آموزش و پرورش و برابری فرصتهای آموزشی
همواره در تاریخ کشور ما این نکته که، حق آموزش و یادگیری مختص شاهان، شاهزادگان، فرمانروایان و طبقات مرفه جامعه و فرزندان آنان بوده، و یا این که دختران حق تحصیل ندارند، زیاد نقل شده است. این امر حکایت از آن دارد که از دیر باز برابری و امکان دسترسی به فرصتهای آموزشی برای همگان یک آرزو و محدودیت بوده است. منظور از فرصتهاي آموزشي برابر، برخورداري برابر و داشتن شانس مساوي كليه لازم التعليمان براي ورود به نظام آموزشي و برخورداري از كلاس و برنامههاي آموزشي مطلوب، معلمان متخصص، امكانات و تجهيزات آموزشي و نيز فضاي مناسب آموزشي ميباشد. برابري فرصتها در بعد كلان نوعي نگاه انسان گرايانه و عدالت خواهانه را با خود همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته میشود. جامعهای که در آن مردم در کنار رفاه و آزادی، عدالت و برابری را هم تجربه خواهند کرد.
در این تعبیر، برابری فرصتها و عدالت خواهی یک ارزش محسوب میشود و آموزش و پرورش باید بتواند آن را در نظام شخصیتی انسان توسعه یافته تعبیه کند. اما در بعد خرد، برابری فرصتهای آموزشی، ابزار و سازوکاری است که موجب شکوفا شدن اندیشههای خلاق شده و امکان پرورش قابلیت را برای همه به طور مساوی فراهم میسازد. در تعبیری دیگرفرصت مساوی برای آموزش، به موقعیتی اطلاق میشود که در آن، حتی افراد فاقد پایگاه مناسب و ثروت، و یا عضو گروههایی که از امکانات و امتیازات ویژه برخوردار نیستند، امکان تحرک اجتماعی با توسل به تحصیل را داشته باشند. به عبارت دیگر، بدون در نظر گرفتن جنسیت، پایگاه اجتماعی، اقلیت یا اکثریت بودن، نژاد و مانند آن، بتوانند به صورت مساوی از امکان دستیابی به یک پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالا در جامعه برخوردار باشند. این امر در وهله اول نیازمند رفع موانع پیشرفت شخصی افراد جامعه است.
یکی از موانع جدی، کمبود امکانات مادی پیشرفت در بعد تحصیلی است که کلمن،از آن با تعبیرفراهم کردن امکان آموزش یکسان برای کودکان، فارغ از سوابق خانوادگی یاد میکند. وی معتقد است که ایجاد امکان آموزش رایگان برای بچهها بدون در نظر گرفتن سابقه خانوادگی و نژادی و نیز جنس و طبقات اجتماعی و گروههای قومی مختلف، از ضروریات برابری فرصتهای آموزشی میباشد ، راجرز، بر این باور است که عوامل متعددی نظیر نابرابریهای طبقاتی، مذهبی، نژادی، جنسی و… کیفیت آموزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
جانستون، نیز معتقد است که ابعاد برابری فرصتهای آموزشی، شامل موارد زیر میباشد:
- برابري فرصتهاي آموزشي دربين طبقات اجتماعي مختلف
- برابري فرصتهاي آموزشي براي جنسيتهاي مختلف
- برابري فرصتهاي آموزشي براي اقوام و نژادهاي مختلف يك جامعه
- برابري فرصتهاي آموزشي براي مناطق شهري و روستايي و…
در مجموع از مطالعه ادبیات نابرابریهای آموزشی میتوان نتیجه گرفت که فقر، اختلاف نژادی، جنسیت و اختلاف بین شهر و روستا، از جمله عواملی است که در تعیین نرخ ترک تحصیل و پوششهای تحصیلی مؤثرند. در بسیاری از کشورها، روستاها در مقایسه با مناطق شهری، از توجه کمتری برخوردارند . لذا تأسیس انجمنهای خیرین مدرسه ساز در مناطق محروم، توزیع متناسب معلمان با کیفیت و ماهر در مناطق و آگاه کردن برنامه ریزان نسبت به اهمیت و نتایج برابری فرصتهای آموزشی، مهم ترین راه کار تأمین و گسترش برابری فرصتها و عدالت آموزشی میباشند که بابادی عکاشه و همکاران، در تحقیق خود به آن اشاراتی داشتهاند.
همچنین آنان بیان داشتهاند که لینونن ،در یک نگرش سوسیالیستی، آموزش را به عنوان وسیلهی اصلی برابر سازی تفاوتهای اجتماعی میبیند و اظهار میدارد برابری فرصتهای آموزشی زمانی محقق میگردد که همهی افراد در دست یابی به آموزش، برابر باشند. این هدف امروزه در سطح بین المللی پذیرفته شده، اما کاملاً تحقق نیافته است. در مقابل در صحبت از نابرابری یا برابری فرصت مشاوران یونسکو، منظور از نابرابری فرصت بین دختران و پسران در برخورداری از آموزش، نابرابری بین اقلیت های مذهبی یا نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی در بین مناطق مختلف کشور میباشد میدانند. در جهت رفع نابرابریهای آموزشی عبدوس ، کاربست روشهای ذیل را مؤثر می داند:
- احداث مدرسه درنزديكي محل زندگي دختران
- كاهش هزينه هاي والدين ازطريق اعطاي بورس تحصيلي
- تهية برنامة درسي متناسب براي زندگي روزمرة دختران
- افزايش مشاركت جامعه
- تمركززدايي
- نظام های آموزشي متنوع
در بررسی نقش های مختلف آموزش و پرورش در توسعه که تاکنون به آن ها پرداخته ایم، توسعه را جریانی چند بعدی:سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی یافتیم. ابعاد چندگانه مذکور در جامعه انسانی تبلور می یابند و جامعه نیز از آحاد مردم تشکیل شده است. حال با در نظر گرفتن نقش آموزش و پرورش در تربیت وآموزش انسان های مطلوب، وقتی شاهد تحقق توسعه دراین ابعاد خواهیم بود که فرصت دسترسی به آموزش برای همگان و برخورداری از این فرصت به صورت برابر موجود باشد. چرا که به باور تودارو آموزش و پرورش در حرکت رو به جلوی خود کاهش فقر، بیکاری، نابرابری و ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت، افزایش مشارکت مردم در امور سیاسی و… را در پی دارد.
منبع
باقری،بابک(1391)،بررسی کارآیی درونی آموزش ابتدایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،برنامه ریزی آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی دزفول
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید