انگیزش به خلاقیت و نوآوری
مدیران برای این که چگونه کار ها و فن ها را بکار گیرند تا انگیزه ای در کار کنان ایجاد شود الگو های فراوان را بیانکرده اند.
چگونگي رغبت دادن به خلاقيت:
سه دسته از عوامل هستند که مي توانند زمينه نوآوريرا فرا هم سازند. اين عوامل عبارت اند از: عوامل ساختاري – فرهنگي – نحوه اداره منابع انساني در سازمان.
عوامل ساختاری : بر اساس تحقيقات گسترده ثابت گرديده است که: اولا روابط ارگانيکي يا طبعي که داراي کمترين مقررات و تقسيم کار براساس تخصص و بيشترين عدم تمرکز است که زمينه مساعدي جهت پذیرش نوآوري فراهم مي کند. ثانيا وفور منابع به مديريت اين امکان را میدهد ابتکارات را خريداري کند و هزينه هاي نهادينه کردن نواوري و همچنين شکست هارا متحمل کند. آخرين عامل ساختاري، ارتباطات باز وراحت، بين واحدهاست که باعث مي شود از طريق عکس العمل ها و موانع احتمالي را از پيش پا بر دارد.
عوامل فرهنگي : به نظر مي رسد که سازمان هاي نوآور، داراي فرهنگ مشابهي هستند. آن هاراه آزمون را انتخاب مي کنند. موفقيت و شکست را ارج مي نهند، خطا را مي پذيرند و مي دانند که در تمام کار ها و توليدات، لزوما موفقيت نخواهند بود.
بطورخلاصه فرهنگ نوآوري داراي ويژگيهاي زيراست:
- قبول ابهامات: يعني تأ کيد بسيار بر مشخص و معين بودن براي نوآوري محدوديت مي آورند.
- تحمل غير عملي: بسياری از پيشنهاد هاي غير عملي ممکن است نهايتا به نوآوري منجر شوند.
- تحمل ريسک: افراد بدون ترس از نتايج بايستي تشويق يا آزمايش شوند.
- تحمل اختلافات: اختلاف عقايد مورد پذيرش است و تشويق مي شود.
- توجه به نتيجه: اهداف به روشني بيان و افراد توجيه مي شوند که از راه هاي مختلف مي توان به اهداف رسيد.
- تصور سازمان به صورت سيستم باز.
اداره منابع انسانی: آخرين دسته از عوامل مربوط به زمينه مناسب، جهت نوآوري، منا بع انساني است: سازمان هاي نوآورند که نيروي انساني خورا با آموزش هاي لا زم و دانش تکنولوژي به روز مجهز کنند و همچنين امنيت شغلي لازم را براي کارکنان فراهم نمايند تاازاشتباهات نترسند، سازمان هاي نوآور افراد را تشويق مي کنند که قهرمان تغيير گردند. پنج شرط ایجاد خلاقیت انسانی:
- ايجاد زمينه هاي نوآوري و آزاد انديشي در نيروي انساني.
- فراهم کردن موفقيت براي نيروي انساني به منظور سئوال کردن درسازمان به طريقي که عضو سازمان بتواند فرادستان و همکاران خودرا مورد سئوال قرار دهند. بدين گونه، جوسازماني به جوی موفق تبديل ميشودوموجبات رشدخلاقيت رادرنيروي انساني فراهم ميآورد.
- ايجاد زمينه هاي پرسش از اوضاع مسأله سازماني، براي نيروي انساني اوضاع که از واقعيت ها نشات گرفته و سئوال بر انگيز است.
- قبول و تفهيم اوضاع مسأله ساز براي سازمان.
- حمايتي مالي سازمان ازنيروي انساني در ابعاد تأمين رشد و پیشرفت.
لازم به ذکر است که هرچند که ميزان خلاقيت بين انسانها متفاوت است ولي همه ي انسانها نيروي خلاقيت دارند. و يکی از عوامل عمده بروزخلاقيت،ضرورت است .
منبع
فتحی،ارسلان(1392)، رابطه بین سبک های رهبری تحول گرا و مبادله ای با میزان خلاقیت کارکنان آموزش و پرورش،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اجرائی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید