انحراف چیست؟
این مفهوم شامل هر گونه رفتاری میشود كه با هنجارهای اجتماعی، همنوایی، همصدایی و همسانی ندارد. انحراف عبارت است از رفتاری كه هنجارهای اجتماعی مهمی را نقض كرده و در نتیجه از نظر تعداد زیادی از مردم قابل نكوهش است. ذهن پرسشگر هر انسان حساس به این پرسش هدایت میشود كه: اصولاً چرا انحراف بروز میكند، چرا از الگوهای معین پیروی میكند و چرا بعضی اعمال، انحرافی نامیده میشود. اگرچه «یان رابرتسون» در كتاب خود به نام «درآمدی بر جامعه» انحراف را نتیجه چهار اصل اساسی – فشارهای اجتماع، ارتباط متقابل مردم با مردم، نارسایی اجتماعی و برچسب – میداند اما این تمام داستان نیست و یقیناً موضوعات بسیار زیادی در پهنه انحرافات اجتماعی دخیل و سهیم هستند.در حقیقت پرداختن به بخشهای تاریك یك جامعه و كالبد شكافی لایههای آسیب دیده بدنه اجتماع، گاه به تحلیل وضعیت و موقعیت عضو آسیب دیده منجر میشود و گاه، ما را به سوی شناخت بستر و زمینههای جامعهشناختی آن مقوله میكشاند. در این بررسی با دو نوع نگرش روبهرو خواهیم شد:
- لزوم بررسی آسیب
- تكدر خاطر از نتیجه بررسی كه این دو رویكرد ما را به مثبت اندیشی در حالت اول و بروز آثار تخریبی در ذهن در حالت دوم رهنمون میكند. در این بررسیها طبقهبندی جرم و میزان تخریب (عمق تخریب، گستره تخریب و دوام تخریب) ضروری به نظر میرسد.
انحرافات اجتماعی فرایندی است پیچیده كه از مسئله، آسیب و بحران آغاز میشود و تا فاجعه مسیری تدریجی و رو به فرسایش را طی مینماید.انسان اجتماعی در شرایطی میتواند به ایفای نقش خویش بپردازد كه نظمی در تعامل خود با دیگران شاهد باشد. تحقق نظم در تبعیت همگانی از هنجارهای اجتماعی میسر میشود. اگر نقض هنجارها گسترده رخ دهد. انحراف اجتماعی پدیدار میشود كه بایستی در مهار و كاستن از گسترش دامنه آن اقدامات جدی صورت پذیرد.بنابر نگرش اسلام انسان با قبول تكالیف دینی و اجتماعی و پذیرش محدودیتهایی، در واقع خود را از انواع قیود رها میسازد و انتظام اجتماعی را به صورت ریشهای محقق میكند، انحرافات اجتماعی در چنین نگرشی، علاوه بر به كارگیری شیوههای مرسوم كنترلی، با عطف توجه به نظارت الهی، مهار شدنیتر از هر شیوهای به نظر میآید.به دیگر سخن بررسی و تحلیل انحرافات اجتماعی در بستر توسعه اخلاقی انسان نیازمند یگانگی اجتماعی به عنوان پیش نیاز بقای جامعه میباشد و تا زمانی كه جامعه از این وضعیت برخوردار است، میتواند به بقای خود ادامه دهد، بنابراین هر جامعهای میكوشد كه همواره اعضای خود را با موازین مقبول اجتماعی و انسانی خود كه هنجارهای اجتماعی خوانده میشود، همراه سازد و در همین راستا با بهرهگیری و بهرهوری از اهرمها و مكانیسمهایی، نظم اجتماعی را ایجاد و بر عمل افراد جامعه، طبق قوانین اجتماعی نظارت كند. اگرچه حفظ این نظم، راهكارهای عملی در قالب چارچوبهای علمی را نیاز دارد اما برخورد صحیح و به دور از هر گونه برداشتهای غیر علمی نیز از شروط نظارت بر این نظم میباشد.برای رسیدن به رهیافت روشنتری از نحوه و چگونگی برخورد با انحرافات اجتماعی، پردازش اصول و مبانی توسعه با رویكرد توسعه انسانی همراه با زمینههای اخلاقی، بر گشایش هرچه بیشتر مسئله میافزاید، چرا كه توسعه، در بعد فردی یعنی شكوفایی و بارور شدن استعدادهای خدادادی انسان كه این معنا در مفهوم «كمال» در فرهنگ اسلامی – ایرانی مستتر است. این همان توجه به اصل آغاز نگرشهای فردی مثبت در جهت حذف انحرافات شخصیتی و اجتماعی است. از چنین منظری توسعه در بعد اجتماعی یعنی تحقق ظرفیتهای تولیدی جامعه و بهرهگیری هرچه بیشتر و بهتر از منابع و امكانات و سازماندهی كار و تولید درجهت افزایش ثروت و رفاه، امنیت و آزادی، كمال و سعادت و خوشبختی عموم افراد جامعه در روابط و مناسباتی عادلانه، انسانی و كارآمد، كه محصول نهایی آن «تولید سرمایه اجتماعی» برای حركت به سوی جامعهای توسعه یافته است.توسعه باید جامع، یكپارچه و چند بعدی باشد به طوری كه در بعد فرهنگی حقیقت، در بعد سیاسی آزادی، در بعد اقتصادی عدالت، و در بعد اجتماعی وحدت و یكپارچگی محورهای اصلی توسعه را تشكیل دهند.دستیابی به جامعه سالم، بهزیستی انسانی و شهر عاری از انحرافات اجتماعی از مسیر توسعه اخلاق انسانی و تولید سرمایه اجتماعی میگذرد
منبع
آزاد ،زهرا (1394) ، اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانمهای خانه دار و شاغل ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی ، دانشگاه آزاد اسلامی رشت
دیدگاهی بنویسید