انواع ریسک و روشهای پوشش آن
ریسک بازار اولیه
ریسک عدم جمعآوری وجوه نقد به میزان کافی
هنگام انتشار اوراق اجاره، واسط از طریق شرکت تأمین سرمایه امیدنامه اوراق را به عموم عرضه میکند و اقدام به پذیرهنویسی صکوک اجاره کرده و مالکیت دارایی را به صاحبان اوراق منتقل، وجوه را دریافت کرده و به وکالت از طرف آنان امور مربوط به دارایی را مدیریت میکند که فرآیند آن به این صورت خواهد بود.
دارایی قابل تقسیم باشد. در این حالت میتوان از روش بهترین تلاش یا تعهد پذیرهنویسی استفاده کرد. دارایی قابل تقسیم نباشد ؛مانند هواپیما در این صورت انتشار اوراق فقط از طریق تعهد پذیرهنویسی قابل انجام است. فرآیند انتشار هم به صورتی است که واسط درخواست انتشار اوراق از طریق تعهد پذیرهنویسی را به شرکت تأمین سرمایه میدهد. شرکت تأمین سرمایه هم مبلغی معادل کل ارزش صکوک را به حساب مشترک امین و واسط واریز میکند. سپس شرکت تأمین سرمایه اقدام به انتشار اوراق به قیمت دلخواه میکند.
ریسک سوءاستفاده واسط از وجوه دریافتی
از آنجا که واسط با انتشار اوراق اجازه اقدام به جمعآوری وجوه نقد میکند. لذا ممکن است از وجوه نقد دریافتی سوءاستفاده کند. جهت پوشش این ریسک وجوه جمعآوری شده به حسابی که نزد امین است واریز میشود. واسط هنگام پرداخت وجه نقد، جهت خرید دارایی، باید از این حساب که با امین مشترک است، استفاده کند. بنابراین در هر زمان که واسط به دنبال برداشت وجه نقد باشد، باید با اجازه امین این اقدام را انجام دهد. بدین وسیله ریسک سوءاستفاده واسط سرمایهگذاری از پولهای دریافتی کاهش مییابد.
ریسک عدم فروش دارایی به واسط
ممکن است واسط پس از انتشار اوراق و جمعآوری وجوه نقد، جهت خرید دارایی به تولیدکننده ،یا بانی در صکوک نوع دوم مراجعه کند، ولی تولیدکننده دارایی را به واسط نفروشد. دلایل این کار ممکن است ناشی از افزایش قیمت دارایی در بازار و یا مواردی مشابه این موضوع باشد. جهت پوشش این ریسک میتوان از روشهای مختلفی مانند استفاده از قرارداد صلح و یا بیع نسیه استفاده کرد. طبق قرارداد صلح، واسط قبل از انتشار اوراق با فروشنده وارد یک قرارداد صلح مبنی بر اینکه واسط ملزم به تهیه پول و فروشنده ملزم به تهیه کالا در زمان مشخص و با قیمت مشخص شده در زمان قرارداد باشد. با انعقاد قرارداد صلح، واسط مالک دارایی میشود و میتواند به پشتوانه آن اوراق منتشر کند.
بیع نسیه هم به این ترتیب است که فروشنده دارایی را به واسط بفروشد و مبلغ آن را پس از انتشار صکوک از واسط مطالبه کند. جهت فسخ قرارداد بیع نسیه از طرف واسط نیز شرط ضمن عقدی قرار خواهد گرفت تا اگر به هر دلیلی وجوه مورد نیاز از طریق انتشار صکوک جمعآوری نشد، قرارداد بیع نسیه فسخ شده و دارایی به فروشنده برگشت داده شود. بدیهی است هزینههایی که ممکن است در این زمینه صورت گیرد را واسط پرداخت خواهد کرد که این مبلغ در میزان کارمزد دریافتی بانی تأثیر میگذارد. البته راههای پوشش دیگری نیز مانند استفاده از ضمانتنامه بانکی بدون قید و شرط و گنجاندن شرط وجه التزام در قراردادهای صکوک در این مبالغ سرمایهگذاری وجود دارد.
ریسک عدم اجاره دارایی توسط بانی در مرحله بعد
دارایی که به وکالت از سرمایهگذاران در اختیار واسط است باید به بانی اجاره داده شود. در این حالت ممکن است بانی از اجاره دارایی به دلایلی ؛تأمین مالی از روشهای دیگر با نرخ پایینتر، رفع نیاز جهت خرید دارایی و … منصرف شود. در این حالت جهت پوشش ریسک باید یکی از دو راه حل استفاده از ضمانتنامه بانکی بدون قید و شرط و گنجاندن شرط وجه التزام در قرارداد را انتخاب کرد ..
ریسک بازار ثانویه
در ادامه به بررسی ریسکهایی که اوراق اجاره در بازار ثانویه با آن مواجه هستند، اشاره میشود. البته برخی از این ریسکها حتی در صورت عدم وجود بازار ثانویه برای اوراق، باز هم برای سرمایهگذاران وجود دارد. به عنوان مثال حتی اگر اوراق اجاره در هیچ بورس اوراق بهاداری پذیرفته نشده باشد، باز هم با ریسک تورم مواجه است. ریسکهای بازار ثانویه به دو دسته ریسکهای مالی و غیرمالی تقسیم میشوند.
ریسک نرخ سود با اجارهبها
ریسک نرخ سود عبارت است از تغییری که در ارزش اوراق بهادار، به دلیل تغییر در نرخ بازده سایر فرصتهای سرمایهگذاری اتفاق میافتد. در مورد سهام شرکتها که نوعی اوراق بهادار محسوب میشوند، نرخ بازده حاصل از سهام، تحت تأثیر سایر انواع ریسکهای مالی و غیرمالی تغییر میکند. توان تولید شرکت، تغییر در تقاضا، تغییر در شرایط رقابتی، تغییر در ریسک کشوری و ساختار اقتصادی و تغییر در ریسک سیاسی میتواند سود شرکتها و به تبع آن توان پرداخت سود بیشتر به سهام را تحت تأثیر قرار دهد. در مورد اوراق اجاره نکته حائز اهمیت آن است که برخلاف سود سهام، با برخی دیگر از انواع اوراق بهادار، سود (نرخ اجارهبها) سرمایهگذاران ؛موجرها ثابت است.
به عبارت دیگر میزان اجارهبهای اوراق در ابتدا در امیدنامه و قراردادهای مرتبط کاملاً مشخص میشود و تنها حالت انعطافپذیری که وجود دارد آن است که مبلغ اجارهبها با درصد خاصی که از ابتدا مشخص است رشد کند. از طرف دیگر از آنجا که نمیتوان اجارهبها را معلق به نرخ دیگری مانند نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی، نرخ سود علیالحساب سپردههای بانکی و … وابسته کرد. بنابراین دارندگان اوراق اجاره در هر دوره اجاره بهای ثابتی را (منهای هزینههای اجاره) دریافت میکنند. بنابراین یکی از مهمترین وجه تمایز اوراق اجاره با سهام یا اوراق مشارکت آن است که سود دریافتی سرمایهگذاران از ابتدا به طور دقیق مشخص است.
به دلیل ثابت بودن اجارهبهای اوراق اجاره، افزایش نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت یا سود سپردههای بانکی سبب میشود دارندگان اوراق با ریسک سود و هزینه فرصت سرمایهگذاری میشود و درصورتی که صکوک اجاره دارای بازار ثانویه باشند کاهش ارزش بازاری آن را در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر افزایش نرخ سود متداول در بازار پول یا سرمایه، سبب میشود سرمایهگذاران در مقایسه با نرخ سود بازار، سود کمتری را دریافت کنند. بنابراین با کاهش قیمت بازاری آن، سعی در جبران نرخ بازده مورد انتظار خواهند کرد. از این رو دارندگان صکوک اجاره با ریسک نرخ سود مواجه هستند. البته عکس حالت فوق نیز صادق است یعنی زمانی که نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت یا سپردههای بانکی کاهش یابد، قیمت بازاری اوراق اجاره افزایش خواهد داشت.
- ریسک اعتباری
به احتمال پرداخت به موقع تعهدات مالی یک ناشر، ریسک اعتباری گفته میشود. نکول زمانی رخ میدهد که ناشر نتواند یا نخواهد تعهدات خود را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نُکول ناشر سنجیده میشود. هزینه جایگزینی، هزینهای است که فرد در صورت نکول طرف مقابل باید جهت تأمین دارایی خود از بازار بپردازد. ریسک اعتباری براساس نوع قرارداد اجاره متفاوت خواهد بود. درصورتی که قرارداد اجاره از نوع اجاره عادی باشد به احتمال عدم برگشت اصل و اجارهبها ریسک اعتباری گفته میشود و درصورتی که اجاره از نوع اجاره به شرط تملیک باشد به احتمال عدم دریافت اجارهبها ریسک اعتباری گفته میشود. اوراق اجاره همانند سایر انواع اوراق بهادار باید از رتبه اعتباری برخوردار باشند.
این موضوع سبب خواهد شد سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق اجاره، از ریسکهای این اوراق اطلاق کافی داشته باشند و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد. جهت پوشش ریسک اعتباری میتوان از تضامین بانی و یا ضامن استفاده کرد. بر این اساس، بانی میتواند سفته، چک یا مبلغی به اندازه اجاره بهای 3 الی 4 ماه در حسابی نزد امین به صورت مسدود داشته باشد تا در صورتی که به دلایل کمبود نقدینگی در برخی ماهها نتواند اجارهبها را پرداخت کند، امین به صورت قانونی از حساب مذکور اجارهبها را کسر کرده و به سرمایهگذاران پرداخت کند. (این راهکار جهت پوشش ریسک نقدینگی نیز مناسب است). باید توجه داشت که بانی با توجه به رتبه اعتباری خود این کار را انجام خواهد داد.
چون درصورتی که رتبه اعتباری وی پایین باشد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاران افزایش خواهد یافت و بنابراین میزان اجارهبها افزایش مییابد. بنابراین بانی با چنین اقداماتی، ریسک پرداخت اجارهبها را کاهش داده و در حالت کلی سبب کاهش اجارهبها میشود. استفاده از ضامن راهکار دیگری جهت پوشش این ریسک است. ضامن با دریافت مبلغی از واسط یا بانی میتواند میزان اجارهبهای دریافتی دارندگان اوراق را تضمین کند. اوراق اجاره براساس رتبه اعتباری، وجود ضامن و یا تضمین قیمتگذاری و معامله میشوند. اگر به دلایلی رتبه ناشر تغییر کند مسلماً بر روی قیمت اوراق نیز تأثیر میگذارد چون ریسک اعتباری ناشر تغییر کرده است. بنابراین ریسک دیگری به نام ریسک ناشی از تغییر کیفیت اعتباری ناشر اوراق نیز به عنوان ریسک اعتباری شناخته میشود. سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی که تمایل به سرمایهگذاری در اوراق اجاره دارند، میتوانند جهت کاهش ریسکهای نکول، نقدشوندگی و … اقدام به ایجاد پرتفوی متنوعی از انواع اوراق بهادار با رتبههای اعتباری مختلف کنند.
ریسک اعتباری درمورد اعطای تسهیلات و خرید و فروشها بوده به طوری که احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده و نیز احتمال زیان ناشی از مبادلات از لحاظ نوع کیفیت کالا، موارد مبادله، اطمینان و اعتبار طرفین مبادله میباشد. این ریسک مربوط به زمانی است که وامگیرنده یا همتای بانک قادر به ایفای تعهد خود نباشد. ساختار مناسب وامدهی و احتیاطهای لازم برای حفاظت از منافع وامدهندگان، استفاده از اوراق مالی مشتقه اعتباری با قرارداد تسهیلات، بازنگری دورهای به داراییهای بانک، مدیریت به موقع و آماده برای تغییر در ترکیب تسهیلات به علت اتفاقاتی که در بازار رخ میدهد با گرفتن وثایق اضافی، باعث کاهش و کنترل ریسک اعتباری میشود .
ریسک اعتباری ناشی از اعطای اعتبارات تجاری، مهمترین ریسک فعالیتهای بانکی است. برای اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافتکنندگان تسهیلات را تعیین نمود. احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده را ریسک اعتباری مینامیم ،این مسأله میتواند ناشی از کاهش توان بازپرداخت و عدم برنامهریزی درست برای ریسک اعتباری باشد .در این راستا، اقداماتی را میتوان برای کنترل ریسک اعتباری عملی نمود:
- گرفتن تصمیمهای معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار به گونهای که ریسک گیرنده وام به صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
- با دادن وام به گروههای مختلف درصد زیان کاهش داده شود.
- از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود .
ریسک تورم
تورم عبارت است از وضعیتی در اقتصاد که در آن سطح عمومی قیمتها به طور بیرویه، یا بیتناسب، معنیدار و مداوم و غالباً به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد. ریسک تغییرات سطح عمومی قیمتها به عنوان ریسک قدرت خرید نیز شناخته میشود. هنگامی که سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد بدین معناست که با مقدار ثابتی دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. به عبارت دیگر، تورم به معنی کاهش قدرت داراییهای مالی به نسبت داراییهای حقیقی است. با افزایش تورم، دارندگان صکوک اجاره چون اجارهبهای ثابتی دریافت میکنند، لذا قدرت خریدشان کاهش یافته و درحقیقت سود دارندگان صکوک کاهش مییابد. درواقع افزایش تورم بازده واقعی سرمایهگذاران را کاهش میدهد و میزان سود یا زیان سرمایهگذاران بستگی به انتظار و پیشبینی آنان از سطح تورم در آینده خواهد داشت. درصورتی که سطح تورم کاهش یابد ریسک کاهش بازده واقعی سرمایهگذاران کاهش مییابد.تورم به معنای مخاطرات مرتبط با زیان سرمایهگذار در اثرکاهش ارزش پول ،یا تورم است . تورم عبارت از وضعیتی در اقتصاد است که در آن، سطح عمومی قیمتها به طور معنادار و مداوم و اغلب به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی میتواند از قصور و عدم کارایی پرسنل، افراد ،تکنولوژی و روند کاری رخ دهد .مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:
- کلاهبرداری داخلی؛ یعنی کلاهبرداری توسط کارکنان بانک
- کلاهبرداری خارجی؛ یعنی آن دسته از کلاهبرداریهایی که توسط افراد خارج از بانک انجام میشوند.
- عوامل غیرعمدی یا سهلانگاریهای ناشی از کارکنان، یا عدم ایمنی محل کار؛ که باعث از بین رفتن فیزیکی داراییها میشود.
- عوامل ناشی از عملکرد گیرندگان تسهیلات.
- عوامل بیرونی؛ از قبیل محدودیتهای قانونی، تحولات سیاسی، عوامل طبیعی.
طراحی سیستم کنترل داخلی مناسب، آموزش کارکنان، بکارگیری تخصصهای لازم متناسب با پیچیدگی امور بانکی، بهترین شیوه برای پوشش دادن این ریسک است. برخی از عوامل مؤثر در این کارکرد عبارتند از: بکارگیری تکنولوژی مناسب و کارآمد، بخصوص در زمینه IT، به کار بردن اصول احتیاطی قراردادها و پیشبینی برخی خطرات احتمالی و تعبیه روشهایی برای مدیریت آن.
ریسک بازار
ریسک بازار؛ نوسانات نرخهای مختلف در بازار از قبیل نرخ تورم، بهره، ارز، قیمت داراییها و بدهیها و هزینههای ناشی از آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. خطا در پیشبینی این نوع از نوسانات را ریسک بازار مینامند . ریسکهای عمده بازار به شرح زیرند:
- ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال زیان در یک موقعیت غیرپوششی؛ که در اثر افزایش یا کاهش ارزش یک پول خارجی پیش میآید .با استفاده از مدلهای پیشرفته موجود ،مثل ارزش در معرض ریسک ، برای پیشبینی و اندازهگیری ریسک و همچنین استفاده از ابزارهای مالی موجود، مثل ابزار مشتقّه؛ مانند سواپ ارزی، معاملات آتی و سلف بر روی نرخ ارز میتوان این ریسکها را کنترل نمود. این کار باعث میشود که ریسک ارزی بانک کاهش پیدا کند .
- ریسک نوسانات قیمتها
این ریسک، به علت نوسانها و تغییرهای شدید قیمت داراییها و موجودیهای نزد بانک پدید میآید .برای مقابله با این مشکل، نیز میتوان به اقداماتی چون سرمایهگذاری در صنایع و تجارتهای مختلف با ریسکهای متفاوت، استفاده از سیستم محاسبه سود به طور متغیر و همچنین ابزارهای مالی مشتقه اشاره نمود .
- ریسک نوسانات نرخ بهره
احتمال کاهش ارزش یک دارایی بهرهدار ؛مثل وام بانکی در اثر تغییرات نرخهای بهره در بازار را ریسک نوسانات نرخ بهره میگویند. تغییر حاصل در ارزشهای دارایی در اثر نوسانات نرخ بهره، تابعی از میزان تغییر در نرخ و سررسید دارایی است. ارائه وامهای بلندمدت با نرخ ثابت بهره از سوی مؤسسات مالی، نمودی از عدم توجه به این نوع ریسک است .بارزترین روشهای مورد استفاده برای کنترل این ریسک، متغیرکردن نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ سود سپردهها است.
- ریسک نقدینگی
این ریسک بیانگر آن است که بانک برای پرداخت مطالبات در زمان سررسید سپردهگذاران و وامگیرندگان خود، از منابع نقدی یا دارایی قابل فروش کوتاهمدت کافی بهرهمند نباشد. این ریسک از سه عامل عدم توانایی اجرای تعهدهای مالی کوتاهمدت، عدم توانایی تأمین منابع مالی کوتاهمدت در هنگام نیاز و نیز عدم توانایی تأمین مالی کوتاهمدت با هزینههای مقرون به صرفه ناشی است .از این رو یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک نقدینگی برآورد نیازهای نقدی بانک در آینده است. این برآوردها میتواند بر مبنای سه روش زیر انجام گیرد:
- برآورد بر مبنای منابع و مصارف وجوه نقد
- برآورد برمبنای ساختار داراییها و بدهیها و سرعت تبدیل آنها به وجوه نقد
- برآورد برمبنای شاخصهای نقدینگی
- سرمایهگذاری مجدد
یکی از ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری، بخصوص در اوراق بهادار با درآمدهای میان دورهای، ریسک سرمایهگذاری مجدد جریانهای میاندورهای است. به عبارت دیگر، ریسک سرمایهگذاری مجدد، مربوط به داراییهای مالی است که بیش از یک جریان نقدی دارند. بازدهی اینگونه سرمایهگذاریها به نحوه سرمایهگذاری مجدد جریانهای نقدی که در طول دوره سرمایهگذاری دریافت میشوند بستگی دارد. این ریسک در جهت معکوس ریسک نرخ بهره تغییر میکند. به عبارت دیگر افزایش نرخ بهره سبب کاهش قیمت اوراق با درآمد ثابت شده و اثر نامساعد بر ثروت دارندگان آن اوراق میگذارد. درحالی که اثر ریسک سرمایهگذاری مجدد جریانهای نقدی میان دورهای برای سرمایهگذاران مساعد و مطلوب است و دارنده اوراق میتواند جریانهای دریافتی ناشی از سود یا اجارهبها را با نرخ بالاتری سرمایهگذاری کرده و ثروت خود را افزایش دهد.
ریسک اعمال اختیارات مهندسان مالی جهت طراحی ابزارهای مناسب
در برخی مواقع به طراحی اوراقی با ویژگیهای خاص اقدام میشود. بر این اساس برخی از اوراق بهادار اسلامی دارای یک سری از اختیارات برای طرفین هستند. اوراق اجاره به عنوان نوع خاصی از ابزارهای اسلامی نیز میتواند دارای چنین ویژگیهایی باشد. این اختیارات ممکن است برای ناشر اوراق باشد که به آن اختیار بازخرید اوراق گفته میشود. در صورت وجود چنین اختیاری برای ناشر، وی میتواند تا قبل از پایان سررسید یا در زمانهای خاص، اوراق را بازخرید کند. وجود این اختیار سبب کاهش ریسک ناشر و افزایش ریسک سرمایهگذاران خواهد شد. درصورتی که ناشر اختیار بازخرید اوراق را داشته باشد و نرخ سود در بازار کاهش یابد، ناشر اقدام به بازخرید اوراق اجاره میکند و درصورت نیاز اوراق جدیدی را با نرخ کمتر منتشر میکند.
درحقیقت ناشر با بررسی منافع حاصل از کاهش هزینههای مالی ،به دلیل کاهش سود در بازار و مقایسه آن با صرف قیمتی که برای بازخرید اوراق قبل از سررسید متحمل میشود، تصمیم به بازخرید اوراق و تأمین مالی مجدد از طریق انتشار اوراق جدید کرده و تعهد ثابت خود را کاهش میدهد. در مقابل برای دارندگان اوراق، این ریسک وجود دارد که با کاهش نرخ سود در بازار، ناشر اعلان بازخرید اوراق را کند و بر این اساس سرمایهگذار نتواند بر روی جریانهای نقدی ثابت خود برای دورههای آتی برنامهریزی کند. به هر حال باید توجه داشت که وجود شرط بازخرید در اوراق سبب افزایش ریسک و به تبع آن بازده مورد انتظار سرمایهگذاران خواهد شد. در طرف مقابل اگر سرمایهگذاران دارای اختیار فروش اوراق باشند، میتوانند در طول سررسید اوراق، درصورت کاهش قیمت اوراق با اعمال اختیار، آن را به ناشر یا بانی بفروشند و بدین ترتیب خود را در مقابل ریسکهای مختلف :ریسک تورم، ریسک سود و … پوشش دهند. این نوع اختیارات در ابتدای قرارداد اجاره و در قالب شرط ضمن عقد ایجاد میشوند.
ریسکهای غیرمالی
ریسک سیاسی
این ریسک از تحولاتی ناشی میشود که به وسیله تصمیم دولتها پدید آمده و به شکلهای گوناگون سرمایهگذاری را با مشکل روبرو میکند. هنگامی که این تغییرها از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا ادارات دولتی باشد، صرفنظر از اینکه آیا منافع سیاسی یا اقتصادی در پشت صحنه وجود دارد، ریسک به وجود آمده، ریسک سیاسی نامیده میشود. تغییرهای قوانین از جمله قوانین مالیات و قوانین مربوط به صادرات و واردات به ریسک سیاسی خواهند انجامید. سرمایهگذاران داخلی به طور عمده با ریسک سیاسی داخلی روبهرو هستند؛ که به طور عمده از تغییرات قوانین، موردهای لازمالاجرا برای مناطق خاص، قیمتها، اسناد و مدارک مورد نیاز ناشی میشود. افزون بر حادثههای اجتماعی و سیاسی از جمله انتخابات، انقلاب، جنگ، شورشها و اعتصابهای گوناگون، به تناسب، بر ریسک سرمایهگذاری اثر میگذارند .
ریسک دولت
سیطره دولت بر نظامهای اقتصادی باعث کاهش کارآیی اقتصاد از جمله نظام بانکی میشود. تسهیلات تکلیفی و دستوری تعیین نرخ سود تسهیلات و سپردهها به وسیله دولت و بدون توجه به نرخ سود حاصل از عرضه و تقاضا در بازار، باعث افزایش ریسک نقدینگی و ریسک کاهش سپرده برای بانکهای دولتی خواهد شد.
ریسک قوانین مقررات
ریسک قوانین و مقررات یکی از انواع مهم ریسک سرمایهگذاران است. درحالت کلی میتوان این ریسک را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد. ریسک قوانین و مقررات داخلی شامل احتمال تغییر تمامی قوانین و مقررات و مرتبط با انتشار اوراق، قوانین مالیاتی، قوانین خاص ،مانند ممنوعیت تملک زمین توسط اتباع بیگانه و ریسک قراردادهای حقوقی منعقد شده بین طرفهای مختلف است. در این زمینه دو نکته حائز اهمیت است. نکته اول آنکه مسئولیت اجازه انتشار عرضه عمومی اوراق بهادار در بازار اولیه و ثانویه بر عهده سازمان بورس و اوراق بهادار است و درصورتی که این نهاد نظارتی دارای رویه ثابتی در زمینه وضع مقررات مربوطه باشد ریسک قوانین و مقررات کاهش مییابد. نکته دوم آنکه بسیاری از ریسکهای صکوک اجاره را میتوان در قالب عقد قراردادهای حقوقی معتبر پوشش داد. از این رو نوع و میزان اعتبار قرارداد حقوقی منعقد شده بین طرفهای فعال در فرآیند انتشار صکوک اجاره بسیار مهم و حائز اهمیت است. این موضوع تحت تأثیر قوانین حقوقی هر کشور است. در موارد معدودی قراردادهای حقوقی منعقد شده، سرمایهگذاران را دچار مشکلاتی کرده است. مهمترین نمونه آن، صکوک اجارهای است که در سال 2002 در مالزی منتشر شد. در این صکوک اجاره به دلیل عدم استفاده از قراردادهای حقوقی معتبر و متناسب با بستر حقوقی کشور مالزی، مشکلات حقوقی متعدد برای سرمایهگذاران و دارندگان صکوک اجاره ایجاد شد. بعد دیگر ریسک قوانین و مقررات خارجی است. هنگامی این ریسک به وجود میآید که اوراق اجاره در سطوح بینالمللی منتشر میشود .
ریسکهای مرتبط با دارایی
- ریسک از بین رفتن کلی یا جزئی دارایی
درصورتی که دارایی موضوع قرارداد اجاره به هر دلیل از بین برود سرمایهگذاران ،دارندگان صکوک و مالکان اصلی دارایی دچار زیان خواهند شد. جهت پوشش این ریسک میتوان از پوششهای بیمهای استفاده کرد. باید توجه داشت که تمامی داراییها با چنین ریسکی مواجه نیستند. به عنوان نمونه درصورتی که دارایی زمین باشد با ریسک از بین رفتن دارایی مواجه نخواهد بود. البته اکثر داراییها با چنین ریسکی مواجه هستند. همچنین درست است که بیمه دارایی هزینهای بر بانی متحمل میکند ولی این هزینه، هزینه غیرمتعارفی نیست. به عبارت دیگر تمامی شرکتهای بزرگ موظف به بیمه کردن تمامی داراییهای ثابت خود هستند. بنابراین بیمه کردن به دلیل کاهش ریسک از بین رفتن دارایی، هزینه اضافی بر شرکت تحمیل نمیکند. البته ریسک دیگری که براساس استفاده از بیمه به وجود میآید این است که در عمل معمولاً بیمهها تمامی خسارت وارد شده را بیمه نمیکنند؛ بلکه درصدی از آن را پوشش میدهند. بنابراین ریسک عدم پرداخت تمام وجه دارایی به سرمایهگذاران، جزء ریسکهای اوراق صکوک به حساب میآید که امکان پوشش آن به روشهای مرسوم که امروزه از آنها استفاده میشود و روش سنتی است ممکن نیست .
- ریسک استهلاک تدریجی دارایی:
همانطور که گفته شد تقریباً تمامی ابزارهای مالی اسلامی مبتنی بر دارایی هستند. از این رو همانند اوراق مشتقه که دارایی پایه دارند و ریسک آن بر ریسک اوراق مشتقه تأثیرگذار است اوراق اسلامی نیز از ریسک دارایی پایه برخوردار هستند. تفاوت ابزارهای مالی اسلامی و اوراق مشتقه در این است که دارایی پایه اوراق مشتقه دارای استانداردهای خاصی بوده که توسط بورسهای مربوطه تعیین شده و طرفهای معامله ملزم به رعایت آنها هستند. درحالی که اوراق اجاره مبتنی بر دارایی خاصی است و استاندارد معینی بر آن حاکم نیست، دارایی پایه اوراق اجاره ممکن است استهلاکپذیر مانند ساختمان یا ماشینآلات یا استهلاکناپذیر مانند زمین باشد. درصورتی که دارایی، استهلاکپذیر باشد، نرخ و میزان استهلاک در امیدنامه که توسط ناشر منتشر میشود، به صورت دقیق آورده خواهد شد و سرمایهگذاران با اطلاع از میزان استهلاک اقدام به خرید اوراق میکنند. در این حالت دارندگان اوراق با ریسک ارزش اسقاط دارایی هنگام اتمام قرارداد مواجه هستند ،درصورتی که اجاره از نوع اجاره عادی باشد. به عبارت دیگر اگر دارایی در زمان فروش (اتمام سررسید اوراق)، قیمتی کمتر از میزان پیشبینی شده در امیدنامه داشته باشد، بازدهی سرمایهگذاران کمتر از بازدهی مورد انتظار خواهد شد. همچنین درصورتی که ارزش اسقاط بیش از میزان پیشبینی شده باشد با سود مواجه میشوند.
همانند سایر ریسکها، ریسک استهلاک دارایی نیز بر قیمت معامله اوراق اثر میگذارد. در صکوک اجاره عادی سرمایهگذاران مالک اصلی کالا خواهند بود. در این حالت در صورتی که ارزش دارایی در تاریخ سررسید ،پایان مدت اجاره به هر دلیل کاهش یابد، آنگاه دارندگان اوراق صکوک با زیان سرمایهای مواجه خواهند شد. این ریسک را میتوان از طریق اعطای اختیار فروش به دارندگان اوراق صکوک حذف کرد. در این حالت سرمایهگذاران در مواجه با کاهش قیمت دارایی یا کاهش قیمت اوراق، از اختیار فروش استفاده کرده و اوراق را به ناشر با قیمت از پیش تعیین شده به فروش میرسانند. اعطای این اختیار فروش برای بانی ریسک کاهش ارزش دارایی و ریسک نقدینگی را در پی خواهد داشت و بانی با اعطای اختیار فروش به سرمایهگذاران در ابتدای قرارداد، خود را با این ریسکها مواجه میکند (این اثر ممکن است توسط سایر عوامل مانند کاهش نرخ تورم و … تعدیل یا تشدید شود). اگر اوراق به گونهای طراحی شوند که قرارداد از نوع اجاره به شرط تملیک باشد آنگاه سرمایهگذاران با ریسک استهلاک دارایی مواجه نخواهند بود. چون در پایان مالکیت از آن مؤسسات سرمایهپذیر خواهد بود .
ریسک هزینههای غیرجاری (غیرعملیاتی)
براساس قوانین فقهی و حقوقی، هزینههای غیرعملیاتی یا هزینههای غیرجاری دارایی موضوع قرارداد اجاره، بر عهده موجر است. به عبارت دیگر موجر ملزم است هزینههایی که جهت انتفاع از دارایی لازم و ضروری است را انجام دهد. براین اساس در صکوک اجاره نیز تمامی هزینههای غیرعملیاتی بر عهده موجر (دارندگان صکوک اجاره) است. در این حالت سرمایهگذاران با ریسک هزینههای غیرعملیاتی مواجه خواهند شد. به عنوان مثال: فرض شود دارایی مورد اجاره یک هواپیما باشد، آنگاه تمامی هزینههای غیرجاری آن بر عهده سرمایهگذاران یا دارندگان صکوک خواهد بود. با فرض چنین حالتی ریسک دارندگان اوراق به شدت افزایش خواهد یافت. بنابراین دارندگان صکوک اجاره با دو ریسک مواجه خواهند بود. اول ریسک عدم اطمینان از دریافت مبلغی مشخص در زمانهای از پیش تعیینشده ،به دلیل کسر هزینههای غیرعملیاتی نامشخص از مبلغ اجارهبهای پرداختی و دوم ریسک عدم اطلاع از زمان کسر این هزینهها از اجارهبها؛ چرا که پس از انجام تعمیرات لازم روی دارایی، هزینهها کسر شده، و مابقی به عنوان اجارهبها به دارندگان صکوک اجاره تعلق خواهد گرفت. روش پوشش این ریسک آن است که امین در ابتدای انتشار صکوک، درصدی از مبلغ را جهت انجام هزینههای احتمالی غیرعملیاتی کسر کند.
منبع
فواکه، فرشاد(1392)، تاثیر راهکارهای پوشش ریسک در بازار سرمایه،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت اقتصاد و حسابداری،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید