برخی از دیدگاه های اندیشمندان علوم اجتماعی از تعریف و تفسیر اعتماد

 زیمل، اعتماد را نوعی ایمان و اعتقاد افراد به جامعه می داند.مسعود چلبی،اعتماد ریشه در وابستگی عاطفی دارد. هر گاه عواطف زمینه رشد یافته و بتواند در میان افراد انتقال یابد، اعتماد ایجاد و تقویت می گردد. در ارتباط با چگونگی انتقال عواطف، او معتقد است تعاملات اظهاری یا روابط گرم در این زمینه نقش کلیدی دارند. تعاملات اظهاری برخلاف تعاملات ابزاری، حاصل عواطف، دوستی و صمیمیت و اعتماد می باشند و تمایل به این دارند که در حریم گروههای اولیه و اجتماعات طبیعی مستقر شوند.

روابط ابزاری به هدف تامین منافع شخصی انجام می گیرد و تمایل دارند که در ورای گروههای اولیه و اجتماعات طبیعی قرار بگیرند. چلبی ترکیب مناسب روابط اظهاری و ابزاری را کلید گسترش اعتماد در جامعه می داند. در واقع با گسترش روابط ابزاری و باز شدن گروههای اولیه و اجتماعات طبیعی برروی کل جامعه است که مسیر عبور روابط اظهاری از درون گروهها به بیرون آنها مهیا می شود.براین اساس اعتماد اجتماعی در بحث چلبی در دو شکل متفاوت مطرح می شود، اعتماد میان فردی که مختص جامعه سنتی است که روابط اظهاری در آن غالب است و اعتماد تعمیم یافته که مختص جوامع مدرن است که مشخصه آن روابط ابزاری است .

برنارد باربر، در خصوص اعتماد معتقد است سه نوع انتظار وجود دارد که بخشی از صفات اساسی اعتماد را می سازد. کلی ترین انتظار، انتظار پایداری و تحقق نظم اجتماعی، اخلاقی و طبیعی است، دومین انتظار، انتظار اجرای نقش تکنیکی کسانی است که همراه با ما در روابط و نظم های اجتماعی وارد شده اند و بالاخره سومین آن انتظاراتی است که طرفین تعامل وظایف و مسئولیت های خود را انجام می دهند یعنی تکالیف و وظایفی که افراد را موظف می کند علایق دیگران را بر علایق فردی ترجیح بدهند.

از نظر برنارد، اعتماد می تواند ابعاد متفاوتی به شرح زیر داشته باشد :          

  • اعتماد به صداقت و درستی، پایبندی بر اصول اخلاقی
  • اعتماد به کارایی و کار آمدی یا توانایی اجرای وظایف محوطه نقش
  • ترجیح منافع جمعی به منافع فردی

نیکلاس لوهمان ، در باب کارکرد اعتماد نظر داده و معتقد است که نبود اعتماد در جامعه مشکل آفرین است. وی بدین خاطر تاکید کرده که افراد باید به طور ارادی و به مقتضای زمان و ضرورت به دیگران اعتماد کند. بنابراین از نظر لومان اعتماد یک ساز و کار اجتماعی است انتظارات، اعمال و رفتار انسان ها هدایت و تنظیم می شود و نهایت امر اینکه به اعتقاد لومان در صورت اجرای درست قوانین در جامعه و اعمال قدرت مشروع از سوی متصدیان مربوطه، همکاری و مشارکت اعضای جامعه را در کلیه سطوح شاهد خواهیم بود که این امر از تبعات اعتماد به یکدیگر است و خود تقویت کننده اعتماد به دیگران است.از نظر لوهمان ، اعتماد در واقع یک نوع مکانیسم اجتماعی که در آن انتظارات اعمال و رفتارها تنظیم و هدایت گردیده، همچنین وی معتقد است که در صورت اجرای درست قوانین در جامعه و اعمال قدرت مشروع از سوی متصدیان مربوطه، همکاری و مشارکت اعضای جامعه در کلیه سطوح شاهد خواهیم بود. این امر از تبعات اعتماد به یکدیگر است و خود تقویت کننده اعتماد به دیگران است.

  سیلگمن برداشت دو گانه ای از اعتماد توسعه داده است که اشاره به زمینه های مختلف برای رابطه بین افراد در حوزه شخصی و اشکال نهادی شده ، اعتماد در فضای عمومی دارد. به نظر سیلگمن ، اعتماد مسئله ای است که در فرآیند انتقال از روابط شخصی و غیر رسمی بین افراد به اشکال نهادی و عمومی شده در فضایی که به وسیله قرارداد قانون و مبادله متقابل انباشته شده محصور گردیده است. فوکویاما از یک برداشت تعمیم یافته از اعتماد توجه دارد که آن را بر حسب اعتماد حاصل شده در درون یک اجتماع هنجارمند که مبتنی بر رفتار تعاونی و هنجارهای مشترک است تعریف می نماید.اریکسن ، در کتاب خود عنوان رشد و بحران شخصیت سالم ، اعتماد بنیادی را مورد توجه قرار می دهد. به اعتقاد او اعتماد بنیادی نگرشی است نسبت به خود و دنیای پیرامون که حاصل تجربیات شخصی  در سال اول زندگی  شیر خوارگی  است.

اعتماد عبارت است از: انتظار برآورده شدن نیاز های شخصی و اینکه می شود روی دنیا و یا منابع برآورده کننده خارجی حساب کرد. السیون و فایرستون، اعتماد را واگذاری منابع به دیگران می دانند. با این انتظار که آنها به گونه ای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل ممکن کاهش می یابد و دست یابی به اهداف میسر می گردد. به نظر پاکسون، سرمایه اجتماعی در بر دارند ه دو مولفه است.دو مولفه ای که معرف تقسیم سنتی ساختار و محتوا را در نظریه اجتماعی و نیز ابعاد کمی و کیفی سرمایه اجتماعی هستند.                  

  • پیوستگیهای عینی بین افراد
  •  پیوندهای ذهنی بین افراد

این پیوندهای بین افراد شامل نوع خاصی از ارتباط متقابل، اعتماد و داشتن عاطفه مثبت می شوند . سرمایه اجتماعی ظرفیت و قابلیت را برای کنش افزایش می دهد و تولید را تسهیل می نماید. به هر حال آن می تواند به صورت نهفته در درون گروه حفظ شود و به نوعی انرژی بالقوه دیده شود. پاکسون به صورت مشخص تر مولفه های مربوط به سرمایه اجتماعی را در غالب دو مولفه اصلی اعتماد و پیوستگی مورد بحث قرار داده و به ترسیم دو مدل زیر می پردازد. پاتنام، بعنوان ویژگی های فردی، میزان اعتماد افراد را با وضعیت پایگاه اجتماعی، میزان تحصیل، میزان درآمد و تجارب شخصی آنها مرتبط می داند. پاتنام در موضوع اعتماد، البته به عوامل اجتماعی اهمیت بیشتری می دهد.

او در این زمینه می گوید،منابع اعتماد به ما چیزهای زیادتری در رابطه با جوامع و سیستم های اجتماعی می گویند تا ویژگی های شخصی افرادی که در آن جوامع زندگی می کنند. به نظر پاتنام، افراد هنجارهای اساسی مشارکت، همکاری و مبادله را از طریق پیوستگی و تعلق گروهی یاد می گیرند و سپس به همدیگر اعتماد می کنند. به نظر وی به همین دلیل میزان اعتماد در اجتماعات کوچک و محدوده بیشتر از اجتماعات بزرگ و گسترده با جمعیت بالاست.از دیدگاه پاتنام میزان گستردگی روابط بر میزان اعتماد موثر است. موضوع پاتنام ، در رابطه با عوامل اجتماعی موثر بر میزان اعتماد: بر تاکید او به رابطه نزدیک مشارکت و تعهد مدنی با اعتماد اجتماعی بر می گردد. این موضع پاتنام مبتنی بر آراء و نظریه پردازان کلاسیک جامعه مدنی و دموکراسی یعنی دوتوکویل و استوارت میل است. رویکرد کلاسیک که استدلال می کند.

جوامعی که بر پایه سازمان ها و نهادهای داوطلبانه گسترده و متنوع بنا شده اند، عموما سرمایه اجتماعی بالایی دارند. فوکویوما ، بیشتر به اعتماد تعمیم یافته توجه دارد. او در این باره می گوید: اشکال مختلف در سرمایه اجتماعی مردم را قادر می سازد که به یکدیگر اعتماد کنند. از نظر او میزان سرمایه اجتماعی در وسعت و شعاع اعتماد اجتماعی تاثیر دارد. هر چه میزان گستردگی روابط برون گروهی با آثار خارجی مثبت آن تقویت گرددبر میزان اعتماد اجتماعی افزوده می شود. متقابلا هر چه میزان گستردگی روابط برون گروهی کاهش یابد میزان اعتماد هم کاهش می یابد. منشا مهم اعتماد در نظریه زتومکا ، علاوه بر اطلاعات، قواعد و هنچارهای جمعی است که از طریق جامعه پذیری در درون افراد نهادینه شده و افراد بر اساس آن عمل می کنندبه زعم زتومکا، در تعهدات پایه ای تسهیل کننده اعتماد است. براساس این تعهدات، افراد معتمد به طور قاطعانه، متن رفتار خودشان را تغییر داده و آن را بسیار جدی، محکم و با هزینه ای معین برای آزادی های معمول بنا می کنند. همچنین افراد در چنین وضغیتی، دستان یکدیگر به منظور پایبندی و اعتماد می فشارند.

عناصر تشکیل دهنده اعتماد

هر چند که مفهوم پیچیده و درک آن دشوار است و به سادگی نمی توان عناصر و ابعاد آن را مشخص کرد جانسون اعتقاد دارد که در یک رابطه مبتنی اعتماد، اعتماد کننده و فرد مورد اعتماد عناصر زیر وجود دارد:                                                                                   

  •  صراحت و باز بودن
  • سهیم کردن
  • پذیرش
  • حمایت
  • تمایلات همکاری جویانه
  • رفتار مبتنی بر قابل اعتماد کردن
  • رفتار قابل اعتماد
  • اعتماد کننده و قابل اعتماد بودن .

 اعتماد بعنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته شده وبیشتر به اعتماد اجتماعی توجه شده است. بیشتر تحقیقات انجام شده در مورد اعتماد اجتماعی در ایران ، میزان آنرا در حد متوسط ارزیابی نموده اند که عوامل زیر بااعتماد اجتماعی در رابطه بوده اند:فضای مناسب اخلاق عمومی، انسجام اجتماعی، رضایت اجتماعی، روحیه ی نوع دوستی، سطح شهروندی، نگرش دینی، مشارکت اجتماعی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، فقر فرهنگی، جنسیت، سن، شغل، همبستگی اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، گرایش به ریسک اجتماعی، حمایت ازنظم اجتماعی موجود، دانش، اطلاعات، برداشت فرد، سنت گرایی، تعاملات اظهاری، سرمایه اجتماعی، امنیت، تعهد، دگرخواهی، مقبولیت، چسبندگی هنجاری، همکاری گروهی، قوم مداری، تعاملات اجتماعی وابزاری، ذهنیت اجتماعی، روابط انجمنی، صحت عمل. بعلاوه تحقیقات نشان می دهد که در ایران از میان انواع اعتماد ، اعتماد بین شخصی ؛ اعتماد به نزدیکان، اقوام وفامیل دارای جایگاه ومیزان بیشتری است، بنابراین خانواده در کشور محل تبلور اعتماد است. انواع اعتماد شخصی، بین شخصی، درون گروهی، برون گروهی وعام با همدیگر همبسته بوده اند و در سطح اعتماد عام ، افراد باتحصیلات بالا دارای بیشترین میانگین اعتماد بوده اند.

منبع

نامداری قلعه،بنفشه(1391)، عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور نجف آباد

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0