ارتباطات علمی
ارتباطات علمی رسمی به اواسط قرن هفدهم میلادی باز می گردد، یعنی زمانی که گروهی از دانشمندان و پژوهشگران با کمک انجمن سلطنتی انگلستان جلسه های منظمی را برگزار می کردند. در این جلسات آزمایشات، مقاله ها و یافته های جدید محققان اعلام می گردید. افراد علاقمند به پژوهش که مجاز به شرکت در این جلسات نبودند از طریق نامه های شخصی که شرح فعالیت های علمی در آنها منعکس می شد از یافته های علمی جدید مطلع می شدند. نامه های مورد اشاره تا مدتی به عنوان ابزاری ارتباطی مطرح بودند. همزمان با افزایش نامه های مبادله شده و نیاز به مبادله سریع اطلاعات علمی، مجله به عنوان ابزاری موثر در جهت مبادله اطلاعات علمی ظاهر گردید. مجله های des scavans journal و philosophical trasactions of the royal sociely of london نخستین مجلاتی بودند که در قرن هفدهم به چاپ رسیدند .
ارتباطات علمي واژهاي است كه مترادف درك عامه از علم به كار ميرود. ولي کاتاپانو، مينويسد كه واژه درك عامه از علم، بهلحاظ سياسي نادرست است و دستاندركاران، واژههاي ارتباطات علمي يا علم و جامعه را ترجيح ميدهند. اين وضعيت، بهويژه در انگلستان و دانمارك شايع بوده است. سياستگذاري ارتباطات علمي و روش عملي آن در جوامع مختلف متفاوت است و تابع تعريف و حدودي است كه براي آن مشخص ميشود. ميتوان گفت ارتباطات علمي، حوزهاي است كه دو دسته مخاطب متفاوت را در برميگيرد. در يك نگاه، ارتباطات علمي به ارتباطات درون حوزه علمي و روابط ميان اصحاب علم اشاره دارد. در نگاه دوم، ارتباطات علمي، علاوه بر ارتباطات اصحاب علم با يكديگر، به ارتباط علم با عموم و به عبارت ديگر ارتباط حوزه علمي و حوزه عمومي اشاره دارد.
آموزش علوم، گفتگو و انتشار نتايج پژوهشها همگي در مقوله ارتباطات علمي جاي دارند. در انگلستان ارتباطات علمي عبارت است از تلاش براي يافتن روشهاي افزايش كمكهاي عمومي از اجتماع علمي با ساخت پلهايي ميان علم و كساني كه از آن منتفع ميشوند. ارتباطات علمي درباره علم و موضوعات مسئوليت اجتماعي و شهروندي بحث ميكند . بعبارت ديگر، ارتباطات علمي ميتواند محدودهاي از ارتباطات اعضاي حوزه علمي با يكديگر تا ارتباطات همه اعضاي جامعه را در بربگيرد. اما آنچه مسلم است، در ارتباطات علمي، پيام، علم است. در يك نگاه تاريخي، ميتوان تعاريف ارتباطات علمي را در دو نوع رهيافت خلاصه كرد كه تطور مفهومي آن را نيز نشان ميدهند: رهيافت اول كه افرادي مانند ون سگرن، به آن ميپردازند، حوزه ارتباطات علمي را به مجراها يا وسايل ارتباطي محدود ميكند.
در واقع اين نگرش به ارتباطات علمي نشان ميدهد كه انتقال علم، موضوع اساسی ارتباطات علمي است. از اين رو در اين رهيافت توليد و مصرف علم، در محدوده مطالعاتي ارتباطات علمي قرار نميگيرند. البته اين ملاحظه نسبت به ارتباطات علمي در مورد ارتباط ميان اصحاب علم، اهميت زيادي دارد. اين رهيافت به ارتباطات علمي را ميتوان مدل اوليه ارتباطات علمي ناميد. گويا در اين مدل اوليه، افزايش ميزان اطلاعات علمي و فن آوری، معادل افزايش درك عمومي از علم و فن آوری دانسته ميشود. از اينرو، اولين توجه به ارتباطات علمي، مجراهاي ارتباطي از قبيل اماكن علمي و رسانههاي جمعي را در بر ميگيرد.
رهيافت دوم به ارتباطات علمي، مبتني است بر همگاني كردن علم. در اين رهيافت نسبت به ارتباطات علمي، به مقولههاي توليد و مصرف علم توجه ميشود. در اين رهيافت در بخش توليد علم، هم توليدكنندگان و هم محصول توليد شده ـ كه همان علم همگاني شده است ـ موضوعات مطالعه هستند. در بخش مصرف نيز مخاطبان و دريافت آنها مطالعه ميشوند. از جمله افرادي كه چنين رهيافتي به ارتباطات علمي دارندبوئرو راگنارس دوتير، هستند .اين دو نفر،سه جزء اصلي ارتباطات علمي رادر سه بخش زيرطبقهبندي ميكنند:
- توليد علم همگاني شده كه شامل تحليل نهادي دانشمندان، اهالي رسانهها و ساير فعالان اين حوزه و رسالت، وظيفه و انگيزههاي آنهاست.
- محصولاتيكه اين فعالان،توليدكردهاند مانند موادرسانههاي خبري،كتابهاي علمي،نمايشگاهها و غيره.
- مخاطبان بخشهاي مختلف رسانهها و دريافت پيام.
از نیمه دوم قرن بیستم ارتباطات علمی به عنوان یک از سازوکاریهای اصلی موثر بر نهاد علم در کانون مطالعات جامعه شناختی قرار گرفته و در این میان اهمیت آن در تولید دانش مورد بحث و گفت و گو بوده است. در دهه های اخیر با گسترش جامعه اطلاعاتی، توسعه ارتباطات الکترونیک و از بین رفتن محدودیت های فضایی و مکانی در روابط مجازی، مقوله ارتباطات علمی با کاربرد مفاهیم تازه، یک بار دیگر توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این شرایط نیز برخی از صاحب نظران، پیشرفت علم را بازتابی از نظام ارتباطی دانسته و بر این امر تاکید دارند که رشد شتابان علم در جهان کنونی نیازمند شیوه هایی از مبادله دانش است که تحول از سلسله اطلاعات خطی به شبکه ارتباطی تعاملی را ممکن سازند.
منبع
احمدی،حسن(1390)، بررسی عوامل موثر بر تولیدات علمی اعضای هیات علمی، پایاننامه کارشناسی ارشد،رشته کتابداری واطلاعات عمومی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید