الگوی نیازسنجی مبتنی بر شایستگی
طراحی و اجرای برنامههای نیازسنجی مستلزم پیروی از تکنیکها و فنون خاصی است. امروزه تعداد زیادی از فنون نیازسنجی وجود دارد که مورد استفادهی برنامهریزان آموزشی قرار میگیرد. با توجه به اینکه یکی از اهداف این تحقیق تعیین اولویتهای آموزش پژوهش به معلمان است بنابراین قصد داریم از الگوی نیازسنجی مبتنی بر شایستگی برای تعیین نیازهای آموزش پژوهش استفاده کنیم. الگوی شایستگی در نظام آموزشی میتواند کاربردهای مختلفی از جمله در نیازسنجی آموزشی افراد، تهیه و ارزشیابی برنامه آموزشی، ارزشیابی کارایی و اثربخشی آموزشی و در نهایت برنامهریزی برای رشد و توسعهی افراد داشته باشد؛ در واقع میتوان مبنای طراحی نظام آموزشی را بر اساس شایستگی انجام داد، چراکه مزیت به کارگیری الگوی شایستگی برای طراحی برنامه آموزشی از یک سو تشخیص دقیقتر نیازهای آموزشی و افزایش کارایی آموزشها و از سوی دیگر، کاربردی بودن آموزشها و پرهیز از انتقال دانش صرف است .
شایستگی مجموعهای از دانش و مهارتهای ضروری برای عملکرد بهتر در وظایف شغلی است . شایستگی قابلیتها و توانمندیهای درونی است که افراد در ارتباط با شغل خود بدست میآورند . شایستگی عموماً به عنوان مجموعه رفتارها یا فعالیّتهای مرتبط، انواع دانش، مهارتها و انگیزهها میباشد که پیش نیازهای رفتاری، فنی و انگیزشی برای عملکرد موفقیتآمیز در یک نقش یا شغل مشخص میباشد . الگوهای شایستگی را به صورت «توصیف مکتوبی از شایستگیهای مورد نیاز برای عملکرد کاملاً موفق یا نمونه در یک شغل، گروه شغلی، کار تیمی، بخش یا قسمتی از سازمان یا یک کارکرد اجتماعی» تعریف کردند. دو مکتب فکری در تعریف شایستگی وجود دارد. یک مکتب فکری مدعی است که شایستگی بر دانش و مهارت دلالت دارد و مکتب دوم مدعی است که شایستگی دربردارندهی ویژگیهایی است که به عملکرد کمک میکند. در تعریف دوم، شایستگی میتواند شامل دانش و مهارت و برخی از خصوصیات دیگر مانند سطوحی از انگیزه و صفات شخصیتی باشد. هستهی اصلی مکتب فکری دوم، فلسفهای است که معتقد است تمرکز باید بر روی کسانی باشد که کار را انجام می دهند، کاری که توسط این افراد انجام می شود .
به عقیده ی هاری، نیز معمولاً دو تعریف مرتبط در زمینهی شایستگی ارائه میشود:اولین تعریف نشانگر توانمندی فرد برای انجام اثربخش فعالیتهای شغلی است در حالیکه دومین تعریف بر آنچه یک فرد برای عملکرد اثربخش نیاز دارد تأکید میکند. این دو تعریف شباهت بسیاری به یکدیگر دارند اما متفاوتند؛ تعریف دوم آنچه را که برای موفقیت در شغل لازم است را دربر میگیرد. درتعریف نخست با درجهای از تواناییها و شایستگیهای ضروری برای انجام یک شغل ارتباط دارد. معنای دوم، معنای واقعی شایستگی است و در این مطالعه نیز همین معنا مدنظر میباشد .
در جامعه بین المللی عملکرد، مجموعه دانش، مهارت و نگرشهایی که کارکنان را قادر میسازد به صورتی اثربخش فعالیتهای مربوط به شغل یا عملکرد شغلی را طبق استانداردهای مورد انتظار انجام دهند شایستگی نامیده میشود .کرمی، با بررسی ادبیات موضوع، برای رویکرد شایستگی پنج گام اساسي معرفی کرده است كه بطور مختصر در زير به آنها پرداخته ميشود:
بررسي ادبيات موضوع و مستندات داخلي: در اينجا به بررسی و شناسايي مدلهاي داخلي موجود و مدلهاي خارجي كه ممكن است براي نقشهاي مختلف وجود داشته باشد، انجام ميشود. در واقع در اين مرحله تا حد امكان به بررسي آراء صاحبنظران مختلف پرداخته ميشود. اول آنکه به فهرست جامعي از شايستگي دست خواهيم يافت. هنگاميكه شايستگيها از ديد صاحبنظران مختلف بررسي كنيم احتمال اينكه بعدها در طي ادامه كار شايستگي شناسايي شود كه در فهرست تهيه شده از ديد صاحبنظران ديده نشده باشد، اندك است. در واقع انجام اين كار موجب تهيه فهرست جامع شايستگيها ميشود. دوم اينكه هنگامي كه شايستگيها را از ديد صاحبنظران مختلف بررسي ميكنيم ميتوانيم پيببريم كه كدام شايستگي بيشتر مورد نظر صاحبنظران مي باشد. به اينگونه كه ميتوانيم تعداد فراواني هر شايستگي را شناسايي كرده و از اين طريق شايستگيهاي مورد تاكيد را استخراج كنيم.
مصاحبه با افراد موفق و برجسته در سازمان: اين مرحله در واقع شامل مصاحبه با افرادي است كه داراي عملكرد عالي ميباشند به منظور شناسايي دانش، مهارت و توانايي كه آنها دارا ميباشند كه موجب برجسته شدن آنها و تمايزشان از بقيه سازمان ميشود. در این مرحله از طريق مصاحبه با افراد شاخص، به فهرستي از شايستگيها دست مي يابيم كه در اينجا دو حالت ممكن است وجود داشته باشد، يا اينكه شايستگيهاي استخراج شده دقيقا همان شايستگيهايي است كه از منظر صاحبنظران تهيه شده ميباشد و يا اينكه شايستگيهاي جديد شناسايي ميشود كه در فهرست تهيه شده از منظر صاحبنظران نيامده است كه در اينصورت ميتوان با افزودن آن به فهرست به جامعتر كردن و تكميل فهرست شايستگيها بپردازيم بنابراین مزیت مهمی که این روش دارد اینست که ميتوانيم به ارزيابي فهرست تهيه شده در مرحله قبل بپردازيم .
تهيه فهرست اوليه شايستگيها: طي انجام دادن مرحله اول و دوم فهرستي از شايستگيها بدست ميآيد كه در واقع ليست اوليه شايستگيها ميباشد. توصيه ميگردد در اين مرحله به تعريف شايستگيها نيز پرداخته شود. بدينصورت كه هر يك از شايستگيها در حد يك يا دو خط و ترجيحاً به صورت مصدري تعريف گردد تا منظور و مقصود از شايستگي مشخص گردد. اين كار ميتواند در مرحله بعدي كه اعتباريابي شايستگيها ميباشد بسيار كمك كند.
اعتباريابي شايستگيها: يكي از اصليترين روشها، روش اعتباريابي محتوا ميباشد، به این صورت که فهرست اوليه شايستگيها تبديل به فرمت پرسشنامه ميشود، پرسشنامه روي نمونه آماري مشخص اجرا ميگردد. پرسش در اين زمينه است كه كدام شايستگيها براي عملكرد موفقيتآميز در آن سازمان ضروري و چقدر ضروري ميباشد كه ميتوان نظر خود را روي پيوستاري از اصلاً ضروري نيست تا كاملاً ضروري بيان كند. پس از جمعآوري پرسشنامهها نتايج از لحاظ آماري تجزيه و تحليل ميشود تا اعتبار هر شايستگي بدست آيند اين يك عمل و روش پذيرفته شده براي دفاع از مدل شايستگي ميباشد.
تهيه مدل شايستگي: پس از اعتباريابي شايستگيها، شايستگيهاي مورد نظر و معتبر شناسايي شده لذا به تهيه مدل شايستگي براي سطوح مختلف پرداخته ميشود.
با توجه به رویکرد شایستگی که در بالا معرفی گردید میتوان با استفاده از مراحلی مشابه، وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شایستگیهای پژوهشی را در معلمان به منظور تشخیص نیازهای آموزش پژوهش و به عبارتی، میزان تخصص و دانش پژوهشی آنان با استفاده از این رویکرد مورد بررسی قرار داد.از جمع بندی این تعاریف می توان نتیجه گرفت که ظرفیت پژوهشی به توانمندیهای پژوهشی، شرایط و منابع محیطی و مادی و انگیزههای درونی و بیرونی که برای درک و فهم پژوهش، انجام پژوهش و یا کاربرد نتایج پژوهشها مورد نیاز است گفته میشود. طبق نظر دسفورگز ، ظرفیت پژوهشی شامل سه مؤلفهی تخصص پژوهش، انگیزهی پژوهش و فرصتها و امکانات محیطی برای انجام پژوهش میباشد.
همانگونه که در این فصل بیان شد پژوهش و تحقیق در بهسازی فعالیتهای آموزشی معلمان، پیوند بین نظریه و عمل توسط معلمان، تولید دانش آموزشی که کاربردهای ملموستری دارند و توسعهی حرفهای معلمان نقش مهمی را ایفا میکند. تا کنون در ایران به برخی از ابعاد پژوهشگری معلمان از جمله بررسی اثربخشی برنامه معلم پژوهنده، موانع مشارکت معلمان درتحقیق ویا دلایل ناکارآمدی آموزش پژوهش به معلمان پرداخته شده است ، اما پژوهش مدونی در زمینهی بررسی ابعاد مختلف ظرفیت پژوهشی معلمان ارائه نشده است.
در خارج از ایران پژوهشهای متعددی به موضوع بررسی ظرفیت پژوهشی در محیط آموزشی پرداختهاند . با توجه به مبانی نظری و پیشینهی پژوهشی، به بررسی ظرفیت پژوهشی معلمان و ابعاد مختلف آن یعنی تخصص پژوهش، انگیزهی پژوهش و فرصتها و امکانات پژوهش در محیط آموزشی معلمان پرداخته ،تاکنون پژوهشهای متعددی به بررسی تخصص و دانش پژوهشی پرداخته اند و دانش پژوهشی را دارای ابعاد مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل اطلاعات کمّی و کیفی، مهارت جستجو و بررسی و تحلیل اطلاعات مربوط به پژوهشهای قبلی، تلفیق اطلاعات و ارزیابی آن ها، توانمندی در شناسایی مسئله، بیان مسئله و ارائهی راه حل مناسب برای مسئله، مهارت برقراری ارتباط مناسب و مشارکت با دیگران، مهارت و دانش روششناسی تحقیق و طراحی فرایند پژوهش عنوان میکنند.
در رابطه با انگیزه پژوهشی کرامتی، انگیزش پژوهشی را به انگیزه کمی فعالیتهای پژوهشی انجام شده و انگیزهی کیفی ؛ نگرش مثبت به پژوهش و صالحی نیز انگیزه پژوهشی را به سه مؤلفهی انگیزهی درونی، بیرونی و بیانگیزگی تقسیمبندی میکند. در رابطه با بررسی فرصتها و امکانات پژوهشی در محیط آموزشی نیز گلسو ،پرسشنامهی محیط آموزشی- پژوهشی را ساخته و اعتباریابی کرده است. این پرسشنامه دارای مؤلفههای الگوها و رفتارهای مناسب تحقیقاتی، تقویت مثبت و حمایت از دانشجو، درگیری اولیه در فعالیتهای پژوهشی، جستجوی علم و دانش به عنوان یک تجربه اجتماعی، تدریس مباحث آماری، توجه به علایق دانشجو در یافتن ایده های پژوهشی، توجه به نواقص و مشکلات فعالیتهای پژوهشی، تمرکز بر سبکهای متنوع پژوهشی و کاربردی کردن علم، بود. همچنین در این فصل بیان شد که توسعهی ظرفیت پژوهشی معلمان مستلزم مشارکت آنان در دورههای آموزش پژوهش میباشد. قبل از هر اقدامی در زمینهی آموزش پژوهش به معلمان لازم است تا نیازهای پژوهشی آنان در محیط آموزشی شناسایی شده تا بر اساس آن برنامهریزیهای اساسی صورت گیرد. تاکنون پژوهشهایی در زمینهی نیازسنجی آموزش پژوهش و نیازسنجی پژوهشی در ایران انجام شده است ،ولی در زمینهی تعیین نیازهای آموزش پژوهش به معلمان، مطالعهای صورت نگرفته است. این پژوهش به تعیین نیازهای آموزش پژوهش به معلمان، با استفاده از روش نیازسنجی مبتنی بر شایستگی میپردازد. این روش دارای مراحل:
- بررسی مبانی نظری مربوطه و شناسایی شایستگیهای مورد نیاز پژوهشی در معلمان
- نظرخواهی از متخصصین پژوهش و معلمان خبره ، معلمانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند
- اعتباریابی شایستگیهای شناسایی شده در مراحل قبلی از طریق نظرخواهی از معلمان با استفاده از پرسشنامه
- توصیف و تحلیل دیدگاهها و تعیین فاصلهی بین شایستگیهای مطلوب و شایستگیهای موجود به عنوان نیاز آموزش پژوهش و در نهایت اولویتبندی شایستگیهای مورد نیاز آموزش، میباشد.
بر همین اساس شایستگیهای پژوهشی مطلوب و شایستگیهای پژوهشی موجود، شناسایی و در نهایت نیازهای آموزش پژوهش به معلمان اولویتبندی میگردند.
منبع
اکرمی،رابعه(1392)، بررسی ظرفیت پژوهشی از دیدگاه معلمان و نیازسنجی آموزش پژوهش معلمان، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی، دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی مشهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید