الگوي نظري فرضي براي پنج عامل اصلي
مک گري و کاستا ، الگويي نظري براي پنج عامل بزرگ تنظيم کردند که آن را نظريه پنج عاملي خوانده اند. آنها اساس پنج عامل را به عنوان تمايلاتي مبنايي که زمينه زيستي دارند معرفی کرده اند، يعني تفاوتهاي رفتاري مربوط به پنج عامل به ژنها، ساختار مغز و مانند آن برمي گردد. اين تمايلات اساسي، آمادگيهاي عمل و احساس به نحوي خاص است و به طور مستقيم تحت تاثير محيط قرار ندارند . با توجه به شواهد مربوط به ارثي بودن تمايلات اساسي، تاثير و مطالعاتي که در ساير فرهنگها و انواع موجودات شده است، مک گري و کاستا معتقدند که شخصيت از يک رسش دروني منشا ميگيرد.
با اين ديد صفات شخصيت بيشتر متاثر از عوامل زيستي است تا محصول تجربههاي زندگي و شکوفايي تمايلات اساسي بوسيله محيط . اين تمايلات در طول زندگي فرد هم بر خودپندار، و هم بر ويژگيهاي مربوط به سازگاري تاثير ميگذارند، که شامل نگرشها، اهداف شخصي، باورهاي خودکارآمدي و ويژگيهاي ديگر است، هم صفت سازگاري و انطباق و هم عوامل محيطي، انتخابها و تصميم هايي را که خود در زندگي اتخاذ ميکند، تحت تاثير قرار ميدهند و در زندگي نامه واقعي وي منعکس ميشوند .
عوامل تاثير گذار در پيدايش پنج عامل بزرگ
دو رويکرد عمده در پيدايش شکل کنوني پنج عامل بزرگ شخصيت، وجود داشت. يکي رويکرد گلدبرگ ، بود که با تحليل صفات مربوط به شخصيت در فرهنگ لغات زبانهاي طبيعي به اين کار پرداخته است .اين مدل بر فرضيه لغوي استوار بوده است. بر اساس اين فرضيه، اساسي ترين و اجتماعي ترين تفاوتهاي فردي، در طول تاريخ در قالب اصطلاحات و صفات شخصيتي در زبانهاي طبيعي کدگذاري شده اند .رويکرد ديگر تحقيقاتي بود که با مقياسهاي پرسش نامه اي شخصيت سروکار داشتند. اين تحقيقات وجود چهار چوبي سازمان دهنده را براي يافتههاي پژوهش احساس ميکردند. از اين رو به تحليل عاملي روي آورند و پس از تحليل عاملي مواد پرسشنامهها دو بعد وسيع برونگرايي و نوروز گرايي را آشکار ساختند .
در اوايل دهه 1980، کاستا و مک گري براي سنجش سه بعد نوروز گرايي، برونگرايي و تجربه پذيري، مشغول تهيه پرسشنامه شخصيت نئو شدند. آنها کار خود را با تحليل خوشه اي پرسشنامه کتل شروع کردند. در ابتدا تحليل آنها عامل برونگرايي و نوروز گرايي را آشکار ساخت. اما کم کم اهميت عامل تجربه پذيري نيز که در برخي از عوامل اوليه کتل مورد اشاره قرار گرفته بود براي آنها روشن شد . در سال 1983 کاستا و مک گري دريافتند که نظام نئو تطابق بسياري با سه عامل مدل پنج عاملي دارد اما صفات متعلق به حيطههاي سازگاري و وظيفه شناسي را در برنمي گيرد.
در نتيجه آنها به توسعه مدل خود بر مبناي تحليل پرسش نامههاي مربوط به سنجش دو عامل اخير پرداختند و نسخه تجديدنظر شده از پرسشنامه خود را با عنوان NEO-PI-R ارائه کردند .بين دو رويکرد از لحاظ نظري تفاوت هايي وجود دارد بدين معنا که عامل و مولفهها در مدل گلدبرگ فاقد نقش علمي و تبيیني هستند. بر خلاف مدل کاستا و مک گري که براي عاملها خواستگاهي زيستي – اجتماعي قائل است و آن را تبيين کننده رفتار ميداند .
ابعاد و مولفههاي تست شخصيتي پنج عاملي کاستا و مک گري
اين تست به منظور عملي کردن مدل پنج عاملي شخصيت ساخته شده و چارچوبي از صفات اصلي شخصيت ارائه ميدهد که در خلال چهار دهه گذشته بسط و گسترش يافته است .عوامل پنج گانه اساسي ترين ابعاد شخصيت را تحت صفات مشخص شده، هم در زبان طبيعي و هم در پرسشنامههاي شخصيتي ارائه ميدهد. تحقيقات متعدد و گوناگون نشان ميدهد که اين عوامل جامع بوده و ميتواند شخصيت افراد را در جهات گوناگون تبيین نمايد.اين آزمون داراي 5 عامل یا شاخص اصلي است و هر عامل 6 مقياس دارد. با توضيح وضع فرد در هر يک از عوامل پنج گانه ميتوان يک شرح جامعي فراهم نمود که بتواند وضع عاطفي، اجتماعي، تجربي، انگيزشي و نگرشي فرد را مشخص سازد .
روان آزرده خويي
موثرترين قلمرو مقياسهاي شخصيت تقابل سازگاري يا ثبات عاطفي با ناسازگاري یا عدم ثبات عاطفی است، که در قلمرو روان آزرده خويي ميباشد. متخصصان باليني انواع گوناگوني از ناراحتيهاي عاطفي چون ترس اجتماعي، افسردگي و خصومت را در افراد تشخيص ميدهند .تمايل عمومي به تجربه عواطف منفي چون ترس، غم، دستپاچگي، عصبانيت، احساس گناه و نفرت مجموعه N را تشکيل ميدهد. درهر صورت N دربرگيرنده عناصري بيش از آسيب پذيري و ناخوش احوالي شناختي است. از آنجا که هيجان مخرب در سازگاري فرد و محيط تاثير دارند، در زنان و مرداني که داراي نمرات بالا در N باشند، احتمال بيشتري وجود دارد که داراي باورهاي غيرمنطقي باشند، قدرت کمتري در کنترل تکانهها داشته باشند و درجههاي انطباق ضعيف تري با ديگران در شرايط فشار رواني نشان دهد .
هم چنانکه اسم اين عامل نشان ميدهد بيماراني که به طور سنتي به عنوان نوروتيک تشخيص داده می شوند، کلا نمره بالايي در اندازههاي N به دست ميآورند .اما مقياس N اين تست همانند ساير مقياس هايش يک بعد از شخصيت سالم را نیز اندازه ميگيرد. افرادي که نمرات آنها در N پايين است داراي ثبات عاطفي بوده و معمولا آرام معتدل و راحت هستند و قادرند که با موقعيتهاي فشارزا، بدون آشفتگي يا هياهو رو به رو شوند .
مولفههاي روان آزرده خويي(N)
اضطراب : افراد مضطرب معمولا بيمناک، ترسو، مستعد نگراني، عصبي، پرتنش و وحشت زده هستند. افراد نمره پايين افرادي راحت و آرام هستند. اين افراد معمولا در مواردي که امور مطابق با خواست آنها پيش نمي رود، ستيزه جويي نمي کنند .
پرخاشگري : اين مقياس گرايش فرد به تجربههاي خشم و حالات وابسته به آن همچون احساس درماندگي و ناکامي را اندازه گيري ميکند. نمره پايين در اين مقياس به سطح سازگاري و راحت طلب بودن فرد اشاره می کند .
افسردگي: اين مقياس تفاوتهاي بين فردي بهنجار را در تجربه کردن حالت افسردگي اندازه گيري ميکند. افراد نمره بالا، مستعد احساس گناه، غم، نااميدي و تنهايي هستند. افراد نمره پايين بندرت چنين احساساتي را تجربه ميکنند، اما ضرورت ندارد که افراد سرخوشي باشند . کمرويي: حالتهاي هيجاني، شرم، خجالت و دستپاچگي ناشي از اين حالتها، رکن اساسي اين مقياس را ميسازند. اين افراد معمولا خجالتي بوده و داراي اضطراب اجتماعي هستند. نمرات کمتر لزوما مهارتهاي اجتماعي بهتر را نمي سنجد اما اين افراد از موقعيتهاي اجتماعي ناهنجار کمتر صدمه ميبينند .
تکا نشوري: منظور از اين اصطلاح ناتواني در کنترل کششها و هوسها مثلا در مورد غذا، سيگار و تملک می باشد. اين اميال چنان قوي است که فرد نمي تواند در برابر آنها مقاومت کند هر چند ميداند که پس از رفع ميل، از کردار خود پشيمان خواهد شد .
آسيب پذيري : آخرين مقياس N آسيب پذيري در مقابل استرس يا فشار است. افراد در نمره بالا احساس ناتواني در مقابله با استرس ميکنند. افراد در نمره پايين خودشان را قادر به اداره خود در موقعيتهاي مشکل مييابند.
برونگرايي(E)
برونگراها افرادي اجتماعي هستند. افزون بر دوستدار ديگران بودن و تمايل به شرکت در اجتماعات و مهمانيها، اين افراد در عمل قاطع، فعال و حراف يا اهل گفتگو هستند. اين افراد هيجان و تحرک را دوست دارند و برآنند که به موفقيت در آينده اميدوار باشند. مقياسهاي شاخص E نشان دهنده علاقه افراد به توسعه صنعت و کار خود است .
در برابر برونگرايان که به روشني قابل توصيف هستند درونگرايان را به آساني نمي توان تعريف کرد. در برخي از جنبهها، درونگرايي را ميتوان به نبود ويژگيهاي برونگرايي توصيف کرد. درونگرايان افرادي محافظه کارند. اما نه اينکه دوست داشتني نباشند، مستقل اند نه اينکه در جمع شاخص باشند، و تکرو هستند، اما تنبل و کند نيستند. درونگرايان معمولا خجالتي و در جايي که ترجيح بدهند، تنها هستند. اين نکته به اين معنا نيست که آنها داراي اضطراب اجتماعي باشند. اين افراد علاقه زيادي به پژوهش دارند. اين يافته در پژوهشهاي متعدد و مرتبط با طرح پنج عاملي نشان داده شده است .
مولفههاي برونگرايي(E)
صميميت : افراد صميمي و با محبت که ارتباط دوستانه تري با ديگران دارند، در اين مقياس نمره بالاتري ميآورند. اين مقياس در بين مقياسهاي E، بيشترين ارتباط را با عامل سازگاري دارد .
جمع گرايي : افراد جمع گرا از بودن با ديگران لذت ميبرند و هر چه جمع بيشتر باشد آنها شادترند. نمره پايين افراد در اين مقياس نشانه تمايل آنها به تنهايي بوده و از محرکهاي اجتماعي يا فعالانه اجتناب ميکنند و يا دنبال آن نمي روند .
قاطعيت: افراد داراي نمره بالا در اين مقياس افرادي مسلط، با تکلم و از نظر اجتماعي پيشرو و پيشگام به شمار ميآيند. افراد نمره پايين ترجيح ميدهند که به جاي قرار گرفتن در متن اجتماعات و مهمانيها، در زمينه اين موقعيتها قرار داشته باشند و بيشتر علاقمندند به جاي سخنگو، شنونده باشند .
فعاليت : نمره بالا در اين مقياس در افرادي ديده ميشود که داراي آهنگ سریع در حرکت هستند، آنان معمولا پرانرژي بوده و زندگي پرتحرکي دارند. افراد نمره پايين در اين مقياس داراي آهنگي کندتر و آرامتر بوده .
هيجان خواهي : افراد داراي نمرات بالا در اين مقياس در آرزوي محرک و هيجان هستند، رنگهاي روشن را دوست دارند و خواهان محيطهاي شلوغ هستند. نمرات پايين نشان دهنده نياز کمتر به تحريک است .
هيجانهاي مثبت: تمايل به تجربه هيجانهاي مثبت همچون شادي، عشق و هيجان است. افراد داراي نمره بالا به راحتي ميخندند و داراي روحيه اي شاد و خوشبين هستند. افراد داراي نمره پايين افرادي ضرورتا ناشاد نيستند .
پذيرا بودن (O)
بعنوان يک بعد اصلي شخصيت، پذيرا بودن به تجارب، که در بعضي از منابع تحت عنوان انعطاف پذيري، باز بودن و تجربه پذيري نیز شناخته شده است. عناصر و مقياسهاي اين عامل همچون تصور فعال، احساس زيبا پسندي، توجه به احساسات دروني، تنوع طلبي، کنجکاوي ذهني و استقلال در قضاوت، اغلب نقش مهمی در تئوريها و سنجشهاي شخصيت ايفا نموده اند. اشخاص منعطف هم درباره دنياي دروني و هم درباره دنياي بيروني کنجکاو هستند. و زندگي آنها از لحاظ تجربي غني است .
ساير مدلهاي پنج عاملي اغلب اين بعد را هوش ناميدهاند و نمرات آن با آموزش و سطح هوش همبسته است. پذيرا بودن به تجارب مخصوصا با جنبههاي مختلف هوش چون تفکر واگرا که عاملي در خلاقيت ميباشد، مربوط است. اما پذيرا بودن مترادف با هوش نيست. افرادي که نمره پاييني در انعطاف پذيري ميگيرند. متمايلند که رفتار متعارف داشته و ديدگاه خود را حفظ نمايند. اين افراد تازههاي آشناتر را ترجيح ميدهند و پاسخهاي عاطفي آنان خيلي محدود است .
مولفههاي پذيرا بودن (O)
تخيل: افرادي که در تخيل منعطف هستند تصوري روشن و يک زندگي تخيلي فعال دارند. افرادي که نمره کم در اين مقياس ميگيرند، خيلي بي روح بوده و ترجيح ميدهند که فکر خود را متمرکز وظايف در حال انجام بکنند .
زيبايي شناسي : افرادي که نمره بالا در اين مقياس ميگيرند، درک عميقي از هنر و زيبايي دارند. افرادي که نمره پاييني در اين مقياس ميگيرند، حساسيت کمتر و علاقه کمتري به هنر و زيبايي نشان ميدهند .
احساسات : افرادي که نمره بالايي در اين مقياس ميگيرند، موقعيتهاي هيجاني مخلتف را خيلي بيشتر و عميقتر از دیگران تجربه ميکنند. افرادي که نمره پاييني در این مقياس ميگيرند، افت هيجاني داشته و باور نمي کنند که موقعيتهاي هيجاني منفي نيز وجود دارند .
اعمال : تجربه پذيري در اعمال به صورت تلاش در فعاليتهاي مختلف، رفتن به جاهاي تازه و خوردن غذاهاي غيرمعمول ديده ميشود. افرادي که نمره پاييني در اين مقياس ميگيرند، تغييرات را مشکل مييابند و ماندن در وضعيت ثابت را ترجيح ميدهند .
ارزش ها : باز بودن به ارزشها، يعني آمادگي براي بازبيني ارزشهاي اجتماعي، سياسي و مذهبي. افراد بسته به اين موضوع، عموما به منابع قدرت و عادات و رسوم اجتماعي، محافظه کار هستند .
عقايد : افراد داراي نمره بالا هم از بحثهاي فلسفي، هم از محرکهاي ذهني لذت ميبرند. افراد داراي نمره پايين، کنجکاوي محدودي دارند و اگر هم هوش بالا داشته باشند، تمرکز خاصي به عناوين محدوده زمينه کاري خود دارند .
گشودگی به تجربه: گشودگی به تجربه بعدي از تمايلات بين فردي است. فرد سازگار اساسا نوع دوست است، نسبت به ديگران همدردي کرده و مشتاق است که کمک کند و باور دارد که ديگران نيز متقابلا کمک کننده هستند. در مقابل فرد ناسازگار ستيزه جو، خود مدار و شکاک نسبت به ديگران بوده و رقابت جو است تا همکاري کننده. نمره پايين A معمولا با ويژگيهاي اختلال شخصيت وابسته همراهي دارد.
مولفههاي سازگاري(A)
اعتماد : افراد داراي نمره بالا براين فرض هستند که ديگران قابل اعتمادند و حسن نيت دارند. افراد نمره پايين بدگمان و شکاک بوده و فکر ميکنند که ديگران ممکن است خلافکار يا خطرناک باشند .
رک گويي: افرادي که نمره بالايي در اين مقياس ميگيرند، رک، بي ريا، و صاف و ساده هستند. افرادي که نمره پاييني در اين مقياس ميگيرند، خيلي مايلند ديگران را در دست داشته باشند، هر چند باريا، حيله يا فريب باشد .
نوع دوستي: افراد داراي نمره بالا در اين مقياس توجه فعالي به ديگران دارند. افرادی که نمره پاييني در اين مقياس ميگيرند، شبيه افراد خود محور بوده و به شرکت در مسائل ديگران بي علاقه اند .
همراهي : افرادي که نمره بالايي ميگيرند، تمايل دارند به ديگران احترام بگذارند، پرخاشگري خود را پنهان کنند، ببخشند و فراموش کنند. افرادي که نمره پاييني در اين مقياس ميگيرند،پرخاشگرانه و رقابت جوند تا همراهي کننده و در واقع فوري ناراحتي خود را ابراز ميکنند .
تواضع: افراد داراي نمره بالا در اين مقياس، افرادي فروتن و داراي توانايي در ناديده گرفتن منافع خود هستند. افراد داراي نمرههاي پايين بر اين باورند که از بسياري از افراد ديگر برترند و از خود راضي و متکبر به نظر ميرسند .
دلرحم بودن : افراد داراي نمرههاي بالا در جهت نيازهاي ديگران فعال بوده و بر جنبههاي انساني تاکيد دارند. افراد داراي نمره هاي پايين افرادي سرسختتر از ديگرانند و کمتر تحت تاثير رحم و شفقت قرار ميگيرند.
مسئوليت پذيري(C)
يکي از موضوعهاي مهم يک نظريه شخصيت و بويژه در نظريه روان پويايي، موضوع کنترل تکانه هاست. در روند تکوين و رشد فردي، بيشتر افراد ميآموزند که چگونه کششها و نيازهاي خود را اداره کنند. به طور کلي ناتواني در برابر تکانهها و تمايلات، و بکارگيري طرح و برنامه در رفتار براي رسيدن به اهداف، مورد بررسي شاخص C آزمون NEO قرار ميگيرند. افراد مسئوليت پذير يا با وجدان، هدفمند، با اراده و مصمم ميباشند. نمرات بالا در C با موفقيت شغلي و تحصيلي همراه است. نمره پايين در C ممکن است موجب شود که فرد از باريک بيني لازم، دقت و پاکيزگي زياد اجتناب کند.
مولفههاي مسئوليت پذيري:
شايستگي : نمره بالا نشان دهنده آمادگي و قابليت فرد در ارزيابي زندگي است. افرادي که نمره پايين در اين مقياس ميگيرند، نسبت به تواناييشان بي عقيده هستند و احساس ناشايستگي و عدم آگاهي ميکنند. در بين تمام مقياسهايC ، شايستگي بالاترين ارتباط را با عزت نفس و کانون کنترل دروني دارد .
نظم و ترتيب : افراد نمره بالا، منظم و داراي سازماندهي مناسب رفتاري هستند. افراد نمره پايين نمي توانند منظم باشند و خود را افرادي فاقد برنامه مشخص کوتاه مدت يا طولاني مدت ميدانند. در بالاي طيف اين مقياس افرادي با احتمال وسواس قرار ميگيرند .
وظيفه شناسی : افرادي که نمره بالايي در اين مقياس ميگيرند به اصول اخلاقي شان پايبند بوده و تعهدات اخلاقيشان را به طور دقيق انجام ميدهند. افرادي که نمره پايين در اين مقياس ميگيرند با مسايل اخلاقي به طور اتفاقي برخورد ميکنند و ممکن است احساس عدم استقلال و بي اعتمادي در ديگران را ايجاد نمايند .
تلاش براي موفقيت : افرادي که نمره بالايي در اين مقياس ميگيرند سطح آرزو و توقعات بالايي دارند و خيلي سخت کار ميکنند تا به اهداف خود برسند. افرادي که نمره پايين در اين مقياس ميگيرند، بي حال و تنبل هستند و براي موفقيت تلاش نمي کنند .
خويشتن داري : منظور از اين مقياس، توانايي افراد در شروع وظايف و ادامه آنها در جهت تکميل آن ها علي رغم دلتنگيها و آشفتگي هاست. نمره بالا نشان دهنده توانايي افراد در تحريک خود براي انجام کارهاست، افرادي که نمره پاييني ميگيرند در شروع کارهاي عمومي مسامحه ميکنند و به آساني در ادامه کار باز ميمانند .
محتاط در تصميم گيري : اين مقياس مربوط به تمايل افراد به فکر کردن قبل از عمل است. نمره بالا نشان دهنده تامل زياد و احتياط افراد در انجام امور است. افرادي که نمره پايين در اين مقياس ميگيرند، بي تامل بوده و بدون توجه به تبعات آن صحبت کرده يا عمل ميکنند.
منبع
محمدی،سیمین(1391)،بررسی میزان رضایت زناشویی وویژگی های شخصیتی ازدواج زنان قبل از17سالگی وبعداز 25سالگی ، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،آموزشهای نیمه حضوری پردیس علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید