اختلالات اضطرابي
بين تمام اختلالات رواني ، اختلالات اضطرابي احتمالاً شايعترين آنها بوده وبيش از همه تحت تأثير ملاکهاي تشخيص چهارمين ويراست راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني (DSM IV) قرار گرفته اند . زنها بيشتر از مردها ممكن است مبتلا به اختلال اضطرابي شوند و شيوع اختلالات اضطرابي در سطوح اجتماعي ,اقتصادي بالاتر كاهش مييابد. در چندين مطالعه گزارش شده است كه زمينه ژنتيك براي اختلالات اضطرابي ممكن است در بعضي از خانوادهها جمع باشد.
اختلال اضطراب منتشر
چهارمين ويراست راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني ( DSM IV) اختلال اضطراب منتشر را اضطراب و نگراني شديد در مورد چندين رويداد يا فعاليت تعريف ميكند كه در اكثر روزها در ضمن حداقل شش ماه دوام داشته است . كنترل نگراني مشكل است و علائم جسمي نظير تنش عضلاني، تحريك پذيري، اشكال در خواب و بيقراري با آن همراه است . اضطراب متمركز بر خصوصيات يك اختلال ديگر محور I نيست ، ناشي از مصرف مواد يا بيماري طبي عمومي نميباشد ، و فقط در جريان يك اختلال خلقي يا رواني ظاهر نميگردد. كنترل اضطراب مشكل است، از نظر ذهني، ناراحتي برانگيز است و در زمينههاي مهم زندگي شخص اختلال ايجاد ميكند . اختلال اضطراب منتشر احتمالاً شايعترين اختلالي است كه با يك اختلال رواني ديگر، معمولاً يك اختلال اضطرابي ديگر ، يا يك اختلال خلق ديده ميشود . مثل بسياري از اختلالات رواني ، علت اختلال اضطراب منتشر معلوم نيست . با تعريف دقيق ، اختلال اضطراب منتشر احتمالاً گروهي ناهمگون از بيماران را مبتلا ميسازد . طبق تعريف، اختلال اضطراب منتشر يك بيماري مزمن است كه ممكن است تمام عمر دوام يابد ، تا بیست وپنج درصد كلي بيماران بالاخره حملات هراس را تجربه ميكند . درصد بالاي ديگري از اين بيماران احتمال دارد مبتلا به اختلال افسردگي اساسي باشند.
اختلال وسواسي ـ جبري
در چهارمين ويراست راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني ( DSM IV) اختلال وسواسي جبري افكار و اعمال وسواسي توصيف شده است كه شدت آنها براي اتلاف وقت يا ايجاد ناراحتي بارز يا تخريب قابل ملاحظه كافي است . افراد مبتلا به اين اختلال واقف هستند كه واكنشهاي آنها غيرمنطقي يا نامناسب است. همه افراد مبتلا به اين اختلال علائمي از اختلال وسواس فكري – عملي دارند. فكر وسواسي يك فكر، احساس، عقيده يا حس مزاحم وتكرار شونده است. عمل وسواسی فكر يا رفتار خودآگاه ، ميزان شده ، تكراري، نظير شمارش يا اجتناب است. فكر وسواسي موجب افزايش اضطراب شخص ميگردد اما عمل وسواسي با انجام آن اضطراب شخص، را كاهش ميدهد . اما وقتي شخص در مقابل انجام عمل وسواسي مقاومت ميكند، مضطرب مي گردد. شخص مبتلا به اختلال وسواسي – جبري معمولاً غير منطقي بودن افكار وسواسي خود را درك ميكند. بين بزرگسالان احتمال ابتلاء مرد و زن يكسان است ، معهذا ، بين نوجوانها، پسرها بيشتر از دخترها به اختلال وسواسي جبري مبتلا ميگردند. ميانگين سن شروع حدود بیست سالگي است هرچند در مردها سن شروع كمي پائينتر از زنهاست . افراد مجردبيشتر از افراد متأهل به اختلال وسواسي جبري مبتلا ميشوند. افراد مبتلا به اين اختلال معمولاً به ساير اختلالات رواني هم مبتلا هستند.
اختلال استرس پس از سانحه:
چهارمين ويراست راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني ( DSM IV) اختلال استرس پس از سانحه را يك رشته علائم تيپيك كه در پي مشاهده يا درگيرشدن يا شنيدن يك استرس تروماتيك فوق العاده پديد ميآيد، تعريف كرده است. شخص نسبت به اين تجربه با ترس و درماندگي پاسخ ميدهد، رخداد را در ذهن خود مكرراً زنده ميكند و ميكوشد از يادآوري شدن اجتناب كند . علائم بايد بيش از یک ماه دوام يابد و در زمينه هاي مهم زندگي نظير خانواده و شغل تداخل نمايد . شخص سانحه را در خواب يا افكار روزانه تجربه ميكند ، از هر چيزي كه ممكن است يادآور سانحه باشد ميپرهيزد و يك حالت انگيزش مفرط و عدم پاسخگويي و كرختي پيدا ميكنند. ساير علائم عبارتند از افسردگي ، اضطراب و مشكلات شناختي مانند عدم تمركز . شيوع اختلال استرس پس از سانحه در طول عمر یک تاسه درصد جمعيت كلي تخمين زده ميشود . هرچند اختلال استرس پس از سانحه در هر سني ممكن است مشاهده شود ، به دليل ماهيت زمينههاي تسريع كننده در بين جوان ها شايعتر است . كودكان نيز ممكن است به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شوند. ضربه هاي مربوط به مردها غالباً به جبهه و جنگ مربوط است و ضربه هاي زنها بيش از همه با مورد حمله و تجاوز به عنف قرارگرفتن رابطه دارد. اين اختلال بيش از همه در افراد مجرد ، مطلقه يا بيوه ، از نظر اقتصادي ضعيف و از نظر اجتماعي كناره گيري ديده ميشود .
اختلال هراس بدون گذر هراسي
ملاك هاي تشخيص ( DSM IV) براي اختلال هراس بدون گذر هراسي
A ـ هم (1) و هم (2):
الف) حملات هراس غير منتظره مكرر.
ب) حداقل متعاقب يكي از حملات به مدت يك ماه :
(a ـ نگراني مداوم در مورد وقوع حملات بيشتر .
(b ـ نگراني در مورد مفهوم حمله يا پيامدهاي آن ، مثلاً از دست دادن كنترل ، وقوع حمله قلبي ، ابتلاء به جنون.
(c ـ تغيير قابل ملاحظه در رفتار در ارتباط با حملات .
B ـ فقدان گذرهراسي
C ـ حملات هراس حاصل تأثير مستقيم دارو يا يك اختلال طبي عمومي نميباشد.
D ـ يك اختلال رواني ديگر مثل فوبي اجتماعي ، فوبي خاص ، اختلال وسواسي – جبري، اختلال استرس پس از سانحه يا اضطراب جدايي توجيه بهتري براي اين اختلال نيست .
اختلال هراس با گذر هراسي
ملاكهاي تشخيصي DSM IV براي اختلال هراس با گذر هراسي:
A ـ هم (1) و هم (2):
ـ حملات هراس غير منتظره ، تكرارشونده .
ـ حد اقل در پي يكي از حملات ، يك ماه يا بيشتر يكي از موارد زير وجود دارد :
- a) ـ نگراني مداوم در مورد وقوع حملات بيشتر.
- b) ـ نگراني در مورد مفهوم حمله يا پيامدهاي آن مثلاً از دست دادن كنترل ، وقوع حمله قلبي ، ابتلاء به جنون.
- c) ـ تغيير قابل ملاحظه در رفتار در ارتباط با حملات.
B ـ وجود گذر هراسي.
C ـحملات هراس حاصل مستقيم دارو يا يك اختلال طبي عمومي نميباشد.
D ـ يك اختلال رواني ديگر، مثل فوبي اجتماعي ، فوبي خاص ، اختلال وسواسي ـ جبري، اختلال استرس پس از سانحه يا اختلال اضطراب جدايي توجيه بهتري براي اين اختلال نيست .
گذر هراس بدون سابقه اختلال هراس
ملاكهاي تشخيص DSM IV براي گذرهراسي بدون سابقه اختلال هراس
A ـ وجود گذرهراسي مربوط به ترس از پيدايش علائم شبيه هراس مثلاً: سرگيجه يا اسهال
B ـ ملاك ها هرگز در برگيرنده اختلال هراس نبوده اند.
C ـ اختلال حاصل مستقيم اثرات فيزيولوژيكي يك ماده يا اختلال طبي عمومي نبوده است. اگر يك اختلال طبي عمومي همراه وجود داشته باشد ، ترس توصيف شده درA آشكارا فراتر از آن است كه معمولاًبا اين اختلال مربوط است .
فوبي خاص
چهارمين چاپ راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني ( DSM IV) علاوه بر گذر هراسي دوفوبي ديگر ذكر شده است . فوبي خاص و فوبي اجتماعي يا جمع هراسي. DSM IVفوبي خاص را ترس شديد و پايدار از يك شيء يا موقعيت كه ممكن است در آن حالت شرمندگي پيش آيد تعريف ميكند. افراد مبتلا به فوبي خاص ممكن است منتظر آسيب ديدن باشند يا از تصور از دست دادن كنترل دچار هراس شوند . فوبي خاص شايعتر از فوبي اجتماعي است . فوبي خاص شايعترين اختلال رواني بين زنها و دومين اختلال شايع رواني ، پس ازاختلالات وابستگي به مواد، بين مردها است. نسبت زن به مرد حدود دو بر یک است . اشياء و موقعيتهاي منبع ترس در فوبي خاص ؛ برحسب فراواني نزولي عبارتند از: حيوانات، طوفان، بلندي، بيماري، جراحت و مرگ .
فوبي اجتماعي
مبتلايان به فوبي اجتماعي از تحقير شدن و شرمساري در موقعيتهاي اجتماعي خاص ، نظير گفتگو در جمع ، دفع ادرار در توالت عمومي و صحبت در قرار ملاقات به شدت ميترسند . تشخيص يك نوع فوبي اجتماعي منتشر كه غالباً يك اختلال مزمن و ناتوان كننده مشخص با اجتناب فوبيك از اكثر موقعيتهاي اجتماعي است از اختلال شخصيت دوري گزين دشوار است . در مطالعات همه گيرشناسي زنها بيشتر از مردها مبتلا شناخته ميشوند اما در نمونه هاي باليني عكس موضوع صادق است . اوج شروع فوبي اجتماعي در دهه دوم عمر است .
اختلال اضطرابي ناشي از اختلال طبي عمومي
وقوع علائم اضطرابي مربوط به اختلال طبي عمومي شايع است. هرچند ميزان بروز اختلال براي حالات طبي عمومي مختلف متفاوت است . طيف وسيعي از اختلالات طبي ميتوانند علائمي مشابه به آنچه در اختلالات اضطرابي ديده ميشود ايجاد كنند.پركاري تيروئيد – كمكاري تيروئيد – پركاري پاراتيروئيد و كمبود ويتامين 14B غالباً با علائم اضطرابي همراهند . بعضي از ضايعات مغز و حالات پس از آنسفاليت گزارش شده است كه علائمي شبيه اختلال وسواسي – جبري را ايجاد ميكنند . بعضي از اختلالات طبي ديگر نظير آرتيميهاي قلبي ميتوانند علائم فيزيولوژيك اختلال هراس به وجود آورند . هيپوگلسيمي نيز ميتواند علائم اختلال اضطرابي را تقليد نمايد . انواع مختلف اختلالات طبي كه ميتوانند علائم اضطرابي ايجاد كنند ممكن است از طريق مكانيسم مشترك، سيستم نورآدرنرژيك ، عمل نمايند ، هرچند اثرات سيستم سرتونرژيك نيز تحت مطالعه است.
اختلال اضطرابي ناشي از مواد
DSM IV اختلالات رواني ناشي از مواد را در طبقات خاص سندرمهاي اختلال رواني مربوطه گنجانده است. بنابراين اختلال اضطرابي ناشي از مواد همچنان در طبقه اختلالات اضطرابي قرار ميگيرد. اختلال اضطرابي ناشي از مواد چه به علت مصرف داروهاي به اصطلاح تفريحي و چه داروهاي نسخه شده شايع است. طيف وسيعي از مواد ميتوانند علائم اضطرابي مقدار هريك از اختلالات اضطرابي DSM IV به وجود آورند. هرچند سمپاتوميمتيك ها مثل: آمفتامين – كوكائين و كافئين، بيش از همه با ايجاد علائم اختلال اضطراب ربط داده شده اند . بسياري از داده هاي سروتونرژيكمثل ( MDMA, LSD) ميتوانند سندرمهاي اضطرابي حاد يا مزمن در مصرفكننده هاي اين داروها به وجود آورند .
منبع
زاهدی عراقی،فریبا(1394)، روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید