بررسی افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن
تصویر بدن و نارضایتی از ظاهر با افسردگی، عزت نفس پایین و پریشانیهای روانشناختی ارتباط دارد. بنابراین، اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن هیجانات منفی مانند عزت نفس پایین، افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند و بیشتر مواقع احساس غمگینی و ناامیدی میکنند.همچنین تحقیقات مختلفی که اخیرا بر روی اختلال بدشکلی بدن انجام شده است، نشان میدهد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مشکلات زیادی در سازگاری اجتماعی و گرایش به بازداری اجتماعی دارند.در تحقیقی نمره کلی سازگاری افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن بدتر از ۹۵ درصد افراد عادی اجتماع بود.
افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن به احتمال زیاد با همسر یا افراد جنس مخالف خود مشکل پیدا می کنند. اکثر مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن ازدواج نمیکنند یا ازدواجشان به طلاق میانجامد.در تحقیقی گزارش شد که درحدود دو سوم از افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن اصلا ازدواج نکرده اند و حدود ۱۲ درصد از این افراد طلاق گرفته اند. حتی بسیاری از این افراد میگویند که فرزند ندارند و یا نخواهند گذاشت که بچهای به دنیا بیاید چون میترسند که فرزندشان هم مثل خودشان شود و مثل خود آنها رنج بکشد. از دیگر مشکلات ناشی از پیامدهای اختلال بدشکلی بدن عبارتند از: افراد مبتلا ممکن است مشکلاتی در مراقبت از فرزند، اداره خانه، فعالیتهای فراغت و مراقبت از خود داشته باشند. اختلال بدشکلی بدن میتواند همچنین با مراقبت از فرزند و اداره خانواده تداخل پیدا کند. با توجه به اینکه افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن وقت زیادی را صرف وسواسهای فکری و جبری مربوط به بدشکلی دریافتی خود میکنند از سایر کارهای خود مانند فرزند پروری و تفریح خود باز میمانند.
افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن ممکن است آنقدر عمیقا احساس ناقص بودن و کمبود کنند که بخواهند آن نقص را به هر صورتی که هست از بین ببرندو باعث میشود بسیاری از این افراد برای تغییر وضعیت ظاهری خود اقدام کنند. این تغییرات میتواند سلامتی آنها را تهدید کند.چنین بیمارانی بیشتر احتمال دارد که به متخصص پوست، متخصصین داخلی، متخصصان تغذیه و لاغری یا جراحان پلاستیک رجوع کنند تا روانشناسان و روانپزشکان، زیرا آنها آگاه نیستند که مشکل آنها یک اختلال روانپزشکی است و تصور میکنند یک مشکل فیزیکی قابل توجهی دارند و به خاطر این تفکر اغلب از یک جراح به جراحی دیگر و از یک متخصص پوست به متخصص پوست دیگر میروند. و این اعمال به تایید و تصدیق اختلال بدشکلی بدن کمک میکنند. آنها معمولا برای حل مشکل خود درمانهای زیباسازی را جستجو میکنند در صورتیکه درمانهای بهداشت روان اغلب برای آنها موثر میباشد.پزشکان اغلب به خاطر اینکه نقصی وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد در آن حدی نیست که درمان شود، از این قبیل درمانها اجتناب میکنند. البته بعضی درمانها به اصرار بیمار انجام میشود که معمولا از نتایج درمان هم راضی نمیشوند. در بیشتر موارد از پیامد جراحی ناخوشنودند و در موارد نادر به دلیل نارضایتی، اقدامات خشونت بار علیه درمانگر انجام .
دلگرمی از سوی دیگران و تلاش خود افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن برای نفی افکار منفی نمیتواند این عقاید را عوض کند و افراد مبتلا به این اختلال در وضعیت بدتری قرار میگیرند که ممکن است افسردگی عمده، اضطراب، فوبی اجتماعی، خود- زنی عمدی، و اقدام به خودکشی را به همراه بیاورند. افکار خودکشی و اقدام به خودکشی از جمله پیامدهای دیگر اختلال بدشکلی بدن میباشد که نیاز به توجه ویژه دارد. افکار خودکشی معمولا به این دلیل به وجود میآید که این افراد شدیدا احساس بیارزشی میکنند. این افراد به جایی میرسند که دیگر تحمل رنج ناشی از احساس بدشکلی را ندارند و احساس ناامیدی شدید میکنند. اکثر افراد مبتلا افکار خودکشی به ذهنشان خطور میکند و تا یک پنجم آنها اقدام به خودکشی میکنند . مقایسه اختلال بدشکلی بدن با اختلالات روانی دیگر از لحاظ مولفه خودکشی یک زنگ خطری را ایجاد میکند. در مطالعه ای که بر روی افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن و افسردگی اساسی و اسکیزوفرنی انجام شد، میزان افکار خودکشی در اختلال بدشکلی بدن بالاتر از دو اختلال دیگر گزارش شده است.در مطالعاتی که در ایالات متحده، ایتالیا، انگلیس، آلمان انجام شد به ترتیب در مبتلایان به اختلال بد شکلی بدن افکار خودکشی به خاطر اختلال بدشکلی بدن ۶۸%، ۵۵%، ۴۵%، ۱۹%، و اقدام برای خودکشی به خاطر اختلال بدشکلی بدن ۱۵%، ۱۳%، ۱۱%، ۷%، گزارش شد.نتایج یک تحقیق در ایران نشان داده است که ۲۰ درصد از مبتلایان افکار خودکشی و ۵ درصد آنها اقد گاهی یک بخش خاص بدن (پا، دست، سر، گوش ها، لب، بینی، دهان، لب، چشم ها، موها و دندانها، جوش های صورت و لک و مک و… و بخصوص چهره تشکیل می دهد.تردیدی نیست که اغلب، فزون_ سرمایه گذاری بر اعضای مرتبط با ویژگیهای جنسی نخستین یا ثانوی (اعضای تناسلی، پستان، موهای بدن، تغییر صدا) نیز مشاهده می شود.فربهی نسبی و نامحسوس فیزیولوژیکی در خلال پیش_ نوجوانی، بخصوص در دختران، گاهی به منزله نقطه تبلور این اختلال در می آید و روان بی اشتهایی غالبا”پیامد آن است.گاهی نیز نگرانی به یک بخش بدن مانند چاقی رانها یا شکم، چاقی بازوها و غیره معطوف می شود و این دلمشغولی پاره ای از نوجوانان را به انتخاب لباسهای خاصی که بتوانند بد شکلی بدنی آنها را پنهان کنند، وادار می کند.لاغری بیشتر در پسرانی مشاهده می شود که خود را به قدر کافی قوی و تنومند نمی پندارند و احتمال دارد که رفتار جبرانی پرخوری را در پی داشته باشد.بلند قدی یا کوتاه قدی یعنی طول قامتی که از میانگین فاصله می گیرد، می تواند دلمشغولیهایی را در فرد ایجاد کند.این نکته بخصوص در مورد کوتاه قدی صحت دارد، چرا که توام شدن آن با احساس کهتری، نوجوان را در جهت انجام اعمال جبرانی(قدرت نمایی) یا پذیرش بازخوردهای واکنشی مانند رفتارهای بزهکارانه می راند. گاهی فکر داشتن پاهای بسیار بزرگ، بسیار کوچک، بسیار پهن یا بدشکل، موضوع دلمشغولی مبتلایان اختلال بدشکلی بدن است. معمولا دختران تصور میکنند که پاهایشان بسیار بزرگ است و بالعکس پسران، کفشهایی را انتخاب میکنند که آشکارا بزرگتر از حد نیاز آنها است. جوشهای بلوغ، بخصوص در دختران، موضوع دلمشغولیهای گسترده و توام با احساس ناارزنده سازی هستند. درآمدن موهای بدن در نوجوانان پسر و دختر، در بیشتر مواقع با یک انتظار اضطراب آمیز همراه است و هر تاخیر در این مورد، میتواند نگرانی و ترس را در آنها برانگیزد. ترس از صورت بیمو در پسران و وحشت انبوهی موهای بدن در دختران، موجب میشود تا این نوجوانان ساعتهای متمادی به مشاهده خود بپردازند و از ریش تراش به منظور تقویت موهای صورت و یا از بین بردن موهای تخیلی استفاده کنند. رشد پستانها در دختران به منزله علامت بلوغ جسمانی تلقی میشود و کوچکی، بزرگی یا بدشکلی آنها نگرانیهای مفرطی را برمیانگیزد. در پسران نیز حتی رشد نامحسوس پستان میتواند تردیدهای گستردهای را درباره هویت جنسی به وجود آورد. اعضای تناسلی، نیز به خودی خود موضوع ترسهای فراوانی، بخصوص در پسران، هستند و میتوانند دلمشغولیهای مفرطی را درباره بهنجاری جنسیت ایجاد کنند. توجه دختران بیش از آنکه به شکل معطوف شود (بنابراین با بدشکلی بدنی به معنای خاص سروکار نداریم) متوجه معنای خاصی از قاعدگی و بخصوص توانایی بچه دار شدن میشود. تغییراتی که به علت بلوغ جسمانی در صدا ایجاد میشوند ترسهایی را، بویژه در پسران، برمی انگیزند که بر اساس واکنشهای گروه همسالان به هنگام نوسانهای غیر ارادی صوت، تشدید میگردند.
مولفان مختلف، اختلال بد شکلی بدن را نتیجه تاثیر همزمان چند عامل دانسته اند.برای سببشناسی اختلال بدشکلی بدن و مکانیزمهای درگیر، باید به تغییرات بیولوژیک، روانشناختی و اجتماعی در نوجوانی توجه کرد.دادههای مربوط به رشد بدن در بیشتر نوجوانان نشان از عدم رضایت از بدن در آنها دارد و به نظر میرسد که اختلال بدشکلی بدن پاسخ آسیبشناختی به تغییرات جسمانی و هورمونی که در طی بلوغ رخ میدهد است.با دید روان تحلیلگری، تغییرات جزئی پوست در نوجوانی، مانند دانههای پوستی، با آسیب پذیری من، برانگیزنده نشانههای اختلال بدشکلی بدن است.از دیدگاه بیولوژیک، رشد مغز در نوجوانی در شروع اختلال نقش دارد و عوامل اجتماعی-فرهنگی که بر شکل و ظاهر و پذیرش از سوی دیگران تاکید دارند در این دوره مهماند.
منبع
جمالی ،سمیه(1393) ،تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن بااختلال افسردگی اساسی،وسواس فکری علمی ،اظطراب اجتماعی و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه شیران وعلوم پزشکی شیراز ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشاسی بالینی ،دانشگاه شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید