اندازه گیری سرمایه فکری
توسعه اطلاعات در دهههای اخیر، موقعیت های جدید را پیش روی افراد و سازمآنها قرار داده است. از این رو تعاملات و ارتباطات گسترده جهانی توسعه یافته و تعاریف جدیدی در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی بروز نموده است. در این میان، سازمآنهای کسب و کار، بیشترین تاثیر را از وضعیت جدید پذیرا شده و خواسته یا ناخواسته، در مسیر این دگرگونی مداوم قرارگرفته، متحول شده، به انحلال و ادغام، یا پذیرش موقعیت های جدید روی آوردهاند. متناسب با این تغییرات موقعیتی، رویکردها و ادبیات جدیدی، چون: سازمان یاد گیرنده، معماری سازمان، سازمان مجازی و مهندسی مجدد و … بر بستر رهیافت اطلاعاتی پدیدار شده است. رهیافتی که از کد ژنتیک تا ایزومرها، از زبان شناسی تا کامپیوتر، و از کارکرد مغز انسان تا مدیریت سازمآنهای کسب و کار را، تفسیر می کند.
سازمآنهای امروزین، بیش از نمونه های قدیمی آنها با دیالتیک مواجه اند: نیاز به خود مختاری (استقلال) در مقابل نیاز همزمان به ارتباطات (یکپارچگی). پاسخ به این دیالتیک، مستلزم ایجاد فرصت یادگیری برای افراد سازمان است. چرا که از یک سو سازمآنها به ساختارهایی نیاز دارند تا خودمختاری و قابلیت حل مشکلات محل را توسعه بخشند، و از سوی دیگر برای دگرگونی فرهنگی، به بهبود ارتباطات و ساختار مشارکتی تمایل دارند. با گسترش ارتباطات و عدم نیاز به جابجایی و تحت تاثیر پیدایش سازمان مجازی تنها عنصری که در سازمان باقی میماند، انسآنها یعنی افراد سازمآنها هستند. پیداست که در چنین شرایطی برای تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده، بایستی انسآنها تمایل به یادگیرندگی پیدا کنند. یادگیری در سازمآنهای جدید نیز به نوبهی خود از رهیافت اطلاعاتی و از حلقهی سایبرنتیکی فرد – سازمان – محیط – فرد، پیروی میکند و از رفتار نوآورانه، اطلاعاتی و دانشی در محیط تاثیر میپذیرد. در واقع از یک سو، توسعهی ارتباطات و تولید انبوه اطلاعات و دانش از سوی دیگر کاهش نیم عمر رشتههای گوناگون دانش بشری، موجب شده تا اطلاعات به عنوان مهمترین منبع سازمآنها و به عنوان مزیتی رقابتی تلقی شود. همسان با سایر منابع سازمانی، این منبع مهم نیز نیاز به مدیریت داشته و مدیریت آن در سایه فناوری محقق میشود. توجه روزافزون به دانش و اهمیت دانشگران سازمان به عنوان اصلی ترین سرمایه سازمآنهای دانشبر، لزوم شناسایی و تشخیص دانش و اطلاعات، و شکلگیری چارچوب هایی برای مدیریت دانش را در سازمآنها ضروری نموده است.
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهشگران در توصیف ویژگیهای فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد، صورتی جهانی و همهگیری به خود گرفته و از داراییها و درآمدهای نامحسوس، پیچیده و نامشهودی شکل یافته، که به نحوی خاص به یکدیگر و در هم تنیده شدهاند.به وضوح روشن است که مدیریت، برنامهریزی و نظارت بر شناسایی، تخصیص و سنجش داراییهای نامشهود و سرمایه فکری بنگاهها، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است. بررسی روندها و آمارهای اقتصادی نیز برصحت این گفته اذعان دارند، چنان که بررسیهای انجام گرفته و آمارهای اقتصادی نیز بر صحت این گفته اذعان دارند، چنان که بررسی های انجام گرفته از پانصد شرکت در بین سالهای 1982 تا 1992 میلادی، نشان از رشد سهم ارزش داراییهای نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در میزان ارزش بازار دارد .به این منظور، برآورد و سنجش میزان تاثیر سرمایهفکری در فرآیندهای اقتصادی وضع موجود سازمان، یکی از روشهای شناخت نقاط ضعیف و تعیین راهبردهای لازم برای کمک به تصمیم گیری مدیران خواهد بود.
منبع
محسنی پور گلمغانی، مهدی(1393) ، اندازه گیری سرمایه فکری و رابطه آن با عملکرد سازمانی در شرکتهای نرم افزاری، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید