع بينانه درباره يك يا دو مسئله ( اين نگراني ربطي به ساير اختلالات محور I ندارد).
  • حداقل 6 علامت از 18 علامت ( اين علائم در 3 مقوله تنش حركتي ، بيش فعاليت اتونوميك و گوش به زنگي تقسسيم بندي مي شوند.)
  • مدت زمان 1 تا 6 ماه .

در DSM-IV و DSM-IV-TR ملاك هاي خاصي براي تشخيص GAD در نظر گرفته اند .

A   اضطراب و نگرانی افراطی (انتظار بیمناکی) که در طی مدت 6 ماه در اکثر روزها رخ میدهد و این نگرانی درباره برخی از وقایع یا فعالیتها (مثل عملکرد شغلی یا تحصیلی) است.

B     کنترل نگرانی خود با مشکل دست به گریبان است.

C    اضطراب و نگرانی با سه مورد (یا بیشتر) از علایم زیرهمراه است (حداقل برخی از این علایم در طی 6 ماه گذاشته در اکثر روزها وجود داشته اند).  توجه: در کودکان وجود تنها یک علامت کافی است.

  • بی قراري یا احساس برانگیختگی یا بی صبري
  • به سادگی خسته شدن
  • مشکل در تمرکز یا خالی شدن ذهن
  • تحریک پذیري
  • تنش عضلانی
  • آشفتگی در خواب (اشکال در خواب رفتن یا در خواب ماندن، بیقراري حاکی از خواب نارضایت بخش)

Dکانون نگرانی و اضطراب به ویژگیهاي اختلال محور I محدود نمی­شود.

Eاضطراب، نگرانی یا علایم جسمی باعث ناراحتی آشکار یا تخریب عملکردهاي اجتماعی شغل و سایر زمینه-هاي عملکردي می­شوند.

Fاین اختلال نتیجه مستقیم اثرات فیزیولوژیک یک ماده (مثل سوء مصرف مواد) یا یک بیماري طبی عمومی (مثل پرکاري تیروئید) نیست و منحصرا در طی یک اختلال روانپریشی یا اختلال نافذ رشد رخ نمی­دهد.

سير و پيش آگهي

به نظر مي رسد در دو مرحله زندگي ، افراد به GAD مبتلا مي شوند. تقريبا دو سوم افراد مبتلا به GAD  اولين بار در سنين 12 تا 20 سالگي به اين مشكل دچار شده اند . با اين حال گروه اندكي از افراد مبتلا به GAD نيز در اواسط بزرگسالي ، اين مشكل گريبان آن ها را مي گيرد.مطالعات همه گیرشناسی و مطالعات انجام شده ر روي جمعيت مرضي نشان مي دهد كه GAD معمولا بين اواخر نوجواني تا اواخر 20 سالگي رخ مي دهد.

ابتلاي زود رس افراد به اين اختلال ، سير مزمن و مقاومت آن در برابر تغيير ، پژوهشگران را بران داشته است كه GAD  را شكل اساسي و بنيادي ساير اختلالات اضطلري تلقي كنندو به همين دليل روئمر ، اوسيلو و بارلو (2002) GAD را يك اختلال اضطراب بنيادين مفهوم سازي مي كنند . بدون مداخله جدي و فعالانه ، پيش آگهي GAD چندان مطلوب نيست . نتايج مطالعه طولي كه يانكز ، وارشاو ، ماسيون وكلر انجام داند نشان داد كه احتمال بهبودي بدون مداخله بعد از يك سال ، تنها پانزده صدم درصد ، در دو سال بيست و  پنج صدم درصد بوده است . حتي درمان هاي دارويي براي اختلال آسيگي وGAD نتايج متفاوتي در بر دارد . پيگيري پنج ساله نشان داد كه تنها 18 درصد افراد مبتلابه اختلال آسيمگي ، 45 درصد بود.

GAD معمولا اختلال مزمن و بدون بهبودي خود به خودي در نظر گرفته مي شود . علاوه بر اين ، در سير زمان ، تغييرات زيادي در شدت اين اختلال بوجود مي آيد و همراه با استرس هاي زندگي ، شدت اين اختلال افزايش مي يابد . طبق برخي از گزارش ها دوره هاي اين اختلال معمولا 10 سال طول مي­کشد. رپي (1991) اعتقاد دارد بسياري از افراد مبتلا به GAD قبل از مراجعه به درمان ، بيش از 25 سال به اين اختلال مبتلا بوده اند.

علائم GAD  به ندرت خود  به خود بهبود پيدا مي كنند . مطالعه بزرگي كه توسط مركز پژوهش هاي اضطراري هاروارد – براون انجام شد حاكي از اين بود كه 15 درصد از افراد بعد از يكسال، 25 درصد بعد از دو سال و 38 درصد بعد از 5 سال به بهبوي كامل دست مي يابند . اگر ملاك بهبودي را نداشتن علائم در طي هشت هفته متوالي در نظر بگيريم به اين نتيجه مي رسيم كه علائم GAD  افت و خيز زيادي دارند. بنابرين اين درصدها تخمين واقعي ميزان بهبودي به شمار نمي روند . ميزان عود و بازگشت GAD بسيار بالاست و در صورتي كه افراد مبتلا به GAD درمان مناسب دريافت نكنند ، در اكثر مواقع زندگي خود دست به گريبان اين مشكل هستند.

نكته ديگري كه بايد در بحث سير و پيش آگهي GAD مد نظر قرار گيرد ، نسبت جنسيتي ميزان ابتلا به GAD است . اغلب پژوهشهانشان داده اند كه GAD در زنان شيوع بيشتري دارد.

همبودي GAD باساير اختلالات رواني

GAD   اغلب به عنوان اختلالي مي شناسند كه به همبودي زيادي با ساير مشكلات روانشناختي دارد (منين، هيمبرگ و تورك ، 2004) برخي بر اين باورند كه 60 تا 90 درصد از افراد مبتلا به GAD همزمان ملاك هاي تشخيصي ديگري را نيز دارا هستند.

شايع ترين اختلال همراه با GAD ، هراس اجتماعي است. برخي پژوهش هاي اوليه به اين نتيجه رسيده اند  كه اختلال آسيمگي (11 تا 27 درصد) ، اختلال وسواسي – اجباري (1 تا 11 درصد) ، دوره هاي افسردگي اساسي (42 درصد) ، افسرده خوبي(65 درصد) در GAD به عنوان اختلال هاي همراه مطرح مي شوند ( به نقل از منين ، هيمبرگ و تورك ،2004)، داگاس و رابي چاود ،(2007) به ارزيابي دو پژوهش بسيار وسيع پرداختند كه به ارزيابي ميزان همبودي يك ماهه و سك ساله اختلالات روواني با GAD اختصاص داشت. شيوع اختلالات همبودي با GAD اختصاص داشت.

منبع

ایل بیگی قلعه نی ،رضا(1391) ،مقایسه طرحواره های ناسازگاراولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ،اضطراب فراگیر و افراد بهنجار ،پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی ،دانشگاه محقق اردبیلی

 از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0