استراتژی بازار ؛ محصول
انتخاب بازار و عملکرد صادراتی
شاید اولین گام منطقی در شرکتی که بدنبال استراتژِی بازار محصول میباشد، انتخاب بازار باشدیعنی انتخاب کشوری که برای صادرات بایستی انتخاب گردد و ثانیا ایجاد بخش مشتریگردانی که بایستی در آن کشورها برای خدمت گذاری ایجادشود . دو ساختار انتخاب بازار در مطالعاتتجربی استفادهشدند : صادرات به کشور های صنعتی درمقابل غلظت بازار و LDCs . غلظت بازار اشاره به صادرات به تعداد کمی از کشور ها ، در برابر توزیع یا صادرات به کشور های زیاد دارد . یافتههایی باتوجه به این دو ساختار در مطالعات تجربی ، گزارششدهاند :
درابتدا، دومطالعه حاضر، پی به این حقیقت بردند که صادرکنندگان با رشدبالاتر جایگاه نسبتا بالاتری با تکیه بر بازارهای صنعتی دارند درحالیکه صادرکنندگان با رشد پایین بیشتر در کشورهای با رشد پایین جایگاه خاص خودراحفظ کرده اند.و در مورد دوم، یکی از مطالعات حاضر اشاره بهاینداردکه صادرکنندگان با گرایش جهانی تحقق نرخ رشد بالاتری در صادرات با تکیه برهمسایگان خود خواهندداشت .
درحالیکه یکی ازمطالعات پیبه میزان غلظت بازار برای همبستگی منفی با سوددهی حاصل از صادرات میبرد، دیگری همبستگیمثبتی را با سوددهی صادراتی گزارشمیکندولی همبستگی منفی با رشد صادرات در این بین گزارششد. نتایج تجربی درباره رابطه بین استراتژی انتخاب بازار صادرات و عملکرد صادراتی کاملا با هم درتناقض بسرمیبرند.
محصولات ارائه شده و عملکرد صادراتی
مرحله منطقی بعدی درمفهوم استراتژِی محصول- بازار تصمیم گیری برروی ویژگی های محصولات ؛ تعداد، کیفی، طراحی و انطباق میباشد ، که در بازارها ارائه خواهندشد. روابط موجود بین تعدادی از محصولات صادرشده و انطباق با عملکرد صادراتی واضح نیست. درحالیکه یکی از مطالعات موجود نشانمیدهد که شرکتهایی باخطوط محصول کم سطوحبالایی از عملکرد را ازخودنشانمیدهند، مطالعه دیگری از شرکت های برزیلی ؛ نشان دادکه شرکتهایی با چندین خط تولید محصول در فعالیتهای صادراتیشان موفقتر هستند.
باتوجهبه انطباق، ازیافتهه ای گارتنر وکریستیان در سال 1997 دریافت شدکه محصول استاندارد بسیار موفقتر است، در دومورد از مطالعات بعدی که توسط کاوسکس وکرپالانی انجام شدند، رابطه مثبتی بین تطبیق محصولات با شرایط بازار محلی و عملکرد صادراتی دریافت گشت . بسیاری از محققین گزارشکردندکه قدرت محصول، همانطورکه برحسب کیفیت محصول، طراحی و منحصربهفرد بودنش ؛ گاها این نقطه تاثیرگذارتر است سنجیدهمیشود با عملکرد صادراتی مرتبط است. اگر چه برخی نظر دیگری را دراینباره داشتهباشند.بررسی هفده مقاله تحقیقی نشاندادکه مدارک و شواهدکافی برای نتیجهگیری این مورد که تاثیر یاد شده مثبت است موجود میباشد . سومین گام در مفهوم استراتژی بازار؛ محصول تصمیمگیری درباره اجزای باقیمانده مخلوط بازاریابی شامل : قیمت ، ترفیع و توزیع است.
رقابت بر روی قیمت
مفهوم رقابتپذیری قیمت ؛ تاحدودی یعنی قیمت پایین تر باعث ایجادنتایج مختلفی درمطالعاتتجربی شده که سه مجموعهمتفاوت ازیافتههای متناقض رابه مامیدهند.اولین مجموعهمطالعات نشان از رابطهمنفی عملکرد و رقابت پذیری قیمت محصولات صادراتی داشتند . بایلکی دریافت، تحمیل قیمت های بسیار بالا در مقایسه باقیمتهای داخلی یقینا با سوددهی صادرات مرتبطمیباشد. مجموعه دوم ازمطالعات حاضر حاکی از وجود رابطه ای مثبت بین رقابتپذیری قیمت و عملکرد است و مجموعه سوم از مطالعات حاضر هیچگونه ارتباطی را گزارشندادند .
شدت تبلیغات و عملکرد صادراتی
طبقگفته مادسن1982،دراکثر مطالعاتی که شدت تبلیغات مشمولگردیده، زمانیکه تعدادی ازبازدیدهای حضوری دربازارهای خارجی به عنوان شاخص استفادهمیشوند، دریافتیم که باعملکرد صادراتی در ارتباط می باشد. باتوجه به دیگرعناصرتبلیغاتی،یافته های واضحی دردست می باشد. به عنوان مثال، شاخص میزان تبلیغات؛ با عملکرد ناهمبسته می باشد. نکته اصلی این است که یک تماس شخصی خوب با بازارصادرات داشته باشیم . طبق گفته مادسن ؛ تماس شخصی تنها عامل مهم درباره سیاست ارتقا صادارت می باشد . زیرا یک روش موثر برای غلبه بر عدم اطمینان خریدار و تفاوت های فرهنگی است .
توزیع
طبق گفتههای آبی و اسلیتر ؛ توزیع ، تحویل وخدمات به عنوان فاکتور های مهم درپانزده شرکت که ازاین متغیرها استفادهمیکنند قلمدادمیگردند وهمچنین توسط نویسندگان موردنقدوبررسی قرار گرفتند. بعلاوه، استفاده از واسطه ها بطور مستقیم برروی عملکرد صادراتی در شش مطالعه تحقیقی موثربودهاست که توسط نویسندگان یکسانی مورد بررسیقرارگرفتند. دیگر محققین دریافتند، همکاری باشرکت های داخلی یاخارجی یقینا باعملکرد صادراتی درارتباط میباشد. نویسندگان اینگونه تفسیرمی کنندکه نتایج بدست آمده برای شرکت های کوچکتر معتبرتر می باشد. آنها نتیجهگرفتند که استفاده موثر از نمایندگان به عنوان عامل حیاتی برای شرکتهای کوچک نسب به موارد بزرگتر نقشبازیمیکند. این نتیجهگیری سازگار با یافته کونیگهام و اسپیگل 1971می باشد که اندازه شرکت به عنوان یک متغیر تعدیلکننده اثر استراتژی بر روی عملکرد میباشد.
مفهوم دیگر استفاده شده در مقالات درباره کانالهای حمایتی و یافتههائیکه دراغلب موارد بطورمثبت درارتباط باعملکردصادراتی میباشند، است . مطالعهای راجع به زوجهایی بین 42 تولیدکننده وتوزیعکننده کانادایی یافتههای جالبی را به ما نشان داد: که تماس وشدت منابع باتوزیع کننده بطور مثبت با فروش صادرات درارتباط است. این یافته ها بیان می دارند که اهمیت رسیدن به کاهش مقدار فاصله بین تولیدکننده وتوزیعکننده منجربه افزایش عملکرد میشود. بعلاوه بایکلی 1982 گزارشداد که مقدار بهینه حمایت فروشنده؛ شبیه معیار شدت فرد و روسون، طبق نوع محصول وبازار وهمچنین کشوری که محصول بدان صادرمیشود متغیر است. بهرحال بایکلی اشاره به تمایل کلی دارد که مقدار بیشتری ازحمایت فروشنده را داشته و در اثر آن سود بیشتری عایدگردد.
اجرای استراتژی
تعریف جهانشمولی ازاجرای استراتژِی دردستنیست. دیدگاههای متفاوت برای تعریف عبارت اجرای استراتژی بکارمیروند. اجراوپیاده سازی استراتژِی میتواند به عنوان پروسهای که منجربه شکلگیری اشکال مختلفی از یادگیری سازمانی می شود، تداعیگردد، برای اینکه هم خطرات محیطی و پاسخهای استراتژیک به عنوان محرک اولیه برای پروسههای یادگیری سازمانی پنداشتهشوند. اجرای استراتژی یک فرآیند تکرای از اجرای استراتژیها، سیاستها وبرنامهها وبرنامههای عملیاتیست که به شرکت اجازه بکارگیری منابعش برای استفاده ازفرصت ها دریک محیط رقابتی را میدهد . اجرای استراتژی همچنان بهمانندیک فرآیند پرجنب وجوش توسط شرکتهاییکه به شناسایی فرصتهای آینده اقداممیکنند، می باشد .
بنابراین در بیانیهای جامع، ما قادربهبیان اینعبارت بهمانند فرآیندی پیچیده ، تکراری و پویا هستیم که متشکل از یک سری تصمیمات و فعالیتهای مدیران وکارکنانی که تحتتاثیر تعدادی ازعوامل داخلی و خارجی مرتبط هستند برای تحقق طرح های استراتژِیک به منظور نیلبهاهداف استراتژیک بکارمیرود. برخی مطالعات در زمینه اجرای استراتژی باتوجه به دیدگاه بینالمللی انجامپذیرفتهاست . روسی ، شوارزنگر و موریسون به شش عامل اشاره کردند که بایستی به طور ویژه طراحی شوند تا بتوانند استرتژی های چندگانه داخلی را اجراکنند: هماهنگی، فلسفه مدیریتی، پیکربندی، رسمی سازی، تمرکز و مکانیزم یکپارچه سازی. آنها دریافتند که استراتژی های چندگانه داخلی نیاز به ملزومات اجرایی متفاوتی دارند. هربینیاک ؛ درچهارچوب مفهومی خود همچنان به بیان رهبری می پردازد که باعث تسهیل روند یادگیری جهانی، پیشرفت وتوسعه مدیران جهانی و برخورداری ازساختار ماتریسی وکار با شرکتهای خارجی به عنوان عامل کلیدی برای اجرای استراتژی در محیط بین المللی میگردد . چهارچوب مهم دیگرتوسط یپ ارائه شده است، که شامل ساختارسازمانی ، فرهنگ و مردم و فرآیند مدیریت می شود.
ویژگی های سازمانی
ویژگیهای سازمانی گوناگونی در مقالات وتحقیقات بسیاری به عنوان تعیینکننده عملکرد صادراتی شناساییشده اند.اغلب محققان اشارهکردهاند که منابعسازمانی عملکرد صادراتی شرکت راتعیینمیکنند. اندازه شرکت بطورمکرر به عنوان یک نماینده برای میزان دسترسی منابع سازمانی عملمیکند. شرکتی با سایز بزرگتر قادر به فراهم کردن اقتصاد با اندازه بیشتر و دسترسی سریع و آسان به سرمایه مورد نیاز برای صادرات وهمچنین توانایی بیشتر در جذب خطات ناشی از صادرات می باشد .شرکتهای بزرگتر قادربه گسترش منابع بیشتر برای جمعآوری اطلاعات درباره بازارهای خارجی و پوشش تناقضهای بازارهای خارجی نسبتبه شرکتهای کوچکتر هستند.بنابراین اندازه شرکت یکی ازمهمترین عوامل ویژگیهای سازمانی یادشدهاست. ماسوای اندازه شرکت ، تجربه تجاری که به عنوان سن شرکت قلمدادمی گردد یا تجربه بین المللی به عنوان یک معیار کلیدی درتعیین عملکرد صادراتی ظاهرمیگردد. دانشتجربی بهعنوان یک محرکاولیه به کاهش عدم قطعیت مشهود منجر میگردد و همچنین به شرکت در شناسایی گستره فرصتهای جدید کمک می کند.
درحالیکه اکثر محققین وجود رابطه مثبتی را بین تجربه شرکت وعملکردصادراتی بیانمیکنند، دراین بین، برخی مطالعات وجود دارد که بر وجود ارتباط منفی تاکیدمیکند. قابلیتهای فنی وبازاریابی ودرکنارشدت وکثرتسرمایه از دیگر ویژگیهای سازمانی مهم میباشند که گویرقابت رابرای یک شرکت ازدیگر رقیبان برای مدت زمان طولانی میرباید. از طرف دیگر اینعوامل بر روی قابلیت اجرای استراتژی از طریق تخصیص منابع تاثیرمی گذارند. شدت سرمایه یک عامل مهم سوددهی قلمداد می شود بنابراین یقینا در ارتباط با عملکرداقتصادی شرکت میباشد. منابعمالی شرکت را قادر به سرمایهگذاری دربخشارتقا فناوری وهزینههای بازاریابی میکند.منابع قابللمس وغیرقابللمس شرکت رابه محصولات و تکنولوژیهای جدید تبدیل میکند و بسیاری از شرکت ها برروی R&D باهدف خاص نوآوری در بخش بازار های خارجی سرمایهگذاری میکنند. اغلب مطالعات بیان میدارندکه شرکتها دستبه تبلیغات به منظور تحریکتقاضا و اتخاذ جایگاه منحصربفرد برای محصولاتشان توسط تفکیک و برندسازی میکنند که منجربه غلبه برمحدودیتهای وارده میشوند .
تعهدات صادرات
تعهدات در ابتدا به عنوان مفهومی انتقادی در علوم اجتماعی طی دهه 60 قلمداد میشدند و به طور گسترده در زمینههای دیگردرتعدادی از رشتههای مختلف موردتحقیق وتفحص قرارگرفتند . تعهداتیکه به عنوان ویژگیهای سازمانی قلمدادشدهاند دربسیار ازمطالعات انجامشده برروی عملکردصادرات تاکیدداشته ومتمرکزاند. چندین بررسی بر روی اینکه چگونه اثرات تعهدات صادراتی بر روی سطح بینالملیکردن شرکت تاثیر میگذارند بحثکرده.درمطالعات دیگر، تعهدات بهعنوان عاملهای درونسازمانی که باعث بهبود عملکرد صادراتی میشوند مورد بحثقرارگرفتهاند. استایل و دیگران بیان داشتند که تعهدات در قبال مبادلات آینده بر روی عملکرد صادراتی تاثیرمیگذارند و خودش از چرخه متقابل درک هر شریک ازتعهدات دیگری بوجود میآید .
فرض شده است که اگر شرکتی متعهدبه صادرات باشد ، نیاز به سعی و تلاش بسیار و تخصیص منابع مهم به فعالیتهای صادراتی است، بنابراین نتایج عملکردبالایصادراتی احتمالابدستآید. علاوهبراین همانگونه که لاگسو مونت گومری اشارهکردند ، تعهدات صادراتی باعث افزایش اشتیاق مدیران برای تلاش در زمینه کسب اهداف بینالمللی میگردد وآنها نسبت به اقتباس آن برای شرکتشان اهتمام می ورزند و اقدام به ترسیم خطوط راهنمای استراتژیک می کنندکه باعث جهت دهی تصمیماتشان دربازارهای خارجی میگردد . همه این موارد باعث بهبود کارآیی تخصیصمنابع میگردد، منجربه ارائه محرک اساسی برای افزایش فروش بینالمللی ورضایت مدیران با عملکردصادراتی شرکت میگردد. از تعهدات به عنوان عامل مستقل از ویژگیهای سازمانی استفاده میشوند، برای اینکه تعهدات نقشحیاتی در موفقیت یا شکست اجرای استرتژی بازی کرده و به عنوان عامل مؤثر در فرآیند اجرا در بسیار از مطالعات قلمداد میگردد .
ویژگی های محیطی
عملکرد صادراتی می تواند توسط چندین عامل محیطی تحت تاثیر قرار گیرد . علیرغم ارتباط شان با فعالیت های صادراتی این عوامل توجه بسیار محدودی را به خود جلب کرده است .عملکرد صادراتی گرایش به شرطی شدن توسط ویژگی های محیطی به مانند محدوده، سیاست های قانونی و نظارتی دولت کشورمیزبان، موجودیت کانال های توزیعی، ارتباطی و مقدار آشنا بودن مشتری با محصول موردرقابت دارد. برخی محققین به کمبودتقاضا در بازارهای محلی و پذیرش سفارشات ازکشور های خارجی و دردسترس بودن اطلاعات در رابطه با فرصت های خارجی به عنوان ویژگی های محیطی مهم اشاره دارند .
19پژوهش از52 پژوهشانجامشده درحیطهصادرات که توسط سوزا و مارتینز لوپز وکولهو انجامشدهاند از ویژگیهای بازارخارجی بهعنوان یک متغیرخارجی مستقل، کنترلی وتعدیلگر یادکرده اند آنها دریافتند که فاکتورهای موثر درزمینه نظارتی وسیاسی از جمله متغیرهایی هستندکه بیشترین تاثیررا درعملکرد صادراتی از خود نشانمیدهند. مورگان ،کالکا وکاتسیکا نشاندادندکه تشابهات فرهنگی، رقابت پذیری بازار، ضدیت محیط و قابلیت دسترسی به کانال، تشابهات اقتصادی و درمعرض دید مشتریبودن و دیگر متغیرهای مرتبط با بازارهای خارجی برروی عملکرد صادرات تاثیر میگذارند. میتوان نتیجه گیری کردکه مجموعه خاصی از متغیرها برای تمام بازارها وجود ندارند، وابسته به بازارهای مقصد و موقعیت خاص فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و فنی آن میباشد. عدم قطعیت یکی از مهمترین جنبههای محیط میباشد . در بازارهایخارجی ، عدمقطعیت بخاطر فقدان دانش کافی راجع به موقعیت بازار ، رفتار مشتریان و پذیرش محصول میباشد .
عدم قطعیت محیطی به عنوان ساخت چندبعدی پنداشتهشده کهشامل تلاطم بازار و نوسانات محیطی و شدت رقابت می باشد. عدم ثبات بازار صادرات تاحدی است که ترکیب و ترجیحات نیازهای مشتری سازمانی طی زمان تغییر میکند و بیثباتی محیطی، عدمپایداری تقاضای بازار بهمپیوسته میباشد . فقدان وجود حمایت سازمانی در کشورهای درحالتوسعه منجربه دسترسی محدود به اطلاعات بازاریابی میگردد و بطورمنفی بر روی عملکرد صادرکنندگان از کشورهای درحالتوسعهمی گردد. مولفه سوم، شدت رقابت شامل دردسترس بودن فرصت ها ومنابع می باشد که باعث شکلگیری شرکتی با مزایای رقابتی . شدت رقابت منجر به افزایش رقابت برروی قیمت میباشد که باعث کاهش سوددهی شده و اثرمنفی بر روی کارآمدی فروش دارد .
بررسی تجربی نشان داد که رابطه منفی بین عدم قطعیت محیط و عملکرد صادراتی موجودمیباشد. برخی ویژگی های محیطی مانند سیاست های قانونی ونظارتی دولت کشور میزبان، دسترسی به پخش مناسب وکانال های ارتباطی توسط شرکت ها ازطریق ایجادگروه های تجاری کنترل می شود. وابستگی به گروه به مانندیک منبع مزیت رقابتی برای شرکت ها در بازارهای خارجی همانگونه که در جایگاه استراتژیک بهتری برای کنترل منابع کلیدی محصول و بازارهای عامل مورد نیاز برای عملکرد صاف عملیات همه روزه باشند، عمل می کنند.ازسوی دیگر، ویژگیهای محیطی بر روی اجرای برنامه ریزی استراتژیک تاثیرمیگذارند. مطالعات بسیاری محیط را به عنوان عامل کلیدی پنداشتهاند که زیرساخت اجرای استراتژِی را فراهممیکنند .
منبع
البرزی،محمد(1392)، تاثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی شرکت ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید