آزمونهاي غيرمستقيم نظرية شرمساري بازپذيرکننده
در آزمونهاي غيرمستقيم از نظرية شرمساري بازپذيرکننده، جهت سنجش و اندازهگيري شرم بازپذيرکننده و شرم انگزننده يا از پاسخهاي بدست آمده از پيمايشهاي موجود استفاده شده و يا از فرايندهاي خاص اجتماعي براي بازنمايي اين مفاهيم استفاده بعمل آمده است. برخي از آزمونهاي غيرمستقيم نظرية شرمساري بازپذيرکننده، با تاکيد بر کارآيي و اثربخشي برخي از اجزا و مولفههاي نظرية شرمساري بازپذيرکننده در فرهنگهاي مختلف، در پي تعميمبخشي اين نظريه برآمدهاند.
در اولين تحقيق تجربي غيرمستقيم از نظرية شرمساري بازپذيرکننده، ماکاي و بريث ويت به موضوع رابطة بين ميزان تبعيت از معيارهاي قانوني در پرستارخانهها با سطوح «توبيخ» (يعني شرمساري) متناظر با سطوح بازپذيري پرداختهاند. اين نويسندهها حمايت محکمي از سازة بازپذيري نظرية شرمساري بازپذيرکننده بدست آوردند. خانههايي که تحت بازرسي افرادي قرار داشت که سطوح بالاتري از توبيخ و بازپذيري را بروز مي دادند تغييرات زيادي را در پيروي از معيارهاي قانوني گزارش ميدادند. ماکاي و بريث ويت به اين نتيجه دست يافتهاند که آن دسته از تيمهاي بازرسي که ايدئولوژي حمايت از شرمساري بازپذيرکننده را بکار ميگيرند اطاعت از قانون و قانونگرايي را به نحو معناداري ارتقاء ميبخشند. در مقابل، تيمهايي که از نگرشهاي انگزننده و يا نگرشهاي سهلانگار و مسامحهآميز استفاده مينمايند از قانونپذيري کمتري در بين پرستارخانهها برخوردار بودهاند. جالب اينکه تأثير اصلي شرمساري بازپذيرکننده بر تمکين از قانون به ميزان روابط و مناسبات اجتماعي (مانند به هم پيوستگي) ميان بازرسان و سرپرست پرستارخانهها بستگي داشته است. در صورت وجود روابط به هم پيوسته مابين تيمهاي بازرسي و پرستارخانهها، شرمساري بازپذيرکننده به اطاعت و تمکين از قانون منتهي ميشد و در صورت فقدان آن، شرمساري بازپذيرکننده در بهبود قانونپذيري و اطاعت از قانون عملکرد ناموفقي نشان ميداد. هرچند نتايج مذکور با گزارههاي نظريه شرمساري همخواني داشت، ولي به رغم اين، مطالعه مزبور از هيچ يک از شاخصهاي شرمساري عملي يا بازپذيري و يا حتي برداشت ناظران پرستارخانهها از شرمساري يا بازپذيري استفاده نکرده است. طبق گفتة بريثويت، ايدهآل اين است که برخوردها و تماسهاي شرمساري بازپذيرکننده به نحو عيني و مشاهدهپذير ارزيابي شود؛ اما بريث ويت و مککاي به جاي اين، از گويههايي استفاده کردهاند که از تيمهاي بازرسي ميخواهد تا نظرات و احساسات خود را در مورد نحوة مجازات پرستارخانههاي متخلف اعلام کنند. اين گويهها در پيمايش مزبور مستقيماً براي سنجش شرم بازپذيرکننده و شرم انگزننده طراحي نشده، بلکه به عنوان مواردي همساز با ايدئولوژي بازپذيرکننده يا انگزننده کدگذاري شدهاند.
پژوهش زنگ بر اين فرض مبتني است که ميزان شرمساري احتمالاً در آنجا بيشتر است که به هم پيوستگي قويتر است. نويسنده فرض را بر اين نهاده است که خانوادههاي آسيايي بيش از خانوادههاي آمريکائي آفريقاييتبار به هم پيوستگي دارند و لذا طبق اين نظريه بايد با احتمال بيشتري فرزندان خود را در قبال خلافکاري و بزه شرمسار نمايند. زنگ با والدين پسرها در لوس آنجلس يعني محل انجام پژوهش مصاحبه کرد و براي سنجش و اندازهگيري شرمساري و به هم پيوستگي از پرسشنامه استفاده کرد. برخلاف انتظارات نظري، خانوادههاي آسيايي نه بههمپيوستهتر از بقيه بودند و نه فرزندان خلافکار خود را بيشتر شرمگين ميکردند. در نتيجه، دادهها و نتايج به دليل نادرستي و عدم تأييد گزارة اصلي مبني بر بههمپيوستهتر بودن خانواده هاي آسيايي نسبت به خانوادههاي آمريکائي آفريقاييتبار، کاربرد کمتري براي نظرية شرمساري در پي دارند. به عبارتي به سبب عدمتأييد گزارة اصلي تحقيق مبني بر تفاوت دو گروه در ميزان بههمپيوستگي توسط دادهها، آزمون تفاوت در ميزان شرمساري نيز بيمعناست.
پژوهش واگ همانند پژوهش زنگ بر اين فرض استوار است که شرمساري بازپذيرکننده به احتمال زياد در جوامع به هم پيوسته يا جامعه گرا رخ ميدهد. اين پژوهش نيز با اين فرض شروع مي شود که هنگ کنگ معرف يک جامعة بههمپيوسته و جامعهگراست. در صورت صحت نظرية شرمساري بازپذيرکننده و فرض آن درباره جامعه هنگ کنگ، ساکنان بايد به شيوة شرمساري بازپذيرکننده رفتار نمايند. ولي جان واگ دريافت که قانونشکنان در هنگ کنگ عليالعموم با تنبيه سختي روبرو ميشوند و بر بازپذيري کمتر تاکيد ميشود. بنابراين، پژوهش واگ شواهد متناقضي را دست کم در يک بخش از نظرية شرمساري بدست داد. چرا که هنگ کنگ عملاً و اساساً بسيار جامعهگراست. مشکل اصلي و عمدة اين نتيجهگيري در اين حقيقت نهفته است که مطالعة مذکور با اين فرض آغاز ميکند که هنگ کنگ يک جامعة به هم پيوسته و جامعهگراست. اين در حالي است که هيچ آزموني براي اعتبار اين ادعا بعمل نميآورد. در عوض، دادههاي پيشين و رکوردهاي پليس مبناي قضاوت و تصميمگيري در رابطه با فرضية به هم پيوستگي اين فرهنگ قرار گرفته است.
پژوهش بعدي مصاحبه اي بوده با 1060 سکنة شهر تيانجين در چين که توسط لنينگ زنگ و همکاران وي در رابطه با طرزتلقي از بنگ جيائو (که معادل شرمساري بازپذيرکننده است) و تيائو جي (راه حل مشاجرهآميز) در ميان محلات اجرا شده است. ضمناً از آزمودنيها خواسته شده تا ميزان جرم و انحراف را در محلات خود گزارش دهند. برخلاف نظرية شرمساري، پژوهشگران دريافتند که تلقي ساکنان از شرمساري بازپذيرکننده ملازم و همسو با عدم گزارش جرم در محلات نيست (هرچند با گزارشات فقدان انحراف تناظر داشته است). در عين حال، تلقي از تيائو جي (راه حل مشاجرهآميز) با گزارش هر دوي جرم و انحراف رابطة منفي داشته است. هر چند همسو با نظريه مذکور، اين نتيجه حاصل شد که بنگ جيائو (شرمساري بازپذيرکننده) در محله به ندرت توسط ساکناني که برگشت به جرم داشتهاند، احساس ميشد. اما به نظر ميرسد اين پژوهش شواهد نامتجانسي در رابطه با نظرية شرمساري بدست ميدهد. با اينکه شايد در عمل اهميت چنداني نداشته باشد. زيرا برآورد بازپذيري و جرم و انحراف در محلات مختلف توسط نمونههاي معرفي از ساکنان بدست نيامده است. به اين معنا که دادهها در محلات مختلف از تعداد نسبتاً کمي از ساکنان محلات بدست آمده است. پژوهش مزبور در ضمن داراي مقادير نامعمول داده هاي گمشده بود که در واقع استنباط معنادار را با سختي و دشواري همراه مي سازد (براي مثال تنها 357 نفر از 1060 سکنه عملاً ميزان جرم را در محلات برآورد کرده اند).
ليو در پژوهش خود به مشاهدة بنگ جايو (شرمساري بازپذيرکننده) در دو محلة شهري در شانکهاي چين پرداخته است. نويسنده نتيجه گرفته است که نرخ بازگشت به جرم طبق رکوردهاي بنگ جايو در دو محله بسيار پايين بوده است. ولي با اين حال، مبناي داوري در خصوص نرخ پايين بازگشت به جرم چندان روشن نيست. زيرا هيچ دادهاي از محلات ديگري که عمل بنگ جايو اجرا نشده، وجود نداشته است. حتي اگر نرخ جرم در اين دو محله در مقايسه با ساير محلات پايين بوده باشد، تشخيص اين امر دشوار است که آيا اين واقعه حاصل عملکردهاي بازپذيرکننده است و يا از ساير ويژگيها و مشخصههاي فرهنگي و محلهاي نشأت گرفته است. به اين ترتيب، اعتبار دروني مدعيات ليو به دليل عدم ارائة شواهدي از نرخ بازگشت به جرم از يک گروه مقايسه ضعيف بوده است.
تحقيق ميته، ليو و ريس به مقايسه نرخ بازگشت به جرم در بين متخلفان حاضر در دادگاه ويژة مواد با نمونهاي از متخلفاني که به شيوة مرسوم با آنها برخورد شده، پرداخته است. محققان مطابق نظرية شرمساري بازپذيرکننده، انتظار داشتند که نرخ بازگشت به جرم پايينتري در بين مراجعين دادگاه مواد وجود داشته باشد. برخلاف مفروضات نظرية شرمساري، مشاهده شد که نرخ بازگشت به جرم در بين مراجعين دادگاه مواد در مقايسه با مراجعين مراکز عادي بيشتر است. البته محققان تناقض در يافتهها را به عدم استفاده دادگاه ويژة مواد از رويههاي شرمساري بازپذيرکننده نسبت دادند. ولي به هر حال به دليل عدم پوشش رويههاي دادگاه مرسوم توسط مشاهدات محققان، قضاوت در اين خصوص دشوار است که آيا دادگاه ويژة مواد در مقايسه با دادگاه معمول، عمل فرايند شرمساري را به شيوة بازپذيرکنندهتري اجرا ميکند يا نه.
تکنيک مشابهي در مطالعهاي در ايسلند توسط بامر و همکاران او به اجرا درآمده است. اين نويسندهها به دنبال آزمون اين فرض بريث ويت بودند که اجتماعگرايي يا جمعگرايي با نرخ پايينتر جرم ارتباط دارد. اين نويسندهها نيز مانند واگ نه به اندازهگيري ميزان واقعي اجتماعگرايي در ايسلند پرداختهاند و نه عملاً به ارزيابي اين مسأله پرداختهاند که آيا فنون بازپذيرکننده در ميان متخلفان بکار رفته است يا نه. در واقع فرض اين نويسندهها اين بود که ايسلند يک جامعة جمعگراست و بايد از عملکردهاي بازپذيرکننده استفاده کند. نويسندهها بعداً به مقايسه نرخ بازگشت به جرم در ايسلند با برخي ديگر از کشورها پرداختهاند و نتيجه گرفتهاند که به دليل مشابهت نرخ بازگشت به جرم در ايسلند با ساير جوامع غيرجمع گرا، بازپذيري عملاً بازگشت کمتر به جرم را در پي ندارد. نتايج و روشهاي بامر و همکاران وي از همان محدوديتهاي تحقيق واگ رنج ميبرد.
اسکايبل و هاگس با استفاده از گويههاي پيمايش ارزشهاي جهاني و شاخصهاي ملي، تأثير انگزني غيررسمي و رسمي بر قتل را مورد بررسي قرار دادند. اين محققان در اين پژوهش قادر به سنجش و ارزيابي شرمساري بازپذيرکننده نبودند. اندازهگيري داغ ننگ غيررسمي به صورت نسبتي از افراد يک کشور انجام شده که عنوان کردهاند دوست ندارند شخصي که داراي سابقة کيفري است به همسايگي بپذيرند و داغننگ رسمي نيز با استفاده از نرخ زندانيان کل اندازهگيري شده است. اجتماعگرايي هم با استفاده از چهار پرسش در زمينة جايگاه و اهميت روابط خانوادگي اندازهگيري شده است. پژوهش حاضر به بررسي اين موضوع پرداخته که اجتماعگرايي و شرمساري، تا چه حد واسط و ميانجي ميان اثرات عوامل فرهنگي و ساختاري است که عمدتاً در چهارچوبهاي نظري سطح کلان مطرح شده است (مثل نابرابري، مدرنيته، نسبت جنسي، و غيره). يافته هاي تحقيق از نظرية شرمساري بازپذيرکننده حمايت کرده و نشان داد که نرخ قتل بر حسب سطوح اجتماعگرايي و انگزني غيررسمي تفاوت دارد. ولي، تأثير مدرنيته و نسبت جنسي گرچه با واسطة فرايندهاي نظرية شرمساري بازپذيرکننده صورت ميگيرد، در مورد نابرابري اقتصادي اثر کاهنده داشته است.
آزمونهاي مستقيم نظرية شرمساري بازپذيرکننده
در آزمونهاي مستقيم نظرية شرمساري بازپذيرکننده، از مفاهيم، چارچوبها و پيشبينهاي نظريه شرمساري بازپذيرکننده براي اشتقاق و اقتباس فرضيات و آزمون آنها استفاده گشته است. با توجه به کارايي نظرية شرمساري بازپذيرکننده در رابطه با کاهش تخلفات مجرمانه در تحقيقاتي که مستقيم به بررسي و آزمون اين نظريه پرداختهاند، بر خلاف نتايج ضعيف حاصل از تحقيقات غيرمستقيم، نتايج دقيقتر و پاياتري ميتواند حاصل گردد.در اين قسمت نتايج هر يک از تحقيقات فوقالذکر ارائه ميگردد. لازم به ذکر است که به دليل قلّت و کم شمار بودن مطالعات انجام يافته در خصوص نظرية شرمساري بازپذيرکننده، و ضعفها و نقصانهاي روششناختي بايد احتياط لازم را به خرج داد. در صورتيکه بخواهيم يافتههاي تحقيقات تجربي نظرية شرمساري بازپذيرکننده را تلفيق و تلخيص کنيم، به نظر مي رسد که تنوع اين تحقيقات با توجه به متخلفان مورد مطالعه، روششناسي مورد استفاده، ابعاد و مولفههاي مورد آزمون نظريه و جمعيتهاي آماري به قدري زياد است که نميتوان خلاصهاي ساده و روشن از آنها بدست داد. يکي از شيوههاي طبقهبندي يا دستهبندي اين تحقيقات و نظمبخشي به آنها، ميتواند بر حسب نتايج حاصله با توجه به حمايت کامل يا حمايت جزئي از گزارهها و مولفههاي نظرية شرمساري بازپذيرکننده باشد. همچنين، يکي ديگر از شيوههاي مقولهبندي اين تحقيقات، ميتواند نوع تخلفات باشد. در اينجا به دليل تاکيد صريح و روشن بريث ويت بر تناسب نظرية شرمساري بازپذيرکننده در تبيين جرايم تجاوزکارانه، سعي ميشود تحقيقات انجام شده ترجيحاً بر حسب نوع تخلفها دسته بندي شوند و نتايج آنها به صورت مجزا تحليل و بررسي گردد.
منبع
حسنی ،محمد رضا (1394) ،شرمساری بازپذیر کننده و بزهکاری ،تحلیل جامعه شناختی نظریه ی شرمساری بازپذیر کننده (بریث ویت) در بستر خانواده،پایان نامه دکتری تخصصی بررسی مسائل اجتماعی ایران ،دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید