اهمال کاری آموزشی و دانش آموزان
واژه انگلیسی procrastination در فارسی معادل، تعلل، اهمال کاری ، سهل انگاری و به تعویق انداختن کار می باشد . سابقه تاریخی اهمال کاری به سه هزار سال قبل بر می گردد،ولی در حدود چهل سال است که این بخش در روانشناسی مطرح شده است. اما حتی امروز برای ما قابل فهم نیست که چرا کاری را که اکنون می توانیم انجام دهیم به تأخیر میاندازیم. مبحث اهمال کاری در روانشناسی کشور ما مفهومی نسبتاً جدید است. متأسفانه چنین پدیده زیان باری اگر چه در کشورهای مختلف پژوهشهای بسیاری را برانگیخته و بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا فرهیخته، مصادیق مختلف آن دیده می شود، در کشور ما کمتر مورد توجه قرار نگرفته است.
همه ما گاهي از انجام وظايفمان طفره ميرويم، اما اين براي عدهاي به شکل يک روش زندگي مشکل آفرین در آمده است. گاهي اوقات اهمال کاری در معاني مثبت و قابل قبول بکار ميرود. براي مثال هنگاميکه ما اقدام به انجام کاري ميکنيم انتخابهايي را که با کسب اطلاعات جديدتر ميتوانستيم داشته باشيم از دست خواهيم داد. در نتيجه اقدام به انجام عملي نکردن يک ارزش است. همچنين هنگاميکه از پيامدهاي يک اقدام مطمئن نيستيم مخصوصاً اگراحتمال آسيب رسيدن به ديگران يا خود فرد مطرح باشد، اهمال کاری ميتواند منطقی باشد.
البته به تأخیر انداختن کارها در برخی مواقع طبیعی و منطقی است.گاهی اهمال کاری در انجام یک کار ؛ البته نه بیش از حد ممکن است باعث شود که آن کار بهتر ارائه گردد. اما بطور کلی اغلب تأخیرهای انجام گرفته توسط افراد، غیر منطقی می باشند .
فراری و همکاران، نه تنها اهمال کاری مزمن را راهبردی موثر نمی داند بلکه آن را نابهنجار ، خود تخریب گرانه و فاقد کارکرد می داند. به تعویق انداختن کار، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که که ممکن است سرانجام ناخوشایندی را برای افراد در پی داشته باشد. هرگز نمی توان از تأخیر در انجام کارها، به تصور و گمان بهتر انجام دادن آنها دفاع کرد. این رفتار به تدریج در وجود انسان بصورت عادت در می آید و علاوه بر اینکه برای خود فرد نیز رنج آور است و پیامدهای زیان باری برای فرد در بردارد .
افراد اهمال کار، خود نیز به نامطلوب بودن کارشان اذعان دارند و همواره به واسطه این عادت نامناسب در رنج و عذاب هستند. این دسته از افراد در احساس ناخوشایندی و بی ارزشی درگیر می باشند. به عبارت دیگر افراد اهمال کار علی رغم احساس زودگذری که به دلیل به تعویق انداختن کارها برایشان حاصل می شود، بعد ازآن به فکر می روند و به دنبال تحلیل عملکرد خویش دچار ناامیدی از خود می شوند .
والترز، معتقد است صرفهنظر از سببشناسي اهمال کاری به دليل پيآمدهاي شناختي ـ هيجاني منفي که دارد رفتاري ناسازگارانه است.
هرچند در مسیربیان پژوهشهای انجام گرفته به موارد خاصی خواهیم پرداخت که صورتهایی مثبتی از اهمال کاری را بیان می کنند، اما در این پژوهش صورتهای منفي اهمال کاری موردنظر است و حتی در مواردی نتایج تحقیقات آنان را نیز به چالش می کشد.
مفهوم اهمال کاری
مانند بسیاری از اصطلاحات روانشناسی، تعریف اهمال کاری نیز به اندازه تعداد محققانی که در رابطه با این موضوع تحقیق کردهاند بسیار متنوع و متعدد می باشد. اهمال کاری يکي از مشکلات رفتاري است که شيوع بسيار زيادي دارد.
بالکیس و دورو، اهمال کاری را پديدهاي تعريف ميکنند که فرد از وظايف و مسؤوليتهايش در يک شکل و اندازه و زمان به موقع و در حد انتظار غفلت ميکند، با وجود داشتن قدرت و توانايي مطلوب جهت انجام آن و آگاهي از پيامدهاي ناخوشايند طفره رفتن و اينکه ميتواند اجتنابپذير باشد.
فراری وتیک، اهمال کاری را حالتی می داند که تأخیرهای مکرر در انجام تکلیف به عنوان شیوه زندگی فرد تلقی می گردد.کنوس، اهمال کاری را تمایل به اجتناب از فعالیتها و تکالیف و محول نمودن آن به آینده و توجیه تاخیر در انجام فعالیت تعریف کردهاند.
الکساندر و انوگبازی، اهمال کاری را به عنوان نبود عملکرد خودتنظيمي و گرايش رفتاري در به تأخيرانداختن آنچه براي رسيدن بهدف ضروري است ميدانند،این موضوع مبرهن ست که تمام اصطلاحاتی که بنوعی به اهمال کاری ارتباط دارندبیانگر به تعویق انداختن،به تأخیر انداختن و به فردا موکول کردن کارها میباشد.
از سالها قبل در جهان غرب ارزش بررسی اهمال کاری ، شناخته شده بود، اما تاریخ نخستین مطالعه علمی اهمال کاری به اواسط دهه1980برمی گردد.
اولين تحليل تاريخي بر روي اهمال کاری توسط ميلگرام، نوشته شد که در آن اشاره به رشد اهمال کاری همراه با پيشرفت جوامع ميشود و نخستین کتاب در زمینه اهمال کاری توسط فراری، جانسون و مک کوئن، انتشار یافت. آنان در این کتاب عنوان ميکنند که هزاران سال است که اهمال کاری وجود دارد اما معني و مفهوم منفي خود را از زمان ظهور انقلاب صنعتي کسب کرده است. قبل از اين اهمال کاری به عنوان امری کاملا طبيعي حتي گاهي اوقات در معني مثبت بکار ميرفت . از مطالعات انجام گرفته در خصوص خود گزارشيهاي اهمال کاران حدس زده ميشود که ميزان بروز اهمال کاری رو به افزايش است . با توجه به اینکه در عصر حاضر هنگاميکه بيشتر مردم با تکاليف چندگانه و پيچيدهاي روبرو ميشوند که بايد در محدوده زماني کوتاهي انجام شود.
منبع
خیامی آبیز،حمزه(1394)، اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی ومشاوره مدرسه،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید