اهداف تربیت دینی
هدفهای تربیت دینی را درسه محورهدف غایی ، کلی وتفضیلی می توان بررسی کرد .:
اهداف غایی : تربیت دینی قرب به حقیقتی است بی نهایت وجامع کمالات ارزشها که ازان به لفظ جلاله «الله » تعبییر می شود اوست که بی نهایت وکامل مطلق است ومی تواند محورتمام فعالیتهای آدمی شود. منظور از قرب کم شدن فاصله زمانی ومکانی نیست زیرا خداوند آفریننده زمان ومکان ومحیط برهمه زمانها و مکانهاست وبا هیچ موجودی نسبت زمانی ومکانی ندارد.
«هَوالاَولُ وَ الآخِرُ وَ الظاهِرُ وَ الباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیم- وَ هُوَمَعکُم اَینَما کُنتُم وَاللهُ بِما تَعمَلُونَ بَصیر» (حدید :3-4) او اول است وآخروظاهراست وباطن وازهرچیز آگاه است واو با شماست هرجا که باشید پس بنابراین خداوند نسبت به آنچه انجام می دهید بینا وآگاه است .
«وَاللهُ المَشرقُ وَالمَغربُ فَاَینَما تُولُوا فَثَّمَ وَجهُ اللهِ » (بقره :115) منظور قرب تکوینی به خداوند هم نیست، زیرا خدا احاطه وجودی برهمه آفریدگان وازجمله انسان دارد.
« اِنَّهُ بِکُلُّ شَیءٍ مُحیط »( فصلت : 54) به درستی که خداوند برهمه چیز احاطه دارد.
«وَنَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکِم » ( واقعه : 85) وما نزدیکتریم به او از خودتان.
بلکه منظورازقرب به خدا کمال است اکتسابی که تنها انسانهایی شایسته صلح درپرتو بندگی خدا وعبادت و پیمودن مسیرتکاملی خویش به آن می رسند. دراین مقام خویشتن را عین تعلق وارتباط به او می یابند وبرای خود وهیچ موجود دیگری استقلالی درذات وصفات وافعال نمی بینند وهیچ پیشامدی آنها را ازاین مشاهده باز نمی دارد. علوم ومشاهداتی که دراین مسیربرای انسان حاصل می شود . برمرتبه وجودی اش می افزاید و به تدریج جوهرذاتش را کاملترمی سازد و به حدی می رساند که با خدا همه چیزدارد وبی خدا هیچ.
اهداف کلی :
این اهداف حد وسط هدف غایی واهداف رفتاری وجزئی اند. هدفهای واسطه ای مسیرحرکت انسان را تا حدی مشخص تروروشن ترمی کنند ومجموعه ای را تشکیل می دهند که ازبه هم پیوستن آنها پیکره هدف نهایی ساخته می شود. با توجه به اینکه تربیت دینی درصدد هدایت تعامل انسان با خدا، خود، دیگران وطبیعت است .اهداف کلی در چهار محورشایان است با این توضیح که ارتباط انسان با یک یا چند عامل مانع ارتباط او با دیگرعوامل نخواهد بود برای مثال ارتباط انسان با خویشتن، دیگران یا طبیعت ازجهتی ارتباط با خداوند نیزشمرده می شود.
- برخی ازهدفهای تربیتی درارتباط با انسان با خدا عبارتند از: معرفت به خدا ، ایمان به آموزه های دینی، تقوا، عبادت وشکرگذاری خداوند.
- برخی هدفهای تربیتی درارتباط انسان با خود عبارتند از: پرورش قو عقل واندیشه ، خود شناسی پرروش روح حقیقت جویی وفضیلت جویی وگرایش به فضایل اخلاقی.
- پاره ای ازهدفهای تربیتی انسان با دیگران عبارتنداز: پیوند عملی با پیشوایان معصوم (ع) ، احترام به والدین، احترام به همنوع وپاسداشت حرمت انسانها ، پرورش روح اجتماعی ، اخوت ، تعاون وهمکاری، امانتداری ، وفا به عهد وپیمان ، صداقت ، حس نوع دوستی ، همدردی ، ایثاروفداکاری ومانندآن.
- از جمله هدفهای تربیتی در ارتباط انسان با طبیعت عبارتند از: شناخت طبیعت و بهره برداری صحیح از آن.
اهداف تفضیلی :
برای اینکه بیشتروبهتربدانیم که متربیان خود را درچه جهتی می خواهیم سوق دهیم وآنان را ازوضع فعلی به کدام وضع وموقعیت جدید برسانیم ضروری است اهداف کلی به گونه ای جزئی تر و تفضیلی مشخص گردند.آنچه درساحت اخلاقی اسلام درباره الگوی اخلاقی اسلام و فضایل و کمالات انسانی مطرح میشوددر اهداف تفضیلی تربیت دینی قرار می گیرند.
روش آموختن دین به فرزند:
بدیهی است چنانچه فرزندی به حد تکلیف شرعی برسد ووالدینش عقاید انحرافی داشته باشند خود در انتخاب راه صحیح مسئوول است هرچند مورد آزارآنان قرارگیرد. چنانکه پدر مجوسی سلمان رحمةالله علیه صحابی گرانقدر رسول اکرم (ص) فرزندش را به جرم جستجوی دین حق زندانی نمود وغل و زنجیر بر پایش نهاد ولی علاقه وی به حق جویی افزون ترگردید. پدرومادری که خود عامل به احکام دین می باشند و سعی میکنند تا به واجبات عمل کنند وازمحرمات دوری گزینند به طور طبیعی به تعلیم و تربیت دینی فرزندان خود توجه دارند والدین باید به زبان ساده به تدریج وبدون اعمال فشار در کودک :
- نگرش دینی مطلوبی به وجود آورند.
- توجه او را به جهان آفرینش وآفریننده عالم جلب کنند.
- او را درجریان ظهورانبیاء ودین ومذهب وضرورت پایبندی به دیانت قراردهند.
- به اوقرآن بیاموزند.
- او را همراه خود به مسجد برند وبه خاطر اعمال دینی ازاوقدردانی نمایند.
آموختن احکام دین وتشویق فرزند به استفاده ازرساله های عملیهای که برای نوجوانان تدوین شده است باعث می شود دایره اطلاعات دینی او توسعه یابد. کودکان فطرت خدا جو دارند. و در آغاز نوجوانی مهیای رشد دینی وپذیرای تعلیم وتربیت مذهبی میباشند . پدران و مادران در این برهه باید به نحو محسوس تری مفاهیم پاک ونجس، حلال وحرام، محرم و نامحرم، گناه وثواب را با ذکرمصادیق به آنان تعلیم دهند وروش مواجه شدن با جنس مخالف را برای آنان توضیح دهند. این آموزش بـایـد دارای سیر طبیعی وآمیخته با نـرمش وتـفاهم باشد و در جریان آن از سرزنش وتحقیر در جهت پرروش احساس مذهبی وشخصیت دینی فرزندان اجتناب کنیم . فراهم کردن کتابهای دینی درباب تاریخ انبیاء، تاریخ اسلام و زندگی ائمه اطهار(ع) تفسیر قرآن و متونی از قبیل نهج البلاغه و صحیفه سجادیه وداستانهای دلپذیروآموزنده دینی برای فرزندان ازعوامل موثر در ساختن سیمای مذهبی آنان است .
کودکان دریک کلام، عنصرهای پاکی ، پذیرش وصمیمیتند. بیشترازآنکه والدین چیزی را به آنها تفهیم کنند از پدیده ها تصوری درذهن ندارند خوب وبد همه چیز را ازوالدین فرا می گیرند وبه همان راهی که والدین دعوتشان کنند قدم می نهند. هرگاه امری ازجانب والدین ناخوشایند معرفی شود آنها نیزبدون هیچ تأمل که به واقع هنوزقدرت آن در وجودشان رشد نکرده آن را امری ناخوشایند می پندارند و نیز بالعکس ازاینروبسیاری از عادتها، احساسها واخلاقهای ثابت وزود گذردرپرتوتلاش ماست که درآنها شکل میگیرد.اگرپدرومادرفرزندان را با روحیه خداترسی پرورش دهند طبیعی است که درآینده افرادی خیرخواه، مسالمت جووسربه راه خواهند شد و اگر آزاد و بی قیدگذاشته شوند همچنان خام و هرزه بار می آیند. اما باید دانست که پرورش روحیه مذهبی درکودک مستلزم اموری است که درذیل به آنها اشاره شده است :
نخست آنکه پدر و مادری که خود دربند اصول استواردین نیستند و در خانواده آنان ارزشهای دینی حکمفرما نیست هرگزنخواهد توانست فرزندانی خدا جو تربیت کند.اولین قدم آن است که محیط خانه جایگاه عرضه ضد ارزشها نباشد دیگرآنکه ازدین فقط به پاره ای اعمال خشک وبی روح اکتفا نشود. درحقیقت دین یک مجموعه است که بدون هماهنگی میان اجزای آن نمی توان با مراعات اصولی مختصرنتیجه مطلوبی به دست آورد. استشهاد به آیه شریفه : «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا قُوا اَنفُسَکُم وَاَهلیکُم ناراً وُقُودهَا النَّاسُ وَالحِجارَةُ و…» (تحریم : 6)
ای کسانی که ایمان آورده اید خود وخانواده خویش را ازآتشی که هیزم آن انسانهای عصیانگر و طغیانگر وسنگها هستند نگاه دارید. درروایات متعددی آمده است که قلمروآن حتی به مسایل فکری، مرامی و سیاسی هم کشیده میشود. سلیمانبنخالد میگوید به حضرت صادق(ع)عرض کردم: خانوادهای دارم که ازمن حرف شنوی دارند آیا آنان را به این امردعوت کنم ؟ (اشاره به فراخوانی به اهل بیت ودعوت به مرام تشیّع وولایت ) امام درپاسخ فرمودند: آری ، وانگاه آیه شریفه را تلاوت فرمودند وبه آن استدلال کردند.
علامه مجلسی درذیل این حدیث: تحت عنوان « بیان » توضیحی دارد که سودمند است . حفظ خویشتن ازآتش را به این می داند که انسان با صبروشکیبایی درراه اطاعت خدا، ترک معصیت وبا پرهیزازپیروی شهوات و تمنیات نفسانی ، خود را ازعذاب نگه دارد وخانواده را نیزبا چهاربرنامه مصونیت ازآتش ببخشد:
- اول : دعوت آنها به اطاعت پرودگار
- دوم : آموختن فرایض وواجبات دینی به آنان
- سوم : نهی وبازداشتن آنان اززشتیها وقبایح
- چهارم: تشویق به واداشتن ایشان به کارهای خوب
سپس می افزاید:آیه دلالت میکند که امر به معروف ونه از منکر نسبت به نزدیکان، مثل همسر و خدمتکاران و پدر و مادر و فرزندان و سایر بستگان برانسان واجب است و اینان در این مسأله مقدم بر دیگرانند.مجموعه این توصیهها تکلیف یک مسلمان را درباره « تربیت مکتبی» خانواده و فضا سازی برای رشد باورهای دینی و بهرهگیری ازشیوه های جاذبه دارومشوق و خوشبینکننده در دعوت به اموردینی و پرهیز از آنچه مایه گریز، نفرت وبدبینی است ، روشن میسازد.
شایسته است که والدین درتربیت دینی فرزندان خود ازاستمداد جویی ازعوامل غیبی دعا ونیایش، توسل، ذکرو مناجات به درگاه قاضی الحاجات غافل نشوند چه بسا یک دعای پدرومادرازسرسوزدرحق فرزند سرنوشت او را دگرگون سازد زیرا دعای آنان درحق فرزندان ازدعاهایی است که زود مستجاب میشود. از اینرو اگر می بینیم برخی در زمره صالحان و فرزانگان قرارگرفته اند با تأثیر از دعاهای پدر و مادر بدین مقام رسیده اند. معصومین (ع) عملاً این درس رابه ما آموخته اند وبرای سرنوشت آینده فرزندانشان ازخدا کمک خواستند وبه نیایش می پرداختند.
مشاهده آداب دینی وعبادتهای مذهبی به ویژه نمازوالدین به طور منظم درهرشبانه روزکه به طورجدی بجا می آورند درذهن وروان کودک نقش می بندد ونوعی انس روحی نسبت به این اعمال وآداب دراو پدید می آورد با توجه به حس تقلید درکودک معمولاً مشاهده می شود که کودک ازحرکات والدین درحال نمازتقلید می کند وبرخی کلمات واذکاررا بطور شکسته وبسته تکرارمی کند این حرکات به تدریج کاملترمی شود و کودک گاهی درکنارپدرومادربه نمازمی ایستد، اگراین حرکات کودک با نوازش وتشویق والدین همراه شود بررغبت او افزوده شده خاطره شیرینی ازآنها درذهن وروانش باقی می ماند همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین درآینده کودک وجهت گیریهای بعدی او بسیار موثر است و در واقع نخستین سنگ بنای تربیت دینی و الهی کودک در این سالها گذاشته می شود.این فرصت از نظر ایجاد آمادگی روحی برای شکوفایی ایمان در نهاد کودک بسیار مغتنم و با ارزش است و والدینی که برای پرورش دینی کودکان خود اهمیت قائلند هرگزاین فرصت را از دست نمیدهند.
خانوادههایی که ازفرصت دوران کودکی برای آموزش مسائل دینی وایجاداتش وعادت درانجام تکالیف دینی بهره نمی گیرند، دردوران بلوغ ونوجوانی با مشکلات جدی روبه رومی شوند زیرا کسی که انجام تکالیف دینی را تا مرحله نوجوانی یا جوانی وبزرگسالی به تأخیرانداخته است هرچند معتقد به موازین دینی باشد به علت نبود ممارست عملی وآمادگی روحی معمولاً نمی تواند به آسانی به احکام دینی عمل کند. ایجاد فضای معنوی ودینی درمحیط خانه، اگرفضای خانه با ارزشهای معنوی آمیخته باشد وپدرومادرخود ارزشهای الهی وتکالیف دین را درزندگی خویش جدی بگیرند وفضای خانه با تلاوت قران وذکرومناجات نورانی کنند کودکان به طور مستقیم وبه صورت مشاهده ای از این جو معنوی متأثرمی شوند وعلایق دینی درآنها به طورطبیعی پرورش می یابد.
شرکت دادن کودکان در مجالس وومراسم دینی همراه بردن کودکان به مسجد هرچند درنمازجماعت شرکت نکنندیا مراسم عزاداری درماه محرم ویامناسبتهای مذهبی دیگرازقبیل شرکت در نماز عیدفطر و جشنهای مذهبی برای پرورش عواطف دینی آنان بسیارمفید است هرچند باید دقت کرد که اینگونه برنامه ها فراتر از طاقت و حوصله آنها نباشد وآنان را خسته نکند. به این نکته باید توجه داشت که احساس مذهبی ، از عمیق ترین احساسها وگرایشهای فطری درانسان است که اگرزمینه برای شکوفایی آن فراهم باشد به سرعت رشد می کند.
گوش دادن به آیات قرآنی که با صوت وآهنگ زیبایی خوانده شود. حفظ سوره های کوتاه قرآن با توجه به قدرت حافظه فرزند. حفظ وفراگیری اشعاری که به طرز زیبا ولطیف مضامین دینی را در بر میگیرد .
تأثیر غذا بر رفتار و تربیت دینی واخلاقی انسان جای انکارنیست ازاینرو دین اسلام برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار آن درباره تغذیه به مادران وفرزندان توصیه های فراوانی دارد که اگربه خوبی اجرا شود، از بروز بسیاری از مشکلات تربیتی پیشگیری خواهد شد.
امروز بسیاری ازناهنجاریهای فردی واجتماعی براثرغذاهایی است که به گونه ای ازراه حرام به دست آمده است ودرخانواده ها به مصرف می رسد . کودکانی که با غذای حرام تغذیه می شوند ودوره حساس کودکی را به همین صورت سپری می کنند فطرت دینی خود را ازدست می دهند. رسول خدا (ص) درباره زنان باردار می فرماید: به زنان باردار در آخرین ماههای حاملگی خرما بخورانید تا فرزندانشان بردبارومتقی شوند.
طبق این روایت خوردن خرما در دوره بارداری تـوسـط مادر به تـربیـت دیـنی کودک کمک می کند و او را متدین و با تقوا بارمی آورد. نخستین غذایی که کودک پس ازتولد ازآن تغذیه می کند شیر مادر است . شیرمادر از جنبه های گوناگون برکودک تأثیرمی گذارد وآنچه مهم است تأثیرات روحی آن است . درباره تغذیه از شیر مادر و چگونگی آن دستوراتی ازامامان معصوم (ع) رسیده است که قابل توجه است :
امام علی (ع) می فرمایند: «درانتخاب دایه چنان تلاش ودقت کنید که درازدواج دقت می نمایید زیرا شیر طبیعت کودک را دگرگون می سازد».
شخصیتهای بزرگ دینی واسلامی درآغوش پدران ومادران مؤمن ومتدین پرورش یافته اند. درباره شیخ انصاری نقل کرده اند، مادرش هیچ گاه بدون طهارت به ایشان شیرنداده است.مرحوم شیخ انصاری براثر این مراقبتها و تربیت درست خانوادگی به مقامی رسید که جهان اسلام وحوزههای علمیه شیعه تاکنون مدیون خدمات علمی وفرهنگی اویند.
درتربیت دینی فرزندان پاسخ به دوسئوال درباره والدین کمال اهمیت را دارا است :
نخست آنکه ، آیا والدین خود مذهبی هستند یا نه ؟ درصورت مثبت بودن پاسخ باید دید آیا آنان عامل به مذهب هستند یا نه ؟ والدین مذهبی و عامل بدان باید بکوشند که راه و روش تربیت را درباره کودک به نحوصحیح اعمال دارند. مثلاً آنان درضمن ارتباط دادن کودک به خدا سعی دارند در رحمت نامحدود خدا با اوسخن گویند ومهروعلاقه پروردگاررا بگویند نه ازخشمش ازلطف اوسخن گویند نه ازا نتقامش .ازراه واداشتن او به مشاهده وسیردرآفاق وانفس ودیدن طبیعت به او نشان دهند که همه چیزرا خدا آفریده ودارای قدرت بی نهایت و علم بی نهایت است وازطریق محسوسات محیط او را با آفریدگار آشنا نمایند.
آموزش مفاهیم و دانستن یک چیزاست و پذیرش و عمل کردن به آن چیزدیگر.از اینرو آموزش آموزههای دینی برای کودکان اگرصحیح انجام پذیرد تنها نصف کارانجام شده ونصف دیگرشرایط وزمینه گرایش و درک وکاربرد عملی آن است رفتارمربی الگو ونمونه ای برای تجربه عملی کودکان است وتجارب مفید ایجاد شده ازسوی اطرافیان وهمسالان که درمحیط مدرسه ومنزل درموقعیت های طبیعی تعاملات وهمکاریهای گروهی ومراسم های اعیاد وعزاداری ها وشرایط ایجاد شده دریافت مینمایند.موجب شکل پذیری شخصیت وکسب روحیه معنوی وتقویت کنندهای برای دستیابی به ارزشهای بالاتر می شود . معمولاً می کوشند تا نکات ومسائل اخلاقی ودینی را درفرصتی کوتاه با روش گفتاری مستقیم وبا پند واندرزوبه صورت تذکرات مکرر، به کودکان منتقل ویا تحمیل کنند، غافل ازاینکه این کودکان هستند که خود باید شخصاً این رفتاررا دریافت کنند، دلایل وضرورت آن را بپذیرند وبا رغبت آن را درصحنه عمل به کارگیرند، نه اینکه دستورهای اخلاقی ودینی را درفرصت کوتاهی ما به آنها تکیه کرده وبه اجباربقبولانیم . خطابه های لفظی فراوان در شرایط نامناسب کارساز نیست وهرگزروش استدلال منطقی را به کودک نمی آموزد . حتی اگربا منطق واستدلال همراه باشد. چون نتیجه تحمیلی دارد وعامل آن اقتداروفشاربیرون است لذا با تغییرشرایط زمان ، رفتارکودکان به حالت اول برمی گردد.
آموزش آداب ورفتارصحیح زندگی همان آموزش دین است. یعنی اگرطفل روش صحیح زندگی کردن را دردین آموخته باشد به حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است واین سخن بدان نظرکه دین درشعاع عملش را ه و رسم زندگی دراین دنیا وطریق ادامه آن را درسرای دیگرنیزشامل است. والدین درتربیت وتعلیم دینی کودکان مسئوولیت مستقیم برعهده دارند وموظفند به آنها تعلیم دین را یاد دهند ، اصول اعتقادی را درذهن و فکرشان ر اسخ کنند برنامه زندگیشان براساس دستورات دین رنگ وفرم دهند. تعالیم مذهبی واخلاقی بیش از هرکس وهرچیز برعهده خانواده است نه مدرسه و مساجد و جلسات. این امرازطریق والدین امکان پذیراست ازآن بابت که رفتارکودکان تصویری ازرفتاروالدین است و روش عملی پدر و مادر بهترین الگوی اوست .
تعالیم ودستورات دینی شامل دو بخش می شود، بخشی که شامل اعتقاد وایمان ورابطه با آفریدگاراست و بخش دیگرکه شامل اعمال ورفتارآدمی وروابط با دیگران است. طبعاً آن کسی که پرورش دینی یافته هردوجنبه را ملحوظ ومورد نظردارد والدین مسئوولیت دارند که این دوجنبه را به طفل بیاموزند واو را واداربه رعایت آن کنند.
منبع
پورشیخعلی،فاطمه(1389)، رابطه رفتار دینی والدین با روابط عاطفی موجود درخانواده و خودشکوفایی دانشآموزان ،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی بخش علوم تربیتی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید