اصول راهنما در درمان ماتریکس
درمان ماتریکس، تعدادی مفاهیم اصلی دارد. این مفاهیم شامل:
- ایجاد رابطه مثبت و همیارانه با بیمار
- ایجادساختار و انتظارات روشن و واضح
- آموزش اطلاعات روانی آموزشی
- معرفی و بکاربردن مفاهیم شناختی رفتاری
- تقویت مثبت برای تغییر رفتار نامطلوب به شکل رفتارمطلوب
- آموزش اعضای خانواده با توجه به دورهای مورد انتظاربهبودی
- معرفی و تشویق به شرکت در جلسات خودیاری
رابطه مثبت وهمیارانه
مفهوم مدل ماتریکس با رابطه مثبت و همیارانه بین بیمار و درمانگر مشخص می شود. در این مدل، با وجود این که درمانگرباید رهنمود باشد، اما باید حالت درمانی مراجع محور را حفظ کند. همانطورکه در بیشترتحقیقات روان درمانی مشخص شد، رابطه با همدلی صحیح، توجه مثبت، گرم و واقعی ضروری است. این رابطه به این معنی است که بیمار با احترام و گوش دادن فعال درمان می شود و بدون قضاوت درمانگر، تجربیاتشان را منعکس می کنند. یک رابطه همیارانه وقتی ایجاد می شودکه درمانگر فعالانه به نگرانی ها و نظرات بیمارگوش دهد و تلاش کند که دنیا را از دیدگاه بیمار ببیند. این رابطه روحیه همیاری و تلاش دو طرفه ایجاد می کند. برعکس، هدف ها و خواسته های درمانی تحمیلی درمانگر و سبک مقابله ای او، رابطه رقابتی مخالف ایجاد می کندکه بطور زیادی در پایان زودرس درمان نقش دارد. توافق دوطرفه بر هدف های که مراجع را درگیر درمان می کند، یک فعالیت مهم است به علاوه این رابطه مهارت های و تمرین های بیمار را معتبرمی سازد و بنابراین اتحاد درمانی را تقویت می کند. جوهمیارانه، آمادگی بیماربرای یادگیری مهارت های جدید و راهبردهای مقابله ای سازگارانه تر را افزایش می دهد و محیطی فراهم می کندکه فرد موفیقت ها و شکست های استفاده راهبردهای جدید را ایجاد یک رابطه درمانی موفق آمیز با بیماران در درمان سرپایی ارزشمنداست. این مهارتهای بالینی، با رویکردهای که در طی درمان، به خصوص طی هفته هایی اولیه درمان ترکیب می شود .
ساختارانتظارات
ساختاریک عنصراساسی در هر برنامه سرپایی مؤثراست. در درمان سرپایی ساختار با این توضیح برای بیمارکه فعالیت های درمانی شامل حضور در جلسات فردی وگروهی درمان شرکت در گروهای خودیاری، و برنامه ریزی روزانه که موجب حداقل تماس با وضعیت های پرخطر برای مصرف و رفتارهای جنسی می شود، شکل می گیرد.این ساختار، به بیماران در فهم برنامه درمانی و شکل گیری انتظارات بیمار و ایجادیک سیربهبودی کمک می کند. برنامه درمانی با ساختارمی تواند استرس را کاهش دهد و یک سبک زندگی باثبات و قابل پیش بینی که با سبک زندگی بی مسئولیتی، بابرنامه وآشفته دوران اعتیاد مغایراست، ایجادکند.
مؤلفه اولیه ساختارطی درمان سرپایی، برنامه ریزی برای فعالیت ها به طور روزانه و یا ساعت به ساعت است. هدف اصلی مهارت، آموختن برنامه ریزی، و بهرمندشدن از برنامه ریزی پیش از هر فعالیت، اعم از فعالیت های کاری، فعالیت درمان و بهبود، فعالیت های خانواده و فعالیت های آرامبخش است. این تمرین، تمرین برنامه ریزی، شناسایی و اجتناب از موقعیت ها و افرادپرخطر را آموزش می دهد و افراد را در رفتارهای جایگزین جدید و بدون دارو درگیر می کند. ایجاد برنامه شناسایی و اجتناب از موقعیت ها و افراد پرخطر را آموزش می دهد و افراد را در رفتارهای جایگزین جدید و بدون دارو درگیر می کند. ایجاد برنامه 24 ساعته به بیمارکمک می کندکه به طورمؤثری، یک روز را در زمان درمان پاک بماند. این تمرین می تواند حس مغلوب شدن در اوایل بهبودی و یا حس غافل شدن از خود راکه طی تلاش برای حل کردن فوری مشکلاتی که به وسیله اعتیاد ایجادشده است، به وجودمی آید، کاهش دهد. بیمار باید برنامه ثبت شده را داشته باشد و هر روز به آن مراجعه بکند.
مهم است که مشاور، رونوشت از برنامه را داشته باشد وآن را درآغازجلسه بعدی، مورد بازبینی قراردهد، طی مراحل اولیه درمان، بیماران عمل کردن طبق برنامه را فراموش می کنند و یا تصمیم می گیرندکه برنامه را نادیده بگیرند. درطی درمان ممکن است لغزش هایی اتفاق بیافتد و این لغزش ها عدم استفاده از فرایندبرنامه راتقویت می کند. بیماران باید بدانندکه می توانند درصورت لزوم برای تغییربرنامه اقدام کنند. به این شرط که برای تغییر برنامه وقت مناسبی را بگذارند و فعالیت های جدید را جایگزین کنند. این فرایند به بیماران امکان تفکردر مورد صلاح بودن تغییربرنامه و عمل بودن برنامه را می دهد .
مهارت های شناختی- رفتاری
دانش مهارت های درمان شناختی- رفتاری، در مدل ماتریکس بسیار مهم است در ایجاد محتوای درمانی شناختی رفتاری در مدل ماتریکس، سهم بزرگ داشتند.
این رویکرد به بیماران آموزش می دهدکه مصرف مواد و عود و رفتارهای پرخطرجنسی، رویدادهای تصادفی نیستند و آنها می توانند با آموزش مهارت ها و به کاربردن آنها در زندگی روزمره، پاک بمانند و از عودجلوگیری نمایند. یکی از این مهارت ها، نظارت برخود به صورت آگاهی احساس کسالت یا نشانه های ناخوشایند، افکارنشانه های هشدار، وضعیت های پرخطر و رویدادهای ناگهانی است. بیماران مهارت های شناسایی برانگیزان ها، مهارت های مقابله و مدیریت مشکلات فوری را یاد می گیرند. آنها به انجام دادن فعالیت های جدید در خارج از جلسات درمانی تشویق می شوند. در هر جلسه بیماران آنچه را که انجام داده اند و آنچه را که انجام نداده اند و موانعی را که با آن رو به رو می شوند را توضیح می دهند. هر عنوان جلسه ماتریکس، به تکنیک های درمانی شناختی رفتاری مربوط می شود. هر عنوان توسط درمانگر به بیمار معرفی می شود و درباره رابطه آن موضوع با موفقیت در بهبودی، توضیح داده می شود. در دفترچه تکالیف خانگی این مفاهیم توضیح داده می شود و سوال هایی از فرد پرسیده می شودکه مفاهیم را برای فرد، مشخص سازی می کند وآن را مرتبط با ویژگی های هرشخص می کند. هر بیمار در هر جلسه مطرح می کندکه هر موضوع چه نقشی در زندگی اش داشته است و چگونه مهارت هایی آموخته شده اند، به حل مشکل ها در بهبودی کمک می کند. درمانگر باید به بیمار انجام مهارت های آموخته شد را در روزهای بعد پیشنهاددهد.
بعضی ازنمونه های استفاده از تکنیک های مدیریت وابستگی در برنامه ماتریکس عبارتنداز :
پرهیز: درآغاز درمان، از بیماران خواسته می شود، هر روزی را که از رفتارهای پرخطردور می مانند درتقویم علامت بزنند.آغاز هرجلسه، درمانگر با بیمارتعدادروزهای پاک را مورد بازبینی قرارمی دهد. ثبت این اطلاعات و مشخص کردن پیشرفت روزهای بدون رفتارپرخطر، تقویت مناسب برای فرداست.
به موقع آمدن درجلسات: شیرینی ها و شکلات هایی که 5 دقیقه قبل از شروع جلسات وجوددارد. تنها به کسانی که در10 دقیقه قبل از جلسات درکلینیک حضور داشته باشند، می توانند ازآنها استفاده کنند.
رفتار اعضا: مشاوران درطی جلسات، به مراجعانی که تغییرات مثبت در نگرششان یا بهبودی در رفتارشان رامنعکس می کنند، اعضادیگر گروه را حمایت می کنندوقوانین را طی جلسه رعایت میکنند ورفتار آنها را تشویق می کنند.
گروه های خودیاری
جلسات AA-NA بسیار قابل دسترس هستند، بدون هزینه هستند و مکانی هستندکه افراد بهبودیافته در مورد مسائل مشابه صحبت کنند و اخیراً چند مطالعه برای اثبات تجربی مفید بودن شرکت در برنامه های12 قدمی انجام شده است. این جلسات برای بیماران، بعنوان منابع درمانی مداومی هستند و مدل ماتریکس شامل عنوان هایی است که برای آشناکردن بیماران با این منابع طرح شده است.
هیچ کس بطور مناسب به شرکت در این جلسات پاسخ نمی دهد. تعداد زیادی از بیماران به شرکت در این جلسات راغب نیستند، یا برای نمونه در یک یا دو جلسه شرکت می کنند و متوجه می شوندکه غیرمفیداست. بسیاری از مقاومت ها به شرکت در این جلسات، به بعد معنویAA-NA مربوط می شود. برای کاهش مقاومت، درمانگرباید توجه بیمار را به منافع دیگر این برنامه که مفیداست جلب کند. برای مثال یک اصل اساسی در رویکرد ماتریکس ایجادساختار و توسعه فعالیت های بدون مرتبط با مواد و رفتارهای پرخطراست. اغلب تکنیک های مصاحبه انگیزشی می تواندبرای برخود با مقاومت برای شرکت در برنامه 12 قدمی مفید باشد. مردان همجنس باز مصرف کننده به برنامه درمانی خاص نیازدارند.
به کسانیکه شیشه را برای رابطه جنسی مصرف میکنند بایدرفتارهای جنسی غیروابسته بمصرف شیشه آموخته شود.
منبع
نظرآبادی،محمد(1393)،اثربخشی روش ماتریکس برکاهش رفتارهای پرخطرجنسی مردان معتاد،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی کرمانشاه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید