انواع سطوح یادگیری کدام اند؟
بصورت کلی سه سطح متمایز را برای یادگیری میتوان ذکر نمود: یادگیری فردی، گروهی و سازمانی بر این اساس یادگیری در این سه سطح با یکدیگر در تعامل میباشد. در سطح فردی سایمون، معتقد است تمامی یادگیری در ذهن انسانها به وقوع میپیوندد. به اعتقاد وی سازمانها تنها از دو طریق میآموزند:
الف) از طریق یادگیری اعضای سازمان، یا ب) با جذب نمودن اعضای جدید که دانشی بیشتر در سازمان وجود نداشت را در اختیار دارند . از این منظر سازوکار یادگیری در افراد سازمان قرار دارد. با وجود آنکه تعداد فراوانی از نظریه پردازان معتقد به وقوع یادگیری در سطح فردی هستند، اما آنان به یادگیری در سطح گروهی نیز اذعان دارند. بدین معنا که دانش خلق شده توسط افراد به تنهایی قادر به انتقال و بقا در سازمان نبوده و در صورتی که اطلاعات بین افراد به اشتراک گذاشته نشده و معنای مشترکی توسعه نیابد یادگیری سازمانی، کامل نخواهد بود. یادگیری در سیستمها، ساختارها، و رویههای سازمان ذخیره میشود. افراد سازمان میآیند و میروند اما حافظه سازمان، رفتارها، نقشههای ذهنی، هنجارها و ارزشها را در طول زمان حفظ میکند.
یادگیری فردی:اين امر هميشه مورد توجه بوده است كه كاركنان نياز به يادگيري فردي دارند. ممكن است براي يك فرد لازم باشد مهارت جديدي كسب كند يا فرآيندهاي جديدي را درك نمايد. بسياري از سازمانها براي پاسخگويي به نيازهاي آموزشي و شكوفايي فردي، به خوبي مجهز شده اند؛ چرا كه اين پاسخگويي از طريق آموزشهاي سنتي و مربي – محوري يا با استفاده از روشهاي چند رسانه اي و يا آموزشهاي آزاد و از راه دور صورت مي گيرد. يادگيري فردي مورد نياز است زيرا افراد، واحدهاي تشكيل دهنده سازمان هستند و يا همانطور كه پيترسنگه بيان داشته يادگيري سازماني تنها از طريق يادگيري فردي روي مي دهد. عواملي كه مي توانند در يادگيري فردي سازمان اثر داشته باشند شامل:
- مشاركت فردي وگروهي براي يادگيري؛
- تمركز فرد روي يادگيري (يادگيري بايد كاربرد سريع در شغل داشته باشد)؛
- تكنيكهاي آسان كننده يادگيري؛
- برنامه توسعه فردي؛
- فرصتهاي قابل دسترس براي پيشرفت حرفه اي؛
- ارتباط يادگيري فردي به يادگيري سازماني به روش ساختاري و روشن.
- یادگیری تیمی :در حالي كه ممكن است كاركنان به عنوان افراد، نيازهاي يادگيري فردي داشته باشند، ولي به عنوان عضو گروه كاري نياز به يادگيري تيمي دارند. يادگيري تيمي به اين معني مي باشد كه تيمهاي كاري بايد قادر به فكر كردن و به وجود آوردن يادگيري باشند. آنها بايد ياد بگيرند چگونه به يادگيري بهتري دست يابند. يك سيستم موفق يادگيري تيمي تضمين مي كند كه تيم تجربيات خود را با ديگر گروهها در سازمان تقسيم مي كند. يادگيري تيمي بسيار كامل تر اتفاق مي افتد اگر تيمها براي يادگيري در سازمان تشويق شوند.
- یادگیری فرابخشی :سطح سوم يادگيري، مجموع نيازهاي پيچيده يادگيري در سطح بخشها يا واحدها است. پيشرفت در فن آوري اطلاعات به دليل افزايش شديد ذخيره سازي، پردازش و امكان بازيابي اطلاعات، گروهها و واحدها را به هم نزديك كرده است. يادگيري براي كار كردن با هم، درك همديگر و كار كردن در چهارچوب يك دورنماي مشترك در واحدهاي مختلف سازمان توسط يك گروه ، سطح مهمي از يادگيري براي بسياري از سازمانها است.
یادگیری سازمانی :درسطح سازماني، میتوان يك مدل 4 سطحي را در جهت توسعه سطوح بالاتر دانش و مهارت ارائه كرد:
- سطح 1- يادگيري حقايق، دانش، فرآيندها و رويدادها. تقاضا براي شناخت موقعيتهايي كه تغييرات جزئي هستند.
- سطح 2- يادگيري مهارتهاي شغلي جديد كه قابل انتقال به ساير موقعيتها هستند. تقاضا براي موقعيتهاي جديد جايي كه پاسخگويي به تغيير نياز است.
- سطح 3- يادگيري براي تطبيق. درخواست موقعيتهاي پويا و درس گرفتن از موفّقيتها و شكستها كه يك روش يادگيري محسوب مي شود.
- سطح 4- يادگيري براي يادگرفتن. اين نوع يادگيري مربوط به خلاقيت، نوآوري و طرّاحي آينده است. در اين سطح، فرضيهها چالش برانگيز مي شوند و دانش تدوين مي شود.به علاوه، اين مدل (يا انطباق با آن) مي تواند در سه سطح به كار رود، براي يادگيري افراد، تيمها و سازمانها. سازمانهايي كه به سطح چهارم يادگيري مي رسند نه تنها سازمان بلكه صنعت را نيز متحول مي كنند.
منبع
نیکومنش،علی(1394)،تاثیر گرایش کار آفرینان برمیزان صادرات باتوجه به نقش نوآموزی ویادگیری سازمانی استان تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بارزگانی،دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید