الگوي بنياد اروپايي مديريت کيفيت (EFQM) یا تعالی سازمانی
در اواخر دههی 1980، که اقتصاد اروپا در معرض تهدید بازارهای خاور دور ، بویژه ژاپن قرار داشت، انجمنی از مدیران عامل 14 سازمان در اروپا گرد هم آمدند تا راهکار به سلامت جستن از مخاطره موجود و سردمداری آینده را بیابند. مشورت این گروه و عزم گروهی آنها، به تأسیس بنیادِ اروپاییِ مدیریتِ کیفیت انجامید. بدین ترتیب، در سال 1988، این بنیاد تأسیس شد و اتحادیه اروپا، آنرا تأیید نمود . الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM)، بعنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها معرفی شده است. کار طراحی این الگو، بهطور جدی، از سال 1989 آغاز و در سال 1991 معرفی شد .این الگو، دائماً مورد بازبینی قرار گرفته است، اما مهمترین بازبینی که منجر به تغییراتی در الگو گردید، در سال 1999 صورت گرفت که مهمترین این تغییرات عبارت بودند از توجه بیشتر به رویکردهایی که میتواند نتایج مربوط به مشتریان را بهدنبال داشته باشد و نیز توجه بیشتر به بحث شراکتها و مدیریت دانش .
الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت، در گذشته، به عنوان ابزاری برای ارزیابی سازمانها در ارتباط با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر، بهکار میرفت، اما اخیراً با تغییراتی بهعنوان الگوی تعالی سازمانی، مورد تصویب قرار گرفته است . این الگو، بر تعالی سازمانی متمرکز است و همهی جنبههای مدیریت یک سازمان را شامل میشود و بهعلاوه، سازمان، هر اندازه و ابعاد و نوعی که داشته باشد، میتواند از آن، استفاده نماید. تعالي سازماني را ميتوان رشد و ارتقاء يک سازمان، در تمامي ابعاد مختلف آن دانست.همانطور که نجمی و حسینی ، نیز بیان میدارند، سازماني متعالي است که بتواند رضايت تمامی ذينفعان سازمان ؛ کارکنان، مشتريان، جامعه، سهامداران، شرکاء تجاري و تمام افراد و سازمانهايي که از سود سازمان منتفع و از ضرر آن متضرر ميگردند, را برآورده نمايد.
سازمانهاي متعالي، ميکوشند تا با دستاوردهايشان و نشان دادن اينکه چگونه به آنها رسيدهاند و اينکه در آينده چه دستاوردهايي خواهند داشت، رضايت ذينفعان خود را جلب کنند.اصول مدیریت کیفیت فراگیر که بخش تولید را در اروپا، ایالات متحده و ژاپن، تغییر داده بود و بهتدریج به سایر بخشها در سراسر جهان انتقال مییافت، الهام بخش حرکت شرکتهای اروپایی در حرکت بهسوی مدیریت کیفیت گردید. شرکتهاي اروپايي پذيرفتهاند که مديريت کيفيت فراگير، راهي براي مديريت فعاليتها، در جهت دستيابي به کارآيي، مؤثر بودن و مزيتهاي رقابتي است که تضمين کنندهي موفقيت در دراز مدت ميباشد و اين ميسر نميگردد مگر با تأمينِ نيازهاي مشتريان، کارکنان و ديگر ذينفعان سازمان.
مفاهيم بنيادين الگوي تعالی سازمانی
هر الگوی کیفیتی، بر اساس مجموعهای از ارزشها پایهگذاری شده است که این ارزشها، ارکان اصلی آن الگو را تشکیل میدهند. الگوی تعالی سازمانی، بر اساس هشت مفهوم اصلی بنا شده است. این مفاهیم، در سایت بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت در صفحهای با عنوان مفاهیم بنیادین تعالی، آورده شدهاند:
نتيجه گرايي: تعالی سازمان، نتیجه توازن منطقی و هدفدار در پاسخگویی به نیازهای تمامی ذینفعان سازمان میباشد. بدیهی است که نتایج عملکرد سازمان با نگاه بنیادین به ضرورتهای حرکت تعالی، بهصورت متوازن، به ذینفعان تعلق خواهد گرفت.
مشتري مداري: مشتری، داور نهایی کیفیت محصولات و خدمات یک سازمان میباشد و جلب نظر مشتریان، از طریق تمرکز بر خواستهها و انتظارات فعلی و بالقوهی آنان ممکن است .
رهبري و ثبات در مقاصد: رهبری یعنی تعیین اهداف و ایجاد انگیزه در افراد برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف سازمان. مدیران، در حرف و عمل باید الهام بخش کارکنان برای تلاش جهت دستیابی به تعالی باشند، چشم انداز دقیقی از آینده سازمان برای آنها ترسیم نمایند، در رسیدن به اهداف سازمانی با ثبات باشند و محیطی را فراهم سازند که در آن کارکنان بهخوبی کار کنند.
مديريت مبتني بر فرآيندها و واقعيتها: اثر بخشی سازمان، هنگامی افزایش مییابد که تمامی فعالیتهای سازمان، دقیقاً شناسایی شده و بهطور نظاممند و با استفاده از اطلاعات موثق مرتبط با ذینفعان، اداره شود و تصمیمگیریهای مرتبط با فعالیتهای سازمان و نیز برنامهریزی و بهبود و اصلاح، بر اساس آنها صورت گیرد .
توسعه و مشارکت کارکنان: حداکثر ظرفیت و توانِ بالقوهی کارکنان یک سازمان، از طریق تعریف ارزشهای مشترک، ایجاد فرهنگ اعتماد و تفویض اختیار به آنها، به بهترین وجه، فعال میشود. این روش موجب خواهد شد که همگان به مشارکت در پیشبرد امور سازمان، علاقمند باشند .
يادگيري، نوآوري و بهبود مستمر: سازمانی که میخواهد به تعالی دست یابد، باید مشارکت تمامی کارکنان را در امور به حداکثر برساند. برای استفاده از تمامی توان بالقوهی کارکنان سازمان، بهترین کار، توانمند ساختن کارکنان درانجام کارهایشان و ایجاد ارزشهای مشترک وفرهنگ اعتماد درسازمان است .
توسعهی شراکتها: سازمانهای متعالی، با ایجاد حس اعتماد، مناسبات سودمند دو طرفهای را با همکاران تجاری خود برقرار نموده و در شناخت مسائل، کسب دانش بیشتر و در اختیار نهادن تجربیات خود، با آنها همکاری مینمایند .
مسؤليتهای اجتماعي سازمان: منافع بلندمدت سازمان و کارکنان آن، از طریق انتخاب یک رویکرد اخلاقی که به رعایت روزافزون انتظارات جامعه و نیز ملاحظات قواعد اجتماعی موجود میانجامد، قابل تأمین است .
از آنجا كه مفاهيم بنيادين، نشان دهندهی اهدافي هستند كه يك سازمان متعالی، بايد به آنها دست يابد و چون اهداف و آرمانها معمولاً بلندپروازانه و دوردست هستند، سازمانها براي اينكه بدانند بهمنظور تحقق آنها، چگونه بايد كار و فعاليت كنند، نياز به معيارهايي دارند كه اجراي آنها در سازمان، موجب تحقق اهداف مورد نظر شود. همچنین، برای شناخت وضعيتِ عملکردي هر سازمان، بايد از معيارهايي بهره گرفت که ارتباط تنگاتنگي با مفاهيم فوق الذکر داشته باشند، معيارهايي که توسط آنها، ميزان تحقق هشت مفهوم بنيادين و ميزان موفقيت سازمان در دستيابي به نتايج را بتوان اندازه گيري نمود. به این منظور، الگوی تعالی سازمانی، از نُه معیار اصلی بهره میبرد، که پنج معیار آن، توانمند ساز یک سازمان محسوب میشوندوچهار معیار دیگر، نتایج عملکرد و دستاوردِ فعالیتهایِ سازمان میباشند . در الگوی تعالی سازمانی، معيارها روي هم 1000 امتياز دارند، که 500 امتياز مربوط به توانمند سازها و 500 امتیاز مربوط به نتایج است .در ادامه، به توصیف بیشتر توانمند سازها و نتایج می پردازیم:
توانمند سازها: معيارهاي توانمندساز، تمام مکانیزمها، سیستمها، روشها، طرحها و بخشهای تشکیل دهنده یک سازمان را در بر میگیرند و عواملي هستند که سازمان را براي رسيدن به نتايج عالي توانمند میسازند.در توانمندسازها، هرکدام از پنج معیار، به تعدادی زیر معیار تقسیم میشوند.رعایت تمامی این معیارها، در سازمانهای مختلف، یکسان نیست و هر سازمانی میتواند در حدِ خود، و با توجه به ماهیت و فعالیتهایش، به آنها توجه کند .
نتايج : معيارهاي موسوم به نتايج، عبارتاند از نتايجي که يک سازمان بهدست ميآورد و بيانکننده دستاوردهاي حاصل از اجراي توانمندسازها هستند. ساختار معیارهای نتایج، قدری با توانمندسازها متفاوت است .
معیارهای الگوی تعالی سازمانی
معیارهای نُهگانهی الگوی تعالی سازمانی و شرح آنها در سایت بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت، در صفحهای با عنوان معیارهای الگوی تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت آورده شدهاند.
معيار 1: رهبري (100 امتیاز)
با این معیار، مشخص میشود که رهبران سازمان، چگونه امکان توسعه و دستیابی به مأموریت و چشم انداز سازمان را فراهم میسازند ودر توسعه و اجرای سیستمهای مدیریتی سازمان، مشارکت مینمایند.
معيار 2: خط مشي و استراتژي (80 امتیاز)
اینمعیار مشخص میکند که چگونه سازمان، مأموريت و چشم انداز خود را از طريق ايجاد و تدوين يک استراتژي متمرکز بر منافع ذينفعان و با در نظرگرفتن بازار و بخشي که درآن فعاليت ميکند،به اجرا در ميآوردوچگونه این استراتژیها،ازطریق برنامهها، اهداف،مقاصد و فرآیندها،موردپشتیبانی قرارمیگیرند.
معيار 3: کارکنان (90 امتیاز)
با این معیار، میزان بهرهگیری از دانش و تواناییهای بالقوه کارکنان سازمان در سطوح فردي، تيمي و سازماني، میزان توجه به کارکنان و برقراری ارتباط با آنها، تشویق و تقدیرهای انجام گرفته و نحوهی برنامهریزی برای آنها، بهمنظور پشتیبانی از خط مشی و استراتژی سازمان و اجرای مؤثر فرآیندها، مشخص میشود.
معيار 4: شراکتها و منابع (90 امتیاز)
در این معیار، مشارکتها و همکاريهاي بيروني سازمان با تأمينکنندگان و نحوهی ادارهی منابع داخلي، بهمنظور پشتيباني از خط مشي و استراتژي مشخص میشود.
معيار 5: فرآيندها (140 امتیاز)
فرآیندها، ابزارهای مورد نیاز برای دستیابی به نتایج میباشند. سازمانهاي متعالي، فرآيندهاي خود را بهمنظور کسب رضايت کامل و ايجاد ارزش فزاينده براي مشتريان و ساير ذينفعان طراحي نموده، مديريت کرده و بهبود مي بخشند.
معيار 6: نتايج مشتریان (200 امتیاز)
نتایج مشتریان، ارزیابیهایی هستند که از سوی استفادهکنندگان ارائه میشوند، یعنی رضایت یا عدم رضایت استفادهکنندگان. طبق استنباط این افراد، نتایج استفادهکنندگان، شامل انتظارات برآورده شده، انتظارات تحقق نیافته و انتظارات جدید میباشد . الگوی تعالی سازمانی، نتایج مشتریان را از دو منظر شاخصهای ادراکی و عملکردی بررسی مینماید:
الف) شاخص هاي ادراکي
این شاخصها، بیانگر تصورات و استنباطهای مشتریان نسبت به سازمان است.
ب) شاخص هاي عملکردي
سازمان از اين شاخصها برای نمایش، درک، پیش بینی و بهبود عملکرد خود نسبت به مشتریان و پیش بینی تصورات مشتریان بیرونی، نسبت به سازمان استفاده میکند .
معيار 7: نتايج کارکنان (90 امتیاز)
زمانیکه کارکنان یک سازمان، با انگیزه و راضی باشند، اساسیترین عنصر برای کسب موفقیت آن سازمان به حساب میآیند. برای آنکه رضایت کارکنان تأمین شود و در آنها انگیزهی انجام مسؤلیتهایشان به بهترین نحو ایجاد شود، باید متقاعد شده باشند که سازمان بر اساس تأمین منافع آنها، تلاش و برای انجام کارهایشان، ابزارها، فنون و دیگر تسهیلات لازم را فراهم نموده است. الگوی تعالي سازمانی، بهمنظور دریافتن احساس و فکر کارکنان دربارهی سازمان و اینکه آیا عملکرد سازمان به مدیریت درست کارکنان انجامیده است یا خیر، و اینکه چه مواردی باید اصلاح شوند، نتايج کارکنان را از دو بُعد شاخصهای ادراکی و عملکرد، اندازه گيري مینماید:
الف) شاخصهای ادراکی
این شاخصها، بیانگر تصورات و استنباطهای کارکنان، نسبت به سازمان است و به سازمان کمک مینماید تا به احساس کارکنانش دربارهی خود، سازمان و شغلشان، پیببرند.
ب) شاخصهاي عملکردي
اين شاخصها، میزان مطلوبیت عملکرد کارکنان را نشان میدهند. با کمک این شاخصها، پیشبینی عملکرد کارکنان نیز میسر میشود.
معيار 8: نتايج جامعه (60 امتیاز)
این معیار مبین هر آنچه است که سازمان درپیرامون خودودرسطوح محلی، ملی و بین المللی بهعنوان یک دستاورد مطلوب،کسب مینماید.الگوی تعالی سازمانی، نتایج جامعه را ازدودیدگاه بررسی مینماید:
الف) شاخصهاي ادراکي
این شاخصها، بیانگر تصورات و استنباطهای جامعه، نسبت به سازمان است.
ب) شاخص هاي عملکردي
اين شاخصها، بهمنظور نمایش، درک، پيش بيني و بهبود عملکرد سازمان و پيشبيني ادراکات جامعه، توسط سازمان به کارگرفته ميشوند.
معيار 9: نتايج کليدي عملکرد (150 امتیاز)
آخرین معیار الگوی تعالی سازمانی، نتایج کلیدی عملکرد است. این معیار، طبق تعریف عبارت است از: ارزیابی دستاوردهای سازمان در ارتباط با عملکردهای برنامهریزی شده . این الگو، از سازمان میخواهد که بر اساس استراتژی و برنامههای سازمان، که بهمنظور کسب رضایت ذینفعان تدوین شده است، تعدادی شاخص برای شناخت و ارزیابی عملکردهای کلیدی سازمان تعریف نماید. الگوی تعالی سازمانی، از دو جنبه، به بررسی نتایج کلیدی عملکرد میپردازد:
الف) دستاوردهاي کليدي عملکرد
اين شاخصها، نتايج کليدي هستند که توسط سازمان، تعریف و در خط مشی و استراتژی آن، مورد توافق قرار گرفتهاند.
ب) شاخصهاي کليدي عملکرد
اين شاخصها، معیارهای عملياتي هستند که برای نمايش، درک، پيش بيني و بهبود دستاوردهاي کليدي عملکرد بهکارگرفته میشوند. نوآوري و يادگيري کمک ميکنند تا توانمندسازها بهبود يابند و بهبود توانمندسازها، بهبود نتايج را به دنبال خواهد داشت.
منبع
آخشیک،سمیه سادات(1386)،سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات درکتابخانه ها، پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شهیدچمران اهواز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید