ابعاد توانمندسازی از دیدگاه های مختلف

اسپرتیزر ، چهار بعد یا عامل شناختی را برای توانمندسازی شناسایی کرده است . براساس پژوهش ، میشرا ، یک بعد دیگر به آن افزوده که این پنج بعد کلید توانمندسازی مدیران می باشد.

  • احساس شایستگی ( خوداثربخشی )؛
  • احساس داشتن حق انتخاب ( خودسامانی )؛
  • احساس مؤثر بودن ( پذیرش نتیجه شخصی ؛
  • احساس معنی دار بودن یا مهم بودن ( ارزشمند بودن )؛
  • احساس داشتن اعتماد به دیگران؛

هنگامی که مدیران می تواننداین پنج ویژگی را در دیگران پرورش دهند،آنان را با کامیابی توانمند ساخته اند. جدول رویکرد توانمندسازی

رویکردهدفراهبردنظریه پردازان
 

مکانیکی

 

قدرتمند کردن کارکنانتفویض قدرت به زیردستانفوی، بلانچارد و همکاران  ، شوول
 

 

 

ارگانیکی

انگیزشیافزایش انگیزه کارکناناحساس خودمختاریکانگر و کاننگو
 

 

شناختی

 

 

 

افزایش انگیزش درونی کارکنان

احساس شایستگی

احساس معنی دار بودن

احساس مؤثر بودن

احساس خود مختاری

احساس اعتماد

توماس و ولتهاوس

اسپریتزر

وتن وکمرون

اسکات و ژاف، تغییر سازمان هرمی به سازمان دایره ای ، تغییر طرز تلقی کارکنان ، ایجاد انگیزش از طریق دادن قدرت و منزلت ، مدیریت مشارکتی ، استقرار رهبری تسهیل کننده و تشکیل گروه های توانمند را از عوامل توانمندسازی کارکنان می دانند. آلن راندولف برای هدایت برنامه های توانمندسازی سه روش : سهیم شدن کارکنان در اطلاعات ، ساختار سازمانی مناسب و تشکیل گروه را ضروری می داند.

فواید توانمند سازی

مدیر توانمند انسانها را به گونه ذهنی و عاطفی به کار درگیر می کند و بدون مجبور کردن ، تعهد آنان را نسبت به وظایفی که باید انجام شود  بر می انگیزد . انسانها طبیعتاً علاقه دارند مفید واقع شوند و زندگی پرثمر داشته باشند .مدیر با استفاده از این علاقه، آن را به فعالیت متمرکز بدل می کند.مفهوم تواناسازی کارکنان ، نظریه  تضاد سازمان با افراد  را مورد سؤال قرار می دهد . فلسفه تواناسازی می گوید که سازمان می تواند یک رابطه برد – برد به نفع دو طرف باشد .

سازمانهایی که توانمندسازی کارکنان را در پیش گرفته اند ، به مزایای متعددی دست یافته اند،از آن جمله:

  • تولید کالا وخدمات با کیفیت بالا؛
  • افزایش سطح عملکرد و بهره وری؛
  • افزایش سطح رضایت مندی کارکنان ، مشتریان وارباب رجوع؛
  • افزایش احساس مثبت کارکنان در مورد شغل شان؛
  • افزایش احساس تعلق و تعهد کارکنان؛
  • افزایش سطح خود – مدیریتی و نیاز نداشتن به سرپرستی مستقیم؛
  • افزایش سطح دانش شغلی ومهارت کارکنان؛
  • تغییر نگرش کارکنان از داشتن به خواستن ، یعنی همیشه به خواستن ها فکر کردن؛
  • ارتباط میان مدیریت و کارکنان.

منبع

سلیمانی،شاپور(1393)، توانمندسازی براساس ساختار سازمانی و مدیریت دانش،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی صنعتی سازمانی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0