باورهای فراشناختی
در سال های اخیر فراشناخت به عنوان یکی از پیش بینی کننده های آشکار در مورد تکلیف پیچیده به شمار می آید. واژه فراشناخت نخستین بار توسط فلاول، بکار برده شد، که به فرآیند تفکر در باره تفکر و دانش در مورد اینکه ؛ چه می دانیم و چه نمی دانیم اطلاق می شود. مطالعه فراشناخت ابتدا در حوزه روانشناسی رشد و بعد در روانشناسی حافظه، سالمندی و عصب روانشناسی مطرح شد . فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است که شامل دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت و یا کنترل می کنند.
الگوهاي تفكر منفي بر اساس عادات شناختي خودكار، قديمي و جا افتاده اي قرار دارد كه اغلب به صورت نشخوار ذهني جريان دارد و به طور ناكارآمدي براي اجتناب از افسردگي يا موقعيت هاي مشكل ساز زندگي فراخوانده مي شوند. نشخوار ذهني براي دوري از اضطراب و يا افسردگي انتخاب مي گردد. نشخوار ذهني افراد را بيشتر مضطرب و نگران مي سازد. معمولا افراد بیمار براي رهايي از اضطراب به نشخوار ذهني پناه مي برند.پاسخ هيجاني به اضطراب و افسردگي به دو صورت است : ياحواس پرتي,توجه برگرداندن و يا نشخوار فكري. نشخوار فكري بعنوان اشتغال دائمي به يك انديشه يا موضوع و تفكر درباره آن شناخته مي شود . نشخوار فكري طبقه اي از افكار آگاهانه است كه حول يك محور مشخص و معمولي مي گردد، بدون آنكه تقاضاهاي محيطي فوري، وابسته به آن ها باشد و جنبه تكراري دارند. بر علل و نتايج علائم متمركزند و مانع حل مسئله ناسازگارانه شده و به افزايش افكار منفي مي انجامد. افكار ناخواسته يا مزاحم، مشكل اصلي افراد مضطرب است، زيرا احساس تهديد و هيجان منفي براي آن ها دائمي شده است. علت اينكه افراد، از سبك هاي مختلف براي مقابله با افسردگي و اضطراب استفاده مي كنند اين است كه شخصيت ها متفاوت است. اين گونه سبك پاسخ به اضطراب باعث به طول انجاميدن نشانههاي اضطراب و شدت يافتن آنها ميشود. اين نوع سبك مقابله، از ديدگاه روانشناسان، مقابلهاي ناكارآمد و ناسازگار است، زيرا به حل مشكلات كمك نميكند و باعث بدتر شدن اوضاع رواني و خلقي فرد ميشود. سبك نشخوار ذهني در پاسخگويي به اضطراب، روشي است كه براثر عادت ايجاد شده است و ميتوان آن را تغيير داد. طبق اين مدل، فرد مضطرب در مجادله بين ترس از اينكه اضطراب غيرقابل كنترلست وعقيده بر اينكه اضطراب ازاو محافظت ميکند، قفل شده است.
در واقع از طريق نشخوار ذهني، شخص خود را در معرض رويارويي هاي متعدد با محرك استرس زا قرار مي دهد. بدين ترتيب، نشخوار ذهني، مي تواند باعث ايجاد نوعي استرس مزمن در فرد گردد. پيامدهاي منفي نشخوار ذهني افسردگي زا شامل:
- عاطفه منفي؛
- علائم افسردگي شديدتر و طولانيمدت؛
- تفكر داراي سوگيري منفي؛
- كمبود انگيزه؛
- اختلال در تمركز و شناخت؛
- افزايش استرس .
باورهای فراشناختی یعنی اینکه فرد به دنبال حالت افسردگی و غمگینی، رفتارها و افکاری را نشان میدهد که توجه او را به سمت علائم افسردگی جلب میکند. مثلا فرد به دنبال رخداد حالت افسردگی در گوشهای مینشیند و با خود چنین میگوید فقط من هستم که به این حالت گرفتار شده ام. نتیجهی افسردگی من چه خواهد شد؟ اگر از این حالت در نیایم چه اتفاقی میافتد. این گونه سبک پاسخ به افسردگی باعث به طول انجامیدن نشانههای افسردگی و شدت یافتن آن ها میشود. این نوع سبک مقابله، باعث بدتر شدن اوضاع روانی و خلقی فرد میشود.تحقیقات نشان داده است که زنان بیش از مردان به نشخوار فکری گرفتار میشوند،شایدیکی از علل شیوع افسردگی در زنان باشد .
منبع
سیدعلوی،ساناز(1394)، گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر انعطاف پذیری کنشی و باورهای فراشناختی معتادین،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی مشاوره وراهنمایی،دانشگاه آزاداسلامی
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید