اتحادها وانواع آن
اتحاد نشان دهنده این موضوع است که بخشی از اعضای خانواده (معمولاً دو نفر یا بیشتر) در منافع، ارزشها و علایق متقابل یکدیگر سهیم می شوند.با یکدیگر در مقابل فرد دیگری متحد می گردد. این رابطه از پیوند مثبت بین اعضای خانواده ناشی می شود مثلاً دو والدی که با همدیگر کار می کنند و زندگی ایمنی را برای فرزندانشان فراهم می کنند، در یک اتحاد مثبت هستند یا زمانیکه طلاق پیش می آید، فرزندان ممکن است برای عبور از این شرایط دشوار دست به اتحاد بزنند. گاهی اوقات اتحاد هایی که مفید هستند، می تواند به خانواده آسیب بزند. مادر بزرگی ممکن است با فرزند ارشد که مشکلات رفتاری دارد متحد شود و از او حمایت کند و این پیام را به کودک می رساند که کودک خوب است و این والدین هستند که مشکل دارند. این کار را برای خانواده سخت می کند، این یک اتحاد منفی در خانواده است .
نقش درمانگر و اهداف درمانی خانواده درمانی ساختاری
هدف از مشاوره ساختاری خانواده این است که ساختار منظم، کارکردی و هماهنگ را به خانواده های آشفته بیاورد . خانواده درمانگران ساختاری معتقدند که مشکلات به وسیله سازمان بندی ناکارآمد خانواده حفظ می شود.درمان به اصلاح ساختار خانواده نظارت کرده است، تا خانواده بتواند مشکلات خود را حل کند. این رویکرد اهداف ساختاردهی مجدد خانواده است تا اینکه خانواده بتواند دوباره خودش را سازمان بخشد، الگوهای تبادلی بدکارکرد را جایگزین کند و از این طریق نشانه ها را در بیمار معلوم کاهش دهد. درمانگر تلاش می کند تا به خانواده کمک کند تا مرزها و زیر منظومه های نفوذپذیر ایجاد کند .
مینوچین، پیشنهاد کرد که وظیفه درمانگر این است تا قطعیت خانواده در مورد مشکل یا اینکه مشکل از نظر خانواده چیست را درهم بشکند. این سرآسیمهگی به اعضای خانواده کمک می کند تا درباره نقش هایشان دوباره فکر کنند و خود جدیدشان را به وجود آورند.
بر اساس طرح اولیه نظری درمانگر از سلسله مراتب و مرزهای مناسب، وظیفه درمانگر این است که موقعیت جاری خانواده را تغییر دهد نه اینکه به بررسی گذشته یا تعبیر و تفسیر گذشته خانواده بپردازد. اگر چه گذشته، مشکل یا الگوی تبادلی دشوار را شکل داده است، هدف خانواده درمانگر ساختاری این است که در وضعیت کنونی خانواده مداخله کند و تغییر در خانواده را موجب شود.زمانیکه خانواده خودش را ساختاردهی مجدد می کند، اعضا خودشان را از ساختار قبلی آزاد می کنند و با یکدیگر به شیوه غیر پاتولوژیک ارتباط برقرار می سازند. در اینصورت است که هدف درمانی محقق شده است . خانواده درمانی ساختاری بیشتر بر عمل تأکید دارد تا بر بینش، به ویژه عملی که در جلسه درمان رخ دهد، با بازسازی تبادلهای خانوادگی در جلسه فرد بر تغییر در ساختار خانواده تأثیر میگذارد. از طریق تعیین تکلیف شب،خانوادهها به ایجاد تغییر بوسیله عمل ادامه میدهند .
خانواده درمانی ساختاری تلاش می کند تا جنبه های ناکارآمد سیستم خانواده را تغییر دهد و رشد بالقوه هر یک از اعضای خانواده را برای حفاظت از حمایت متقابل خانواده افزایش دهد. مداخلات در ابتدا به صورت تأکید بر تغییرات انتقالی در خانواده خواهد بود که به واسطه تغییر رفتارهای اعضای خانواده محقق می شوند. مشکل ساختاری عمده دیگریکه در خانواده ها دیده میشود،سیستم والدینی ضعیف خانوادههاست.نقش خانواده درمانگر ساختاری اینست که به والدیا والدین کمک کند که نقش فعالتری درخانواده ایفا کنند.هدف مداخلات ساختاری،کمک بوالدین است تابعنوان اعضای خانواده،درایجاد قواعد ونظم درخانواده توانمندشوند.خانواده درمانی ساختاری فرض میکند که این مداخلات منجر بسازمان دهی و کنترل بیشتر می شود.
منبع
نامنی،ابراهیم(1392)، اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار – ساختاری در درمان ( قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد،پایان نامه دکترای تخصصی،روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید