بررسی تاثیر باورهای مذهبی خانواده های دارای کودک مبتلا به سرطان در روند درمان آن ها

باورهای مذهبی با تاثیر گذاری بر ارزیابی موقعیت، ارزیابی شناختی فرد، فعالیت های مقابله ای، منابع حمایتی و غیره می توانند موجب کاهش احساس آسیب پذیری در فرد شوند .از طرفی، باور به اینکه خدایی هست که موقعیت ها را کنترل می کند و ناظر بر عبادت کننده ها است تا حد زیادی اضطراب مرتبط با بیماری را کاهش می دهد. بنابراین، مقابله مذهبی با رویکردی متکی بر باورها و فعالیت های مذهبی در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی های جسمی افراد کمک کننده است .

کوئینگ،  معتقد است که مذهب باعث ایجاد دیدگاه مثبت در فرد نسبت به دنیا می شود و او را در مقابل رویدادهای ناگوار زندگی یا بیماری یاری می رساند و با ایجاد انگیزه و انرژی در فرد باعث امیدواری وی نسبت به بهبود شرایط زندگی می شود. این امر موجب افزایش تحمل و پذیرش موقعیت های غیر قابل تغییر می شود. از طرفی در بسیاری از موارد اضطراری که علم و دانش به فرد کمکی نمی کند اهمیت این مسئله بیشتر خواهد بود. مذهب نقش مهمی در پذیرش بیماری توسط فرد دارد. در واقع راهبردهای مقابله ی مذهبی سبب حفظ و ارتقای عزت نفس بیمار، ایجاد حس هدفمندی و معناداری زندگی و افزایش آسایش خاطر روانی و امیدواری می شوند .

گرایش ها و باورهای مذهبی و انجام دادن امور مذهبی همچون دعا، نیایش، توکل به خداوند وتفکر راجع به مفهوم زندگی، اعتقاد به خیرات می توانند راهبردهای موثر و مناسبی برای مقابله با استرس و مشکلات ناشی از بیماری های صعب العلاج هم چون سرطان باشد . انجام فرائض دینی مانند نماز و روزه، دعا، اعمالی مانند نذر کردن و صدقه دادن که ناشی از اعتقادات مذهبی افراد است اعمالی هستند که به کرات توسط خانواده ها برای کسب سلامتی فرزندشان مورد استفاده قرار می گیرد. هم چنین اظهارات خانواده ها نشان داد که اعتقاداتی هم چون کمک از طرف خداست، سلامت و مرگ انسان دست خداست، اگر او بخواهد و صلاح باشد سلامتی فرد بازمی گردد و نیز انجام اعمال مذهبی مانند تکرار یک کلمه یا عبارت در دعا و گرفتن حالات آرام بخش طی انجام اعمال مذهبی و قرارگیری در محیط آرام و روحانی مسجد یا زیارتگاه ها باعث سازگاری موثر با بیماری شده و باعث کاهش سطح درد و رنج ناشی از بیماری، رضایت از زندگی و کاهش افسردگی در خانواده ها شده است.

اعتقاد برخی از خانواده ها به این که خدا به فریاد دادخواهی ان ها توجه نمی کند یا با مبتلا کردن فرزندشان به بیماری می خواهد ایشان را بخاطر گناه شان مجازات نماید باعث افسردگی و دلسردی این افراد در طی درمان شده است. هم چنین با طولانی شدن طول دوره ی بیماری اعتقادات معنوی مثبت جای خود را به اعتقادات معنوی منفی داده است. اما شایان ذکر است در برخی از خانواده ها اعتقادات مذهبی به قدری محکم است که علی رغم اینکه بیماری فرزندشان را اتفاق ناخوشایندی نمی دانند بلکه این اتفاق را امتحان الهی می دانند . می توان نتیجه گرفت اعتقادات مذهبی نیرویی تحریک کننده بر زندگی، سلامتی، رفتار و ارتباطات فرد است و باعث سازگاری فرد با بحران های زندگی مانند بیماری می شود. بنابراین با توجه به اهمیت این عامل در اعتلای سلامت بیماران لازم است در آموزش و مشاوره ی بیماران به این عامل توجه شود تا از طریق تقویت یا ایجاد اعتقادات معنوی بتوان تدابیر روانی لازم را برای غلبه بر استرس زا ها در بیماران و خانواده هایشان فراهم نمود.

منبع

اعتمادی،شهرزاد(1394)، رابطه مقابله های مذهبی، سبک های حل مسئله و نشخوار فکری با سلامت روان والدین ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی ارشد،دانشگاه خوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0