انواع تابآوری
بنا به نظر هارت و همکاران ، توصیف تابآوری سه روش را شامل میشود:
تابآوری عمومی: در زبان عامه همان غلبه بر موقعیتهای دشواری است که هر کسی با آن مواجه میشود. تابآوری همان چیزی است که تقریباً همه ما از آن برخورداریم و به نظر میرسد که برای نژاد بشر برنامهریزی شده است. آن دسته افرادی که دوران کودکی خوبی را پشت سر میگذارند با بسیاری از چالشها و مشکلاتی که پیش آمده درگیر میشوند حتی اگر برخی از این مشکلات بدون هیچگونه اغراقی بزرگ و شگفتانگیز به نظرآیند. البته همیشه استثناء وجود دارد و کسانی هستند که به راهنمایی، مدیریت و حمایت صریح نیاز دارند، اما بیشتر افراد داری یک ذهنیت تابآوری مساعد میباشند. همه ما عاشق میشویم، زندگی میکنیم، کار میکنیم، عمق درد و اندوه را میآزماییم و پس از آن بر آن چیره میشویم.
تابآوری حقیقی: یک مفهوم مقایسهای است و روانشناسان را در درک اینکه چه چیزی در پس تفاوتهای افراد و حرکت در مسیر زندگی شخصیشان قرار دارد یاری میکند و این همان چیزی است که ما را برای ایجاد آیندهای بهتر برای افرادی که میشناسیم، شگفتزده، مصمم و امیدوار میسازد. تابآوری حقیقی در جایی آشکار میشود که افرادی با دارایی و منابع بسیار کم و یا افرادی با آسیبپذیری بالا، آیندهای بهتر از آنچه با توجه به شرایطشان و در مقایسه با سایر افراد برایشان پیشبینی کردهایم، نشان میدهد.
تابآوری تلقیحی: این قسمت کمی پیچیدهتر است. تابآوری تلقیحی ما را به عنوان متخصص گیج و دستپاچه میکند و انتظارات مارا آشفته و فرد را مغشوشتر میکند. این مقوله حتی آسیبپذیری ما و مکانیزمهای حفاظتی و بدبختی را به موفقیت و یا حداقل توان پیشگیری وضعیت بدتر، مصیبت و بلا فراهم میکند. در اینجا تقریباً به طور ناخودآگاه بلا و مصیبت به نتایج و پیامدهایی در تابآوری تبدیل میشود به هر حال چنین تلقیحی، به ندرت در زندگی افراد مورد نظر به چشم میخورد. اثر تلقیحی میتواند با توجه به تجربیات فرد ادامه یابد و البته مادامی که این تجربیات سخت و طاقتفرسا نباشد.
مدلهای تابآوری
مدلهای متعددی برای تابآوری ارایه شده است که در تمامی آنها چگونگی تأثیرگذاری عوامل فردی و محیطی بر کاهش یا خنثی کردن اثرات آسیبرسان عوامل خطرزا مورد تأکید بوده است.
مدلهای گارمزی و همکاران:گارمزی، ماستن و تلی ، سه مدل تابآوری تحت تابآوری جبرانی ، محافظتی و چالشی بیان کردند.
مدل جبرانی: عامل جبرانی متغیری است که در جهت مقابل یک عامل خطرزا مقابله یا عمل میکند و تأثیر مواجهه را خنثی میسازد. این عامل در تعامل با عامل خطرزا قرار ندارد، بلکه تأثیری مستقیم و مستقل بر پیامد مورد نظر دارد: هر دو عامل خطرزا و جبرانی در پیشبینی پیامد نقش دارند.
مدل محافظتی: مدل دیگر تابآوری مدل محافظتی است که در این مدل یک عامل محافظتی، به منظور کاهش احتمال یک پیامد منفی با یک عامل خطرزا در تعامل قرار میگیرد. این عامل با تعدیل اثر رویارویی با خطر و به وسیلهی اصلاح و تغییر واکنش به یک عامل خطرزا، بعنوان یک تسریعکننده عمل میکند. یک عامل محافظتی میتواند تأثیرمستقیم بر پیامد داشته باشد اما درحضور یک عامل فشارزا اثرآن قویتر میشود.
مدل چالشی: وجود عامل خطرزا که موجب استرس و فشار میگردد، مثبت تلقی میشود و باعث رشد مهارتهای فرد میشود که میتواند تأثیر مطلوب در انطباق با محیط داشته باشد.
تریس، در این مدل اینگونه نظر میدهد که استرس خیلی کم، چالش کافی ایجاد نمیکند و سطوح بالای استرس نیز میتواند به رفتار ناسازگارانه منجر شود، ولی سطوح متوسط استرس فرد را با چالش روبرو میکند که در صورت غلبه بر آن موجب تقویت کفایت میشود. اگر چالش به صورتی موفقیتآمیز صورت پذیرد، به فرد کمک میکند تا برای مشکل بعدی آماده باشد.راتر ، این فرآیند را مقاومسازی و مصونسازی نامگذاری کرده است.اگر چالش موفقیتآمیز باشد فرد نسبت به خطر آسیبپذیر میشود، بدین ترتیب سطح بهینه استرس زمانی است که طی آن مواجهه باچالش موجب تقویت سازگاری میگردد.
مدل مفهومی تابآوری:ماستن و رید، در خصوص تابآوری به توصیف مدلهای مفهومی پرداخته که شامل مدلهای متمرکز بر متغیر و مدلهای متمرکز بر شخص میباشد. مدلهای متمرکز به مدلهای جمعپذیری، تعاملی و غیرمستقیم تقسیم میشود.
در مدلهای جمعپذیری که سادهترین مدل نیز هست، تأثیرات تراکمی عوامل خطرزا، داراییها و عوامل دو قطبی خطرزاو داراییها در رابطه با یک پیامد مثبت مورد آزمون قرار میگیرند. طبق این مدل، نسبت به این که یک فرد در زندگی چقدر درست عمل میکند یا معیار مورد نظر را دارا میگردد، داراییها و خطرزاها نقشهای مستقلی را برعهده میگیرند. این مدل دو نوع اثرات تعاملی را توضیح میدهد. یکی اینکه در فرد یا محیط یک ویژگی پایدار وجود دارد که آمادگی فرد را برای رویارویی با موقعیت تهدیدکننده، افزایش یا کاهش میدهد. برای نمونه، نوع خلق و خوی افراد آنها را آماده میکند تا به یک موقعیت تهدید کننده، با استرس و هیجان منفی کمتر یا بیشتری واکنش نشان دهند. تعدیل کنندهی نوع دوم، سیستم محافظتی است که به وسیلهی تهویه فعال شده است مانند کیسهی هوایی که در اتومبیل بهکار گرفته میشود.
مدل غیرمستقیم تابآوری، پدیدهای میانجی را نشان میدهد که طی آن تأثیر نیرومند بر پیامد به وسیله خطرات متأثر میشود. نوع دیگر مدل مستقیم شامل اثرات نامشهود پیشگیری کامل است. وقتی یک عامل پیشگیرانه نیرومند از رخداد خطرزا پیشگیری میکند. برای نمونه تولد زودرس بوسیله مراقبت والدین پیشگیری میشود،پس خطرات همراه آن به طور کلی برطرف میشود. مدل متمرکز بر شخصی که اصلشان بر شخصیت تابآور است شامل مطالعات موردی گروههای تابآور و مدل تمام شخصی میباشد.در رویکرد موردی همان گونه که از نامش پیداست تابآوری ویژه افرادی خاص دیده میشود که به تعداد زیادی در ادبیات تابآوری دیده میشود.
مدل زیستی-روانی-معنوی
این مدل تابآوری، ابزاری است که به وسیله آن افراد از طریق تخریبهای برنامهریزی شده یا واکنش به رخدادهای زندگی، فرصتی برای انتخاب هوشیارانه یا ناهوشیارانه پیامدهای تخریب داشته باشد. انسجام مجدد تابآورانه اشاره به فرآیند انسجام مجدد یا کنار آمدن دارد، که منجر به رشد دانش خودفهمی و توانمندی افزایش یافته کیفیتهای تابآوری میشود. تابآوری درهر نقطهیی از زمان شروع میشود که فردی با شرایط خودش در زندگی تطابق یافته باشد. واژهی تعادل زیستی-روانی- معنوی برای توصیف این حالت تطابق یافتهی ذهن، بدن و روح مورد استفاده می شود.
تعادل زیستی-روانی-معنوی بطور معمول به وسیلهی فوریتها، استرس زاها، شرایط ناگوار، فرصتها و سایر اشکال تغییر بیرونی ودرونی زندگی مورد بمباران قرار میگیرد. این منابع میتوانند به لحاظ بیرونی ناشی از ادراک شدت یا به لحاظ درونی ناشی از افکار و احساسات باشند. شدت فوریتهای درک شده بستگی به کیفیتهای تابآوری و انسجام مجدد تابآورانه قبلی دارد. برای کنار آمدن با فوریتهای زندگی، افراد به واسطه تخریبهای قبلی، کیفیتهای تابآوری را گسترش میدهند و به گونهای که بیشتر رخدادها، جاری میشوند زندگی را می سازند. استرسورهای مزمن، هنگامی برای افراد پیش میآیند که آنها کیفیتهای تابآورانه را رشد نداده باشند و یا از میان این تخریبها در زندگیشان رشد نکرده باشد. فوریتهای جدید زندگی نیز میتواند علت تخریب باشند .
مدل تابآوری فلچ
این مدل فرآیند تخریب و انسجام مجدد را در واژهی سیستمیک تعادل توضیح میدهد. اصطلاحی که از فیزیک جدید قرض گرفته شده است. این مدل مکملی برای مدل زیستی-روانی-معنوی در تبیین مفهوم تغییر میباشد. اصل موضوعی فلچ که نقاط انشعاب است، زمان تغییر وسیع را بازنمایی میکند. تغییری که در زندگی ما رخ میدهد، سبب از دست رفتن تثبیت در ساختار بهنجار زندگی و حتی ایجاد آشفتگی میشود. در نقطهی آشفتگی به شدت آسیبپذیر میشویم و ممکن است در این نقطه، شکل جدیدی از تعادل مبتنی بر ناتوانی غم و اندوه و رفتار کنار آمدن ناکافی ایجاد شود یا ممکن است از آشفتگی خارج شویم و انسجام مجددی برای سطح مؤثرتری از کارکرد نسبت به قبل بدست آوریم. این انسجام، تابآوری است. انسجام مجدد میتواند به عنوان فرآیند تجدیدنظر نسبت به نگاه جهانی باشد.
منبع
موسویان،سیدحامد(1394)، بررسی سبک های یادگیری،تاب آوری و مهارت های حل مسئله در شطرنجبازان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی گیلان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید