ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران و سایر کشور ها چطور است؟
ارتباط و همکاری دانشگاه و صنعت در پیشرفت علمی کشورها از جایگاه ویژهای برخوردار است. دانشگاهها به منظور تربیت نیروهای انسانی توانا و نوآوریهای علمی نیازمند گسترش خدمات علمی و حل مشکلات اجتماعی در راستای بهبود زندگی مردم هستند. برای دستیابی به چنین اهدافی، ایجاد همکاری و ارتباطی منطقی با نهادهایی مثل بخش صنعت، برای دانشگاهها ضروری به نظر میرسد. برای مثال صنعت، با کمکهای مالی، ارائه تخصصهای حرفهای و استخدام دانش آموختگان به دانشگاه مدد میرساند و دانشگاه نیز با انجام پژوهش و تربیت نیروی انسانی به صنعت کمک میکند. همچنین یکی از مشکلات موجود در برنامههای درسی دانشگاهها محتوای نظری و توجه اندک به عوامل رفتاری و فعالیتهای تجربی است. بدیهی است که این نیاز همکاریهای دو جانبهای را با بخش صنعت میطلبد .
همکاری دانشگاه و صنعت بر اساس مطالعات در غرب
سابقه همکاری و ارتباط دانشگاه و صنعت را در غرب میتوان به سه دوره تقسیم کرد:
1- اولین دوره به اواخر قرن نوزدهم میلادی برمیگردد که پژوهش به عنوان اصلی مهم در کنار آموزش قرار گرفت. با رشد این فلسفه، دانشگاههای تحقیقاتی- مهندسی در آلمان شکل گرفتند. این نوع از دانشگاهها به دلیل رشد صنعت در اروپا و به خصوص در آلمان، با هدف تربیت نیروی انسانی در مهندسی و پیشرفت علوم ایجاد شدند.
2- دومین دوره ارتباط و همکاری دانشگاه و صنعت به پس از جنگ جهانی دوم و اوایل دهه 1970 میلادی برمیگردد. از اواسط دهه 1940 و 1950 م، ارتباط میان صنعت و دانشگاه علاوه بر نوآوری و رقابت، با توجه به نیازهای بازسازی خرابیهای جنگ و بهبود قدرت نظامی، صورت گرفت. فناوریهای جدید، نیازمندیهای صنعت به نیروهای متخصص و رویکردهای متفاوت به پژوهشهای بنیادی و کاربردی را افزایش داد.
3- سومین دوره همکاری دانشگاهها و صنعت از اوایل دهۀ 1980 میلادی آغاز میشود. در اوایل دهه، اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش تغییر جهت داد. اقتصاد جدید با اقتصاد، مبتنی بر صنعت تفاوت داشت. صنعت نیازمند سرمایه گذاری بیشتر در پژوهش برای دستیابی به نوآوریهای فناوری و رقابت در بازار جهانی بود.
ارتباط دانشگاه و صنعت بر اساس مطالعات در ایران
ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران موضوع جدیدی است. در اردیبهشت 1361 شمسی، مصوبهای با هدف ایجاد زمینههای ارتباطی میان دانشگاه و صنعت در هیئت دولت به تصویب رسید که براساس آن در وزارت علوم، دفتری به نام «دفتر ارتباط دانشگاه با صنعت» ایجاد شد. علاوه بر تأسیس این دفتر، دفاتر مشابهی در وزارتخانههای نفت، صنایع، معادن و فلزات، نیرو، راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، کار و امور اجتماعی، پست و تلگراف و تلفن و سازمان برنامه و بودجه ایجاد شد تا وظیفه تحقق زمینههای مورد نظر در ارتباط دانشگاه و صنعت را عهده دار باشند .به عقیدۀ دکتر مسعود شفیعی ، ارتباط صنعت و دانشگاه، مشکل اساسی تولید در گسترش همکاری های مشترک دانشگاه و صنعت در عواملی مانند : نیروی انسانی و منابع طبیعی ، تحقیق و توسعه ، دسترسی به اطلاعات به هنگام و بکارگیری مدیریت کارآمد و معتقد است.
دستاورد تعامل دانشگاه و صنعت در امریکا و انگلستان
در پژوهشی که توسط کیت، پابلو و اندی در آمریکا صورت پذیرفته است نشان میدهد که روش های گوناگونی برای ترغیب شرکت ها در ارتباط با دانشگاهها بکار گرفته می شود . در مقاله دستاورد تعامل با دانشگاهها از دیدگاه دانشمندان کیت، پابلو و اندی متغیرهای زیر به عنوان متغیرهای وابسته به ترتیب اهمیت در ارتباط با دانشگاه مطرح میگردند:
- گسترش و بهبود فهم اصول پدیده خاص
- منبع اطلاعاتی پیشنهادی پروژههای جدید
- ایجاد حقالامتیاز جدید
- همکاری در حل مشکل
- استخدام فارغالتحصیلان دانشگاهی
- آموزش پرسنل شرکت توسط نتایج تحقیقات دانشگاهی
- کمک به موفقیت در معرفی به بازار
- کاهش بهای تمام شده تولید یا بهبود فرآیند
- کاهش زمان مورد نیاز در پروژههای R&D شرکت
تحقیقات دیگری در دانشگاههای امریکای شمالی نشان میدهد که مالکیت مخترع میتواند به شدت سودمندتر از آثار جانبی آن باشد.تقریباً همیشه آثار جانبی دانشگاه میتواند بذرهایی باشد که منجر به شکل گیری یک اکوسیستم کارآفرینی شود.بیشتر موفقیت تجاری سازی و اثر جانبی دانشگاه به سیاست دارایی معنوی (فکری) آن نسبت داده میشود، که اجازه میدهد مالکیت دارایی فکری برای خالق آن باقی بماند. بنابراین عضو هیئت علمی یا دانشجو را برای تجاری کردن ایده تشویق میکند. دانشگاه واترلو موفقترین دانشگاه کانادایی در حمایت از تشکیل شرکتهای جدید توسط هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان خود بوده است. برای کمک به مخترعان دانشگاه واترلو دفتر تجاریسازی دانشگاه را با هدف کمک به همه مخترعان دانشگاه تاسیس کرد. درآمد کل سالانه این دفتر تقریباً 000/500 دلار بوده است. هدف آن حفظ بازگشت هزینهها نیست بلکه به عنوان یک بودجه سالیانه با هدف کمک به تجاریسازی تکنولوژی پایه گذاری شده است. اگر یک مخترع استفاده از این دفتر را انتخاب کند تقسیم درآمد بعد از حقالزحمه روند ثبت به طور معمول 25% برای دفتر تجاریسازی دانشگاه و 75% برای خود مخترع است .
دانشگاه استانفورد که موفقترین دانشگاه امریکا از نظر تاثیر بالای کارآفرینی است در سال 1994 به یک دانشگاه با رژیم مالکیت فکری تبدیل شد. دانشگاه ویسکانسین نیز سیاستی داشت که به اساتید مالکیت تمام اختراعات بدون ایجاد موانع و شروط کمک هزینه را اعطاء میکرد. براساس تحقیقات انجام شده توسط مارتین کنی و دونالد پاتون (2011) شرکتهای تأسیس شده برای کارآفرینی سه حالت دارند:
- ارتودکس: شرکتهایی هستند که هم تکنولوژی و هم مخترعان آنها از دانشگاه حاصل میشوند.
- هیبرید: شرکتهایی هستند که آنها لیسانس تکنولوژی را اخذ نمودهاند اما مخترع به عنوان کارمند درآنها باقی میماند.
- و بالاخره شرکتهای جانبی که مخترع هیچگونه ارتباطی با آنها ندارد
نتایج یک تحقیق در دانشگاههای انگلستان نشان میدهد که میان سن اساتید دانشگاه و حق امتیاز آنها رابطه معکوس وجود دارد و محققین جوانتر بیشتر تمایل دارند تا حقالامتیاز آنها تبدیل به محصول جدید شود .
ارتباط صنایع کوچک و متوسط با دانشگاه و نقش آن در توسعه ملی
بنگاههای کوچک و متوسط قلب اقتصاد جهان امروز هستند. با آغاز موج صنعتی شدن و توسعۀ کشورها رقابت برای ایجاد صنایع بزرگ و تولید انبوه و یکسان شکل گرفت و در سه ربع قرن 20 به اوج خود رسید. اما در ربع آخر قرن، مفهوم جدیدی معادلات توسعه و پیشرفت را دگرگون ساخت: «کوچک زیباست». sme مخفف عبارت Small & Medium Enterprises است و دربرگیرندۀ کلیه بنگاههای کوچک و متوسط اعم از بنگاههای صنعتی، خدماتی، بازرگانی و کشاورزی میباشد. این بنگاهها معمولاً با توجه به عواملی مانند تعداد نیروی انسانی شاغل در آنها یا میزان بازده سرمایه در گردش، به بنگاههای Micro ، Medium و Small تقسیم میشوند. این بنگاهها به علت ویژگیهای خاص خود دارای کارکردهای منحصر به فرد هستند از جمله :
- اشتغالزایی
- توزیع ثروت در جامعه
- توسعۀ مناطق حاشیهای
- تأمین تولیدات مورد نیاز کشور
- تربیت نیروی انسانی مورد نیاز صنایع و بنگاههای بزرگ و …
- وحدت مالکیت و مدیریت
- مالکیت فردی و خانوادگی
- استقلال از سایر بنگاهها
بنگاههای کوچک و متوسط در ایران تعاریف گوناگونی دارند، ولی طبق تعریف مرکز آمار ایران واحدهایی که تعداد شاغلین آنها از 9 نفر تجاوز ننماید صنایع کوچک نامیده میشوند در کشور ما بررسی وضعیت شرکتهای کوچک و متوسط بر اساس تعریف مرکز آمار ایران نشان میدهد که تعداد کارکنان واحدهای کوچک و صنعتی از 1268 هزار نفر در سال 1355 به 7/765 هزار نفر در سال 1375 افزایش یافته است. با توجه به اینکه بیش از 90% کارگاههای صنعتی و حدود 50% اشتغال کارگاه صنعتی کشور را کارگاههای کوچک صنعتی تشکیل میدهند و با در نظر گرفتن قابلیتهای بالقوه و بالفعل صنایع کوچک بخش قابل ملاحظهای از صنعت را تشکیل میدهند. لذا حمایت اصولی از آنها در جهت خوداتکایی صنایع کوچک و متوسط، در واقع حمایت از صنعت کشور است ، لکن نوع حمایت و نوع ارتباط این کارگاهها با دانشگاهها خود مسئله ایست و حکایتی دارد.
ارتباط دانشگاهها با صنایع کوچک و متوسط
بیشتر مؤسسات اقتصادی کوچک و متوسط برای همکاری با دانشگاه با مشکلات زیادی روبرو میباشند. زیرا معمولاً تکنولوژی به این شرکتها منتقل میشود اما مفاهیم تحقیق و توسعه برای کارکنان این شرکت های کوچک و متوسط قابل فهم نیست. آنها برای تشخیص نیاز خود به توسعه و تکنولوژی، دچار مشکل اند. دولتها و شرکتهای تجاری بزرگ نیز تلاش کمی برای انتقال تکنولوژی به این موسسات میکنند. در نتیجه همکاری دانشگاه و این بخش (مؤسسات اقتصادی کوچک و متوسط) بیشتر در زمینۀ کمکهای فنی به منظور تشخیص نوع تکنولوژی و … موردنیاز برای این مجموعه خواهد بود تا در زمینۀ انجام تحقیق و توسعۀ مشترک. ارتباط دیگری را که می توان از طریق دانشگاه با این موسسات متصور شد ، افزایش کسب اطلاعات از فناوری در شرکت های کوچک و متوسط با برگزاری دوره های آموزشی است .
نقش واسطه ها در ارتباط دانشگاه و صنعت
تلاش مداوم برای افزایش تعامل بین مؤسسات آموزش عالی و مؤسسات اقتصادی در طولانی مدت میتواند برای دانشگاهها و صنایع سودمند باشد. ارتباطات غیر رسمی بین دانشگاهیان و مؤسسات اقتصادی در بسیاری از دانشگاهها وجود دارد. این ارتباط غیررسمی یا بر اساس تخصص و یا در ادامه ارتباطی است که در گذشته وجود داشته است. توسعهیافتهترین این مدلهای ارتباطی در دانشگاههایی وجود دارد که در محیط بازار قرار داشته و استقلال بیشتری دارند. در بسیاری از کشورها رویکرد ایجاد و مدیریت صحیح واسطه پیگیری میشود. ارتباط دانشگاه و صنعت در کشورهای مختلف جهان به دلایل متعددی مطرح شده است:
- سیستمهای آموزش عالی و شرکتهای تولیدی و خدماتی ارتباط دانشگاه و صنعت را با هدف بهبود آموزش و پژوهش مطرح کردهاند.
- منابع دولتی آموزش عالی نیز در طول سالهای گذشته به نسبت بسیار کمتر شده و این مسأله دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را مجبور کرده تا به دنبال پیدا کردن منابع جایگزین باشند.
- روابط دانشگاه و صنعت مورد علاقه دولتها نیز بوده است زیرا آموزش مداوم شغلی کارکنان و نوآوری تکنولوژیکی باعث رقابتی شدن اقتصاد ملی میشود.
منبع
نورسینا ، مهدی (1392) ، میزان تأثیر مؤلفههای مدیریت آموزش عالی بر همکاریهای دانشگاه ، رسالۀ دکتری ، مدیریت آموزش عالی ، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید