اخلاق ديني، دين، پشتوانه اخلاق

اخلاق ديني، گرايشي است در اخلاق، در باره ي چگونگي صفات، رفتارها و هنجارهاي حاكم بر آنها، مبتني بر ديدگاه ديني، كه دين را اصلي ترين مرجع براي تنظيم اصول و قواعد رفتاري و اخلاقي در نظر مي گيرد و سعادت دنيوي و اخروي را غايت مطلوب آدمي ميداند .از اين ديدگاه آنچه براي انسان ارزش نهايي وحقيقي دارد، رسيدن به قرب الهي است كه در سايه ي زندگي معنوي و اخلاقي او به دست مي آيد .

مهمترين ویژگي اخلاق ديني اين است كه در آن نه تنها از مسائل ديني كمك گرفته مي شود، بلكه بدون اعتقادات صحيح ديني، نميتوان اخلاق صحيحي را پايه ريزي كرد. ويژگي دوم اخلاق ديني آن است كه دراخلاق ديني علاوه بر توجه به سعادت دنيوي، آخرت نيز در نظر گرفته و ديگران تعليم داده مي شود ويژگي ديگر اخلاق ديني هدف اخلاق را حفظ وتقويت فضايل و به وجود آوردن فضايل جديد در انسان ميداند به گونه اي كه آنان را به موجوداتي برتر تبديل مي سازد.

“آدمي به خدابه منزله ي پشتوانه ي اخلاق نيازدارد، كثيري از اخلاقيات اگر از دين نرسد، مورد قبول عامة آدميان نيست”.بيان اين نكته كه دين، پشتوانه اخلاق است، ازاين رو است كه اولاً در زمانهاي قديم اخلاق مسأله ي مبتني بر دين تلقي مي شد هر چند اين نگرش از نظر تاريخي در چند شكل مختلف و مطابق با اعتقادات ديني افراد و نيز سادگي و پيچيدگي سني آنها صادر شد .

ساده ترين شكل آن، اين اعتقاد است كه آنچه صواب يا خطاست، فقط با مشیت خدا تعيين مي شود يگانه چيز مشترك در همه ي اشكال يك مبناي ديني براي اخلاقيات، اين اعتقاد است كه تمايز بين خير و شر اخلاقي به نحوي در مفهوم جهان به عنوان نظام اخلاقي ريشه دارد. دوم اينكه دو دين داراي سه بخش است : فقه، اخلاق و اعتقادات، بخش اخلاق دين كه بخش بسيار مهم از آن است، صد در صد اخروي است، يعني دين، ارزشها را به آدميان مي آموزد، اما روشها را خود انسان بايد بياموزند ميتوان گفت از مهمترين اهداف دين، تربيت افراد و انسانهاي نيك و اخلاقي است.

نظام تربیتی اخلاق قرآنی:

قرآن کریم، سفره گسترده فیض الهی و کلام نورانی پروردگار انسان و جهان است. این منشور آسمانی، معیار و محک درستی و نادرستی اندیشه ها، احکام و رفتار به شمار می آید و هر چه با رهنمودهای آن ناهماهنگ باشد، فاقد ارزش و اعتبار است.این سند نبوت و معجزه جاوید حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) در صورتی می تواند در زندگی و اخلاق فردی و اجتماعی ما تأثیرگذار باشد که به هدایت آن گردن بنهیم و آن را به عنوان الگو قبول کنیم و ارزیابی اخلاق و عمل خویش را با این میزان انجام دهیم. آنگاه روشن می شود که چه کسی اخلاق قرآنی دارد و چه کسی از چنین تربیتی دور شده است.باور به توحید و یگانگی خداوند متعال از جمله اعتقادات اصیل مسلمانان است.

قرآن کریم می­فرماید: “خدا كه نيست خدایی جزء او، زنده پاینده .” تاکید بر یگانگی خداوند و یکتا دانستن او، بر همه ی جنبه‌های زندگی یک مسلمان تاثیر­گذاشته و به عنوان یک قوه ناظر بر همه شئونات زندگی فرد مسلمان عمل­کرده و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت بخشیده است. در تفسیر نمونه در ذیل آیه مذکور آمده است:    ” ابتدا از ذات اقدس الهى و مساله توحيد اسماء حسنى و صفات او شروع مى‏كند، خداوند هيچ معبودى جز او نيست (الله لا اله الا هو). الله نام مخصوص خداوند و به معنى ذاتى است كه جامع همه صفات كمال و جلال و جمال است، او پديد­آورنده جهان هستى است، به همين دليل هيچ معبودى شايستگى پرستش جز او ندارد و از آنجا كه در معنى الله يگانگى افتاده است، جمله لا اله الا هو تاكيدى بر آن است.”

در هر مكتبي، يك مبناي كلي براي دسته‌بندي و طبقه‌بندي ارزش‌ها وجود دارد كه اهميت هر ارزشي در رابطة با آن محور اصلي سنجيده مي‌شود و همين محور اصلي است كه تفاوت ميان ديدگاه‌هاي ارزش‌شناسي مكاتب را سبب مي‌شود. در برخي مكاتب، لذت محور اصلي است و متناسب با آن ساير ارزش‌ها و اهميت هر يك تعريف مي‌شود، در بعضي مكاتب، سود محور مبنايي است و ارزش‌ها بر اساس آن تعريف و اهميت مي‌يابند. اما در نظام فلسفة تعليم و تربيت قرآن كريم، محور كليدي واصلي ارزش‌ها، توحيد است. روح تمامي ارزش‌هاي ديني، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، تربيتي، اخلاقي، فرهنگي، فردي، علمي و اعتقادي، توحيد است؛ تفاوت مبنايي ارزش‌شناسي در قرآن كريم و ساير مكاتب فلسفة تعليم و تربيت اين است كه محور در قرآن كريم، خداوند است و در ساير مكاتب، انسان است. در قرآن كريم، هدف خدايي شدن انسان در همين دنياست، اما در ساير مكاتب انسان مدار، هدف تنها تعالي دنيايي انسان يا به تعبير دقيق‌تر دنيايي شدن انسان است. در نتيجه، خروجي هر نظام نيز با يكديگر متفاوت خواهد بود.

نقطه‌ی شروع پیشرفت و توسعه در همه‌ی جوامع بشری، تحول در نوع نگاه به انسان‏، زندگی دنیوی و جایگاه انسان در این دنیاست. برای بررسی هر نوع رفتاری لازم و ضروری است که نوع نگاه آن مکتب و یا جهان بینی را به انسان به عنوان رکن رکین این زندگی مدنظر قرار­دهیم. اسلام مکتبی انسان ساز است و به تمامی ابعاد زندگی انسان توجه نموده و راهکارهای لازم برای بهره مندی از زندگی سالم را برای انسان براساس آیات قرآنی و سیره پیامبر گرامی اسلام و معصومین ارائه نموده­است.

در آیات قرآنی انسان دارای جایگاهی بس والا و متعالی است، به خاطر اینکه انسان توسط خدا بر گزیده شده،به عبارت دیگر به نظر قرآن انسان موجودی است ، مرکب از بدن و روح که هویت الهی دارد و برگزیده از طرف‏ خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی، دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد، مستقل، امانتدار خدا و مسئول خویشتن و جهان، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، ملهَم به خیر و شر، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‏شود و به سوی قوّت و کمال سیر می‏کند و بالا می‏رود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‏گیرد، ظرفیت علمی و عملی‏اش نامحدود است، از شرافت و کرامتی ذاتی برخوردار است، احیاناً انگیزه‏هایش هیچ‏گونه رنگ مادی و طبیعی ندارد، حق بهره‏گیری مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش وظیفه‏دار است.

منبع

غلامی حیدری، سالمه(1393)، تحلیل محتوایی مفاهیم و مضامین اخلاقی در قرآن کریم، پایان نامه کارشناسی ارشد ، رشته علوم تربیتی، دانشگاه مازندران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0