ابعاد شیوه های فرزندپروری

ميرومكي در پژوهشي در باره تاريخچه شيوه هاي فرزندپروري به اين نتيجه رسيدند در زمان هاي گذشته كه جامعه داراي قواعد خشك و مستبدانه بود روابط مردم در قالب رابطه مافوق و زيردست برقرار بود پدر در خانه قدرت برتر به حساب مي آمد و مادر مي بايست مطيع او و كودكان مطيع هر دو آنان باشند اما جامعه ايستا نيست و تغيير مي كند امروزه انديشه هاي نوين جامعه اي را بوجود آورده است كه از ريشه و اساس با جامعه مستبد گذشته متفاوت است و به سمت يك نظام اجتماعي پيش مي رود كه در آن همه مردم اصرار دارند با آنان به گونه اي برابر رفتار شود البته روابط اعضاي خانواده و روش هاي جديد آموزش فرزندان بر مبناي اصول برابري و احترام متقابل استوار شده است وآنها دريافتند كه الگوي كنش متقابل كه والدين برمي گزينند متغير مهمي براي تأثيرگذاري بر رشد آتي كودك است.

ابعاد شیوه های فرزندپروری

مشخصات کلی تعامل کودک و والدین اغلب در سه بعد از شیوه های فرزندپروری، مشخص و تعریف شده است. دو بعد از این ابعاد جنبة «گرم بودن» والدین و «کنترل» می باشد که توسط چندین تن از محققان در دهه های پیش تعریف شده اند. سومین بعد از شیوه های فرزندپروری، بعد «تعهد والدین» می باشد که از دهه های 1980 مورد توجه واقع شده است.

بُعد «گرم» بودن والدین

یک جنبه از شیوه های فرزندپروری والدین که قوی ترین و دائمی ترین تأثیرات را بر رشد کودک دارد، جنبة «گرم» بودن والدین است. والدینی که در درجه بالایی از این بعد قرار دارند، نسبت به کودکان خود با محبت هستند و آنها را می پذیرند. والدینی که در درجه پایینی از این بعد قرار دارند، نسبت به کودکانشان رابطه ای سرد یا طرد کننده دارند و محبت کمتری نسبت به آنها اعمال می کنند .جنبه «گرم» بودن والدین بطور وسیعی گسترده است، به نحوی که شیوه های مختلفی از رفتار والدین را دربرمی گیرد. این بعد را می توان در سه سطح جداگانه طبقه بندی نمود، هر چند که با یکدیگر همپوشی دارند.

الف) پاسخگو بودن

والدین «گرم» بجای نادیده گرفتن و محروم کردن نیازهای کودکانشان، بیشتر پاسخگوی نیازها و امیال آنها هستند. رفتارهایی که بیانگر رفتار «گرم» والدین است در هر سن تغییر می کند، زیرا نیازها و امیال کودکان در سنین مختلف متفاوت است. بطور خلاصه والدین «گرم» تأثیر نیرومندی بر کودکان در همة سنین دارند.

ب) تحسین

والدین «گرم» هنگامی که رفتار خوبی از فرزندانشان سر می زند یا وقتی که در تکلیف سختی موفقیت آمیز عمل می کنند، آنها را تشویق و تحسین می نمایند. تقویت به عنوان یکی از اصول مهم در همة نظریه های یادگیری می باشد و این جنبه از «گرم» بودن بطور واضحی با ایدة تقویت مثبت همپوشی دارد. با وجود این، پژوهشگرانی که بر بعد «گرم» بودن شیوه های فرزندپروری تأکید دارند، تحسین و تشویق را نشانه ای از چگونگی تعامل مثبت والدین و کودکان می دانند و نه چگونگی بکارگیری اصول یادگیری.

ج) جلوه ای از عواطف (هیجانات) مثبت

والدین «گرم» اغلب عشق و علاقه و محبت خود را به کودکانشان هم بطور فیزیکی و هم کلامی ابراز می دارند. این اظهار محبت لزوماً با بغل کردن و بوسیدن همراه نیست و صرفاً می تواند با لبخند یا نگاه غرورآمیزی همراه باشد. والدین «گرم» نه تنها عواطف مثبت خود را هنگامی که کودکانشان در نزدیکی آنها قرار دارند، ابراز می کنند؛ بلکه زمانیکه کودکانشان نیز در کنار آنها نیستند، این عواطف مثبت را بیان می دارند و موجب می شوند در خانه محیطی بشاش و شاد ایجاد شود. لازم به ذکر است اینگونه عواطف مثبت، متفاوت از جنبه های «پاسخگو بودن» و «تحسین» می باشد؛ زیرا اولاً این عواطف مثبت در همة اوقات نثار کودک می شود و نه فقط در هنگام ناراحتی و نیاز کودک؛ ثانیاً تنها منحصر به اعمال خوب کودک نیست. بطور کلی این جنبه از رفتار والدین «گرم» منعکس کنندة جو عاطفی کلی در تعامل کودک و والدین می باشد.

منبع

محمدزاده، زینب(1393)، رابطه شیوه های فرزندپروری با پرخاشگری و اضطراب کودکان پيش دبستاني (مورد مطالعه كودكان پيش دبستاني فرديس كرج)، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0